صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۱۵۶۵۹
وقتی با نسترن صحبت می‌کردم فهمیدم زمانی که او صیغه من بود، خیانت کرده و با مرد دیگری ارتباط برقرار و سپس با او ازدواج کرده است. این مسئله من را خیلی ناراحت کرد. نسترن در آشپزخانه داشت کار می‌کرد. چاقویی که برای تمیزکردن مرغ دستش بود را گرفتم و روی گلویش کشیدم و او را به قتل رساندم.
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۲ - ۳۰ مهر ۱۳۹۸

پیرمردی که زن موردعلاقه‌اش را کشت، چون او را ترک و با فرد دیگری ازدواج کرده بود به زودی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه می‌شود.


به گزارش شرق، مأموران پلیس مرداد امسال با شکایت پسر جوانی در جریان گم‌شدن زنی میانسال قرار گرفتند. این جوان به مأموران گفت: مادرم با من تماس گرفت و خواست به خانه‌اش بروم. وقتی رسیدم مادرم در خانه نبود؛ هرچه با تلفن همراهش تماس گرفتم فایده‌ای نداشت. من فکر می‌کنم اتفاقی برای مادرم افتاده است.


بلافاصله مأموران تحقیقات خود را در این خصوص آغاز کردند و متوجه شدند زن میانسال به نام نسترن از مدت‌ها قبل با مردی که راننده کامیون است در ارتباط بود. وقتی مأموران برای بازجویی از این مظنون به نام فریدون به خانه او رفتند، متوجه شدند او شبانه نقل مکان کرده است. پلیس با ردیابی‌های فنی موفق به دستگیری متهم شد. این مرد ۷۳ ساله در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت: بعد از اینکه از همسرم جدا شدم، با نسترن آشنا شدم. ما هشت سال بود که با هم ارتباط داشتیم و من مدام او را صیغه می‌کردم. زندگی خوبی داشتیم، آن‌قدر دوستش داشتم که هرکاری می‌خواست برایش انجام می‌دادم؛ تصمیم داشتم او را عقد دائم کنم. چون دو دختر بزرگ داشتم تا قبل از آن با نسترن عقد دائم نکرده بودم، وقتی دختر‌ها سر خانه و زندگی خودشان رفتند من هم تصمیم گرفتم نسترن را عقد کنم. چندماهی به مسافرت رفتم و وقتی برگشتم از نسترن خواستم به دیدنم بیاید؛ قبول نکرد و گفت: ازدواج کرده است. روز حادثه به خانه‌اش رفتم و گفتم چرا با من این کار را کرده است. من عاشقش بودم و هرچه می‌خواست برایش انجام دادم. پرسیدم چرا من را ترک کرد. نسترن گفت: از زندگی با من خسته شده بود و دنبال ثبات در زندگی‌اش می‌گشت و وقتی با شوهرش آشنا شد تصمیم گرفت با او ازدواج کند.


متهم ادامه داد: وقتی با نسترن صحبت می‌کردم فهمیدم زمانی که او صیغه من بود، خیانت کرده و با مرد دیگری ارتباط برقرار و سپس با او ازدواج کرده است. این مسئله من را خیلی ناراحت کرد. نسترن در آشپزخانه داشت کار می‌کرد. چاقویی که برای تمیزکردن مرغ دستش بود را گرفتم و روی گلویش کشیدم و او را به قتل رساندم.


متهم گفت: جسد را مثله کردم و در کیسه‌های زباله قرار دادم و هر کیسه را در جایی رها کردم.


بازپرس با توجه به جثه ریز متهم و توانایی کم او گفته‌های این مرد را باور نکرد و از او خواست همدستش را معرفی کند، اما متهم اصرار کرد خودش این کار را کرده است. اما در نهایت اعتراف کرد دوستش با او همدست است. متهم توضیح داد: بعد از قتل موضوع را به یکی از دوستانم خبر دادم؛ او اعتیاد داشت و همیشه دنبال پول بود؛ من هم با خودم فکر کردم کمی به او پول می‌دهم و کمک می‌کند جسد را از خانه خارج کنم.

وقتی موضوع را به دوستم گفتم او به خانه مقتول آمد؛ با هم جسد را با چاقو تکه‌تکه کردیم و به فشم بردیم و هرکدام را یک‌جایی رها کردیم. از آنجایی که متهمان جسد را بسیار خرد و هر قطعه را در میان زباله‌های دیگر رها کرده بودند ردی از جنازه کشف نشد، اما متهمان همچنان بر اعتراف خود بر جنایت باقی ماندند. در نهایت با توجه به درخواست قصاص از سوی اولیای دم کیفرخواست علیه مرد مسن و همدستش صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهمان به زودی پای میز محاکمه می‌روند.

برچسب ها: جوادث
ارسال نظرات
ناشناس
۱۳:۰۰ - ۱۳۹۸/۰۷/۳۰
آخه پیرمرد واریچاسه
عاشقی سی چنت بی؟
بینام
۱۲:۴۴ - ۱۳۹۸/۰۷/۳۰
مگه امکان داره آدم یکیو دوس داشته باشه و تیکه تیکش کنه ؟!؟! این خودشو و خواسته های دلشو دوس داشته نه اون زنو ، خدا رحم کنه
سعید سعیدی
۱۱:۵۰ - ۱۳۹۸/۰۷/۳۰
عشق پیری گر بجند ، سر به رسوایی زند
ناشناس
۱۰:۲۰ - ۱۳۹۸/۰۷/۳۰
وکیل نجفی را براش بگیرن تا نجاتش بده!
ناشناس
۰۹:۲۴ - ۱۳۹۸/۰۷/۳۰
آخ جون بالاخره یه ماجرا تو تهران
ناشناس
۱۳:۱۷ - ۱۳۹۸/۰۷/۳۰
این یکی دیگه تو مشهد اتفاق نیفتاده