فرارو- ویل تادمن* در مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی نوشت: یک مقام جوان عربستانی در ریاض گفت: «ولیعهد، قطار پرسرعتی است که در یک مسیر پرفراز و نشیب و با سرعت خیلی زیاد حرکت میکند و به سختی روی ریل قرار دارد. ما دقیقا نمیدانیم که به کجا خواهد رسید و حتی نمیدانیم که آیا ما میخواهیم به آنجا برسیم یا نه. اما میدانیم که ما فقط دو گزینه داریم: قطار را رها کنیم و در وسط گردوغبار رها شویم یا اینکه برای بدست آوردن یک زندگی آبرومندانه در قطار بمانیم و دعا کنیم که به مقصد برسیم.»
به گزارش فرارو، محمد بن سلمان، جامعه عربستان را وارد یک دوره تغییرات سریع کرده است. تمرکز چشم انداز جاه طلبانه ۲۰۳۰ او بر اقتصاد است، اما سیاستهایش تغییرات عمیق اجتماعی را تسریع میکند. تغییراتی که از قبل در پادشاهی عربستان جریان داشت. این تغییرات، وفاداری، تعهدات اجتماعی عربستان و روابط فیمابین افراد را متحول میکنند. عربستانیهایی که در گزارش اخیر مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی (تحت عنوان: روابطی که افراد را به هم مرتبط میکنند: خانواده، قبیله، ملت و صعود فردگرایی عربی) با آنها گفتگو شد، زندگی کردن در یک دوره تغییر را توصیف کردند. اگر چه هویتهای قبیلهای همچنان برای بسیاری از عربستانیها مهم هستند، آنها یک تغییر کلی و ضعیف شدن روابط خانوادگی در سالهای اخیر را توصیف کردند. چون دولت به شکل قدرتمندتری در زندگی اجتماعی عربستانیها مداخله میکند.
اقتصادِ در حال تغییر، شبکههای خویشاوندی را مجددا تغییر شکل داده است. افزایش قیمت نفت از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳، دولت را قادر ساخت تا هزینههای عمومی را به شکل سریعی افزایش دهد. افزایش سریع رفاه، در کنار تلاش دولت برای ایجاد مراکز قدرت جایگزین، اتکای عربستانیها بر روابط خویشاوندی مانند خانواده و قبیله، را کاهش داد. اما این اواخر، دولت، شهروندان عربستانی را ترغیب کرده که مصارف اقتصادیشان را معقول کنند و کمکهای مالی را هم کاهش داده است. در این میان، شبکههای خویشاوندی سنتی هم قادر به ایفای نقش سابقشان نبودهاند.
افزایش سریع شهرنشینی، در تضعیف شبکههای خویشاوندی و روابط گروهی در عربستان سعودی موثر بوده است. بسیاری از خانوادههای بزرگ، در محوطههای وسیع در زمینهایی خارج از شهرهای بزرگ، که دولت به آنها داده، زندگی میکردند. در سال ۱۹۵۰، از هر پنج عربستانی، چهار نفر در روستا زندگی میکردند، اما امروز از هر شش نفر، فقط یک نفر در روستا زندگی میکند. با افزایش تعداد عربستانیهایی که در شهرها زندگی میکنند، املاک روستایی چنان گران شدهاند که هم اکنون محوطههای خانوادگی در روستا یک امر لاکچری به شمار میروند که اغلب مردم نمیتوانند آنها را خریداری کنند. سیاست مسکنسازی دولتی هم موجب جدایی خانوادههای بزرگ شده است. در نتیجه، خویشاوندان، کمتر و کمتر همدیگر را ملاقات میکنند و احساس نزدیکی نمیکنند. همچنین شهرنشینی، هویتهای منطقهای را تضعیف کرده و موجب اضمحلال انسجام گروهی شده است. تعداد ازدواجهای بین گروهی میان اعضای قبایل مختلف افزایش یافته، ولی زمانی که بحث رقم زدن یک ازدواج مناسب مطرح میشود، برخی عربستانیها هویت قبیلهای را مشکل ناخوشایندی میدانند که کسی نمیخواهد آن را مطرح کند. امری که یکی از جنبههای استمرار این هویت را برجسته میکند.
با وجود اینکه فناوری راههای ارتباطات جدیدی را تسهیل کرده، اما برخی عربستانیها میگویند فناوری باعث شده آنها احساس کنند که ارتباط چندانی با خویشاوندان خود ندارند. یک روزنامهنگار عربستانی توصیف کرد که چگونه همه خویشاوندانش هنگام شام خوردن از موبایل خود استفاده میکنند و دیگر مثل قبل با هم چت نمیکنند. با این حال، فناوری، تشکیل شبکههای جدید میان عربستانیهایی که قبلا شانس اختلاط نداشتند، را تسهیل کرده است. شبکههایی مانند شبکههای حرفهای، گروههای ذینفع و ارتباطات میان دختران و پسران. اکثر عربستانیها قبول دارند که این شبکههای جدید «انتخابی» نمیتوانند مانند شبکههای خویشاوندی، برای اعضای خود منابعی را فراهم کنند.
عربستانیها به شکل گستردهای از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند.
عربستانیها خاطرنشان کردهاند در حالی که این روندها بلندمدت هستند، دولت به شکل قاطعانهتری در موضوعات روابط خویشاوندی مداخله کرده است. دولت عربستان، برای یافتن جایگزینی برای شبکههای قبیلهای تلاشی نکرده است، اما تلاشهایش برای ادغام کامل آنها را شدت بخشیده است. به عنوان نمونه، انتصاب نمایندگان ویژه در امور قبابل در وزارت کشور مهمتر شده است. اغلب نمایندگانی انتخاب میشوند که با رهبر شناخته شده قبیله رقابت دارند. این نه تنها، در قبایلی که صریحا از دولت حمایت میکنند، مراکز قدرت جایگزین ایجاد میکند، بلکه توانایی قبیله برای تحدید قدرت دولتی را هم تضعیف میکند.
برخی عربستانیها، احیای هویت قبیلهای در سالهای اخیر را ناشی از «اشتیاق به آشنایان در مواقع بلاتکلیفی بزرگ» میدانند. با این حال، آنها قبول دارند که قبایل دیگر نمیتوانند مانند قبل برای اعضای خود خدمات ارائه دهند و از اعضا محافظت کنند. قبایل ممکن است در مسائل اجتماعی، مانند تامین هزینه ازدواج مردان فقیر قبیله یا تامین وثیقه آزادی از زندان، مفید باشند، اما در زندگی روزمره سعودیها اهمیتی ندارند. برخی جوانان عربستانی از تعهدات پایدار قبیلهای ابراز انزجار کردند. یک جوان صحرانشین (بدوی)، گردهماییهای قبیلهای که قبلا رویداد اجتماعی مهمی بودند، را «امور غمانگیزی» دانست که در آنها، «برای پنهان کردن ماهیت مصنوعی قبیلهگرایی امروز، شعر را برجسته میکنند.»
عربستانیها، حرکت جدی دولت برای ایجاد یک هویت خاص سعودی را درک کردند، زیرا هویتهای محلی برجستگی خود را از دست دادهاند. آنها تلاشهای دولت برای ایجاد هویت ملی، در تقابل با سایر هویتها مانند هویت اخوان المسلمین، هویت ایرانی و هویتهای خاص منطقهای، را توصیف کردند. اما عربستانیها، تا حدود زیادی، تلاشها برای القای ملی گرایی در برنامههای درسی مدارس را تمسخر کردند و گفتند دولت تلاش میکند که تعریف کند سعودی بودن چه معنایی دارد و انتظارات دولت از شهروندان چیست. یک بدوی گفت دولت با شهروندانش مانند رعایا رفتار میکند: از شهروندان انتظار میرود وظایفشان را انجام دهند و وفادار باقی بمانند، اما دولت در مقابل آنها هیچ مسئولیتی ندارد.
فضای سیاسی به شدت اقتدارگرا، شبکههای سنتی حمایت را تضعیف کرده و گزینهها، انگیزهها و تعهدات اجتماعی عربستانیها را شکل داده است. ترس فزاینده از سرکوب باعث شده است تا اعتقادات و انتظارات از کمک خانواده یا دوستان در مواقع اصطکاک با دولت تغییر یابد. یک فعال سعودی، گفت: او دیگر انتظار ندارد که اگر بازداشت شود، خانواده یا دوستانش به کمک او بیایند. چون آنها با خطر بسیار بزرگی روبرو خواهند شد. این فضای جدید سیاسی، به این معناست که افراد دیگر درباره تعهداتی که خویشاوندان در قبال آنها دارند، احساس اطمینان نکنند. امری که ماهیت این روابط را دگرگون میکند.
با این حال، نباید درباره تغییر روابط اجتماعی در عربستان اغراق کرد. خانواده همچنان واحد اساسی جامعه است و جوانان، احساس مسئولیت بزرگی در برابر والدین و سایر خویشاوندانشان دارند. یک جوان عربستانی گفت: جوانان هنوز قادر نیستند ازدواجهای سنتی را رد کنند، فقط میتوانند امیدوار باشند که این نوع ازدواج را به تاخیر بیندازند. تعداد عربستانیهایی که بعد از اتمام تحصیلات در خارج به کشورشان بازمیگردند، شاهدی بر پر رنگ بودن ارزش خانواده و تمایل عربستانیها به زندگی کردن در نزدیکی خویشاوندان است. در حالی که تشکیل شبکههای «انتخابی» جدید با همتایان همفکر برای بسیاری از جوانان سعودی مطلوب است، مصاحبهشوندگان پذیرفتند که این شبکهها فاقد منابع لازم برای جایگزینی شبکههای خویشاوندی هستند.
اگر چه روندهای بلندمدت، اهمیت روابط خویشاوندی را تضعیف کرده، اما عربستانیها تاکید کردند که کشورشان همچنان یک کشور عمیقا محافظهکار است ولذا شبکههای خویشاوندی، هنوز سعی میکنند در حد توان کمک کنند. با این حال، عربستانیها اصلاحات محمد بن سلمان را تضعیفکننده بسیاری از آن شبکهها دانستند و استدلال کردند که استراتژیهای تطبیق و سازگاری برای عبور از مسیر پرفراز و نشیب ضروری هستند. این استراتژیها هنوز در حال طراحی شدن هستند.
ویل تادمن*، پژوهشگر برنامه خاورمیانه در مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی در واشنگتن است.
ببخشید حاج آقا شما حالا کوتاه بیاین.
نتیجه اش را همین جا ببین
چهل سال بعد عربستان.
جامعه که فرمان ماشین نیست که هرطور خواستی بپیچونی.
اصلاحات باید آرام و با منطق باشه
اصلاحات یابویی نتیجه اش برای هرکی روشن نباشه ما خوب می فهمیم
خوبه , فکرای دیگه نکنی, تا این حد مشکلی نداره.
چه آزادی داری تو؟
آرام آرام هر چیز به جای خودش باید رخ بده.
وعده خدا محقق خواهد شد ان شاءالله
خدا خودش بهت گفته عایا؟؟؟؟؟!!!!!
زنان عربستان نظام مردسالارانه را سرنگون و به حقش خواهد رسید