صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۱۹۱۶۳
بررسی رفتار‌هایی که مانع از جذب توریست به ایران شده است
علیرضا زمانی با بیان این نکته که وزارتخانه شدن سازمان گردشگری، این نهاد را صاحب متولی کرده است، اضافه کرد: «در ۳۰ سال گذشته، گردشگری در روندی رو به رشد در حال ارتقا است. در زمان جنگ، اولویت‌های کشور اجازه پرداختن به گردشگری را نمی‌داد، در دوره سازندگی هم گردشگری دغدغه دولت نبود و در سال‌های ۷۷ و ۷۸ هم گروه‌های فشاری در داخل ایران، مخالف حضور گردشگر خارجی بودند.»
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۵ - ۰۴ آذر ۱۳۹۸
بیش از ۴ ماه از تشکیل وزارتخانه برای فعالیت در سه موضوع مهم یعنی «میراث فرهنگی»، «گردشگری» و «صنایع‌دستی» سپری شده است و بیش از گذشته موضوع گردشگری و درآمد حاصل از آن اهمیت پیدا کرده است. این بحث درحالی همیشه مطرح بوده که درآمد‌های نفتی هیچ‌گاه اجازه عرض اندام به بخش‌های دیگر را نداده است. اما الان وضعیت تغییر کرده است. از یک‌سو تحریم‌های ناجوانمردانه امریکا حتی رسیدن دارو به ما را دچار مشکل کرده و از سوی دیگر سال‌هاست که بزرگان کشور بر پایان وابستگی به نفت تاکید کرده‌اند.
 
به گزارش اعتماد، اینک بیش از هر زمان دیگری در موقعیتی قرار داریم که به اصطلاح باید بندناف نفت از بودجه و برعکس آن را ببریم. آنچه به شکلی نامنظم و غیراصولی در سال‌های اخیر جریان دارد به ما نشان داده است ایران با وجود نداشتن زیرساخت‌های مختلفی که تحقق گردشگری لوکس را برای ما سخت می‌کند، اما در شاخه‌ای، چون گردشگری سلامت به خوبی عمل کرده است. در حال حاضر ایران میزبان توریست‌های سلامت از کشور‌های عربی چه همسایگان غربی و چه کشور‌های حوزه خلیج‌فارس است. موضوعی که ابتدا مورد توجه کشور‌هایی نظیر عراق، پاکستان و افغانستان بود اینک علاقه‌مندانی از اروپا هم دارد. این در حالی است که در همه این سال‌ها ایرانیان مقیم خارج پتانسیل بالقوه این عرصه گردشگری بوده‌اند.
 
جالب اینجاست که دولتمردان افغانستان در این عرصه گله‌مند هستند که ایران چشمش را بر گردشگران سلامت این کشور بسته و این پتانسیل دست‌کم ۴۰۰ میلیون دلار در سال است. جالب‌تر اینکه تاسیس و راه‌اندازی بیمارستان رضوی در مشهد با همین هدف و جذب بیمارانی از افغانستان و پاکستان انجام شده بود.
 
اگر از چرایی این موضوع که چرا چشم بر گردشگری سلامت افغان‌ها بسته‌ایم یا چرا آن طور که باید و شاید نتوانسته‌ایم درآمد حاصل از این شاخه گردشگری را در توسعه کشور نشان دهیم بد نیست به هم‌اندیشی‌ای اشاره کنیم که نامی متفاوت داشته و به آسیب‌شناسی چرایی ناتوانی ایران در توسعه گردشگری پرداخته است؛ نشست «ضد راهبرد در برنامه گردشگری ایران» که با هدف بررسی و تحلیل برنامه‌ها و شناسایی راهبرد‌های ایران برای توسعه گردشگری و جایگاه گردشگری در مقابله با تحریم‌ها برگزار شده است.
 
علیرضا زمانی، فعال حوزه گردشگری، سیدامیر منصوری، عضو هیات علمی دانشگاه تهران و سعید شفیعا، عضو هیات علمی پژوهشکده نظر و دبیر پنل در گالری نظرگاه به طرح دیدگاه‌های خود در این باره پرداختند. در این بحث با طرح این سوال که «راهبرد دولت پس از انقلاب در مورد گردشگری چه بوده است؟» موضوع را به چالش کشید.
 
علیرضا زمانی با بیان این نکته که وزارتخانه شدن سازمان گردشگری، این نهاد را صاحب متولی کرده است، اضافه کرد: «در ۳۰ سال گذشته، گردشگری در روندی رو به رشد در حال ارتقا است. در زمان جنگ، اولویت‌های کشور اجازه پرداختن به گردشگری را نمی‌داد، در دوره سازندگی هم گردشگری دغدغه دولت نبود و در سال‌های ۷۷ و ۷۸ هم گروه‌های فشاری در داخل ایران، مخالف حضور گردشگر خارجی بودند.»
 
او در بیان دلیل این عدم پذیرش گفت: «شاید هنوز یک باور عمومی در علما و صاحب‌نظران ما وجود دارد که علی‌رغم تاکید بر مهمان‌نوازی و ذکر آیات و احادیث درباره گرامی‌داشت مهمان، توریست خارجی را به سادگی نمی‌پذیرند. به نظر من این باور غلط ناشی از این است که ما فرهنگ خود را در مقابل فرهنگ مهمان، غالب نمی‌دانیم و این ترس وجود دارد که فرهنگ مهمان روی فرهنگ ما اثر بگذارد.»
 
زمانی، یکی از دلایل نداشتن راهبرد در گردشگری را فقدان نظام جامع آماری و در نتیجه نبود الفبای برنامه‌ریزی برای گردشگری دانست. او افزود: «از طرفی تغییر مرتب روسا و متولیان گردشگری در ایران امکان به ثمر نشستن برنامه‌های مدیران را کم می‌کند.»

سیدامیر منصوری با تعریف ضدراهبرد درباره عملکرد کشور در حوزه گردشگری گفت: «ضد راهبرد، اقداماتی است که در جهت منکوب کردن، حذف و تضعیف فرآیند توسعه صورت می‌گیرد. اقدامات این سال‌ها در زمینه گردشگری، مجموعه ضدراهبرد‌هایی را رقم زده که با توسعه گردشگری مغایر است.» او تشریح کرد: «باور غلط عمومی در ایران، رونق گردشگری را افزایش تعداد گردشگر خارجی می‌شناسد.
 
اولین برنامه‌ها در دولت آقای هاشمی رفسنجانی برای رونق گردشگری نوشته شد و سازمان برنامه عدد بزرگی را به سود حاصل از گردشگری خارجی اختصاص داد و این یعنی در اولین قدم سراغ آخرین هدف رفتن. چنین اقدامی که برای توسعه گردشگری انجام می‌شود بیش از توسعه در جهت تخریب و توقف آن حرکت می‌کند.»
 
منصوری اضافه کرد: «راهبردی که به آن توجه نشده است، توسعه گردشگری داخلی است. در عرصه گردشگری داخلی، ما چند تعطیلات ملی و غیرهدفمند داریم که در آن‌ها با بیشترین تعداد مسافر در طول سال مواجهیم؛ یک موج عظیم گردشگر در ایران سفر می‌کنند و پس از آن تا مدت طولانی گردشگری داخلی تعطیل می‌شود. کشور باید تعطیلات ملی را مدیریت کند، برای گردشگری اقشار کم‌درآمد برنامه داشته باشد و درباره گردشگری و نحوه استفاده از منابع آن، آموزش و فرهنگ‌سازی کند. از راه رونق گردشگری داخلی است که گردشگری خارجی توسعه می‌یابد. تا زمانی که تجارت‌های وابسته و زیرساخت‌ها، توان پاسخگویی به گردشگر داخلی را نداشته باشند، گردشگری خارجی هم رونق نخواهد گرفت.»
 
شفیعا با ذکر فقدان نظریه مبنا در گردشگری ایران گفت: «ما در این دوران یا نظریه‌ای برای گردشگری نداشتیم و یا نظر غلطی داشته‌ایم. نظریاتی که پایه علمی نداشته یا تقلید از سایر نظریات بوده‌اند.» او همچنین درباره نسبت گردشگری با اقتصاد مقاومتی از سخنران پرسید.
 
منصوری در پاسخ به این سوال گفت: «بعد از جنگ جهانی دوم که کشور‌های غالب، بخش بزرگی از منابع خود را صرف جنگ کرده بودند، اقدام به راه‌سازی و ساخت مسکن‌های اجتماعی کردند. غرب بی پول با این دو برنامه، یک بازار شغلی بزرگ به راه انداخت که عده زیادی در آن مشغول به کار شدند. گردشگری داخلی در وضعیت فعلی ایران چنین نقشی را ایفا می‌کند. رونق گردشگری داخلی سبب گسترش بازار کار، سرزندگی اجتماعی و افزایش همبستگی ملی می‌شود. اقتصاد مقاومتی جز آرمان‌های اقتصادی، یک هدف دیگر هم دارد. از اقتصاد مقاومتی توقع دو کار می‌رود: اول توسعه اقتصاد و دوم کمک به رشد همبستگی ملی.»
ارسال نظرات