صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۱۷۵۱۹
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۴ - ۱۹ آبان ۱۳۹۸
رحمت مهدوی؛ بار دیگر به موسم انتخابات رسیدیم و دوباره بحث چپ و راست، اصلاح طلبی و اصول‌گرایی پر رنگ‌تر از ایام دیگر خودنمایی می‌کند. براستی واقعا کدام اصلاح طلبی، کدام اصولگرایی؟ هدف از معرفی شدن به عنوان کاندیدای اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی چیست؟ معیار‌های انتخاب افراد به عنوان اصلاح‌طلب و اصول‌گرا را چه کسانی تعیین می‌کنند؟ خود این افراد به پشتوانه کدام انتخاب، عده‌ای را برای انتخاب شدن، انتخاب می‌کنند؟
 
این یک واقعیت غیرقابل کتمان است که در تمامی حوزه‌های انتخابیه افرادی که به عنوان کاندیدای اصلاح‌طلب و اصول‌گرا‌ها انتخاب می‌شوند قبل از آغاز سوت انتخابات حداقل ۲۰ الی ۵۰ درصد، متناسب با نوع توانایی‌ها و امکانات خود از دیگر نامزد‌ها جلوتر هستند، برای همین خیلی از افراد که سابقه هیچگونه اصلاح طلبی و اصولگرایی ندارد به یکباره خود را اصلاح طلب یا اصولگرا معرفی می‌کنند.
 
افرادی که به عنوان مثال طی ۴ سال گذشته سابقه هیچ‌گونه فعالیت سیاسی نداشته و حتی در بدیهی‌ترین موضوعات سیاسی، اقتصادی و... کشور کوچک‌ترین اظهارنظری نداشته تمام تلاش خود را انجام می‌دهند تا کاندیدای اصلاح‌طلبان یا اصولگرایان باشند چرا که دنبال سبد آرای آن‌ها هستند. آیا روا هست افردی که می‌خواهند بر صندلی بهارستان جلوس کنند به عنوان یک فرد سیاسی هیچ اظهاری‌نظری از آن‌ها در جایی ثبت نشده باشد؟ اما در فصل انتخابات به یکباره فرد سیاسی شوند و حتی گزینه نهایی یک جریان باشند؟ آیا غیر این است که این افراد فرصت‌طلبان انتخاباتی هستند که با رصد فضای کشور و حوزه انتخابیه خود تصمیم می‌گیرند که اصلاح‌طلب یا اصول‌گرا باشند؟
 
معیار‌های انتخاب این افراد توسط بزرگان و جناح‌های اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی چیست؟ آن‌ها چگونه این افراد را خصوصا در حوزه‌های انتخابیه کوچک موردشناسایی قرار می‌دهند؟ معیار‌های آن‌ها برای انتخاب افراد به عنوان اصلاح‌طلب و اصول‌گرا چیست؟ اساسا این افراد تعیین کننده خود توسط چه کسانی انتخاب شدند؟ چرا کسانی که دوره قبل لیست‌ها را بسته و به مردم تحمیل نمودند، برای پاسخگویی به ابهامات طی چهارسال گذشته یک نشست خبری نداشته اند؟
 
آیا تا بحال از سوی احزاب بررسی شده است که افرادی که به یکباره اصلاح طلب و اصولگرا شدند چقدر به باور‌های مردم آسیب رساندند و سبب بی‌اعتمادی و دلسردی به نظام شدند؟ آیا روا هست افراد متصل به کارتل‌های اقتصادی به عنوان نماینده جریان اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی معرفی شوند؟ آیا احزاب توانسته اند نمایندگان جناح خود را در مجلس رصد قرار دهند و آن‌هایی را که به محض وارد شدن به مجلس به جای رسیدگی به دغدغه‌های مردم سر از فعالیت‌های اقتصادی، بدو بستان‌های رایج سیاسی در آورده اند از جناح خود طرد نمایند؟ اساسا چه ایرادی دارد احزاب برای رصد صلاحیت اینگونه افراد با شورای نگهبان همکاری نمایند؟
 
چرا همیشه هجمه به شورای نگبهان برای گرفتن تایید صلاحیت است؟ آیا نمایندگانی که به وضوح مدعی برداشتن سهم از سفره انقلاب هستند، یا فعالیت‌های اقتصادی خود را بدون کوچکترین ابایی با صدای رسا فریاد می‌زنند استحقاق تکیه بر صندلی‌ها سبز بهارستان را دارند؟ آیا کسانی که طی چهار سال گذشته بیشترین تلاش را برای گنجاندن فرزندان، اقوام خود در هیئت مدیره شرکت‌های مختلف داشتند مستحق رد صلاحیت نیستند؟ آیا کسانی که دغدغه آن‌ها عزل و نصب وزیر و... بدون استدلال قانع‌کننده بوده دوباره باید به عنوان افراد لایق برای کسب کرسی‌ها مجلس معرفی شوند؟
 
چه ایرادی دارد احزاب خود پیشقدم شده و خواستار رد صلاحیت این‌گونه افراد شوند. آیا رجوع به آرای امام و رهبری و تعیین معیار‌هایی برای تایید افراد برای قرار گرفتن در لیست‌ها به شکل جدی مورد توجه قرار گرفته است؟ آیا واقعا در اندیشه‌های امام خمینی (ره) کسانی که به لحاظ اقتصادی شهره عام و خاص هستند می‌توانند کاندیدای مجلس شورای اسلامی شوند؟ آیا این عزیزان فراموش کردند که امام خمینی فرمودند: «آن‌هایی که در خانه‌های مجلل، راحت و بی‌درد آرمیده‌اند و فارغ از همه رنج‌ها و مصیبت‌های جانفرسای ستون محکم انقلاب و پا برهنه‌های محروم، تنها ناظر حوادث بوده اند و حتی از دور هم دستی بر آتش نگرفته اند، نباید به مسئولیت‌های کلیدی تکیه کنند که اگر به آن‌جا راه پیدا کنند، چه بسا انقلاب را یک شبه بفروشند.»
ارسال نظرات