صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۱۳۸۳۸
زیستگاه «کوهِ زندان» در معرض نابودی!
کوه زندان یکی از بهترین زیستگاه‌های حیات وحشِ جنوب کشور به شمار می‌رود. سال نود و چهار اولین فیلم رسمی از حضور پلنگ در شهرستان میناب منتشر شد.
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۷ - ۱۴ مهر ۱۳۹۸

حیوانات دادگاهی ندارند که وقتی زمین‌های‌شان توسط انسان‌ها غصب می‌شود شکایت خود را به آنجا ببرند! تحریم، تنش در خاورمیانه، گرانیِ افسارگسیخته، اختلاس، تصادف، اگر مشکلاتِ برجسته و دامنگیر کشور ما هستند «تخریب محیط زیست» حلقه گمشده‌ای در میان کوه یخ‌کرده این مصائب به شمار می‌رود. اگر به نقشه دیروز و امروز حیات وحش در جغرافیای ایران نگاه کنیم به عینه درخواهیم یافت که آدم‌ها چه مساحتِ عریض و طویلی از زمین‌های حیوانات را غصب کرده‌اند.

به گزارش اعتماد، اینکه چرا محیط زیست به اندازه سایر مسائلی که از آن‌ها نام برده شد مهم نیست و مورد توجه قرار نمی‌گیرد؛ ناشی از عدم آگاهی و فهم دقیق ما از عوارض و آسیب‌های جدیِ آن است. زمستانِ پارسال را به یاد بیاورید، نصف ایران را آب فرا گرفت. آب در آق‌قلا تا روی سقفِ خانه‌ها بالا آمد و هموطنان‌مان را به بدترین شکل ممکن (خفگی) به کام مرگ کشید. عید به عزا تبدیل شد و میلیارد‌ها تومان به زیرساخت‌های کشور آسیب جدی وارد کرد. تنها در یک مورد از هزاران اثراتِ زیانبارش؛ می‌توان به از بین رفتن خانه و سرپناهِ چند ده هزار نفر اشاره کرد که دچار فقر مطلق شدند. بروز این حوادث به صورت فرسایشی نه (کنترل شده) جزو تخریب محیط زیست دلیل عمده دیگری نداشت؛ تخریبی که به صورت خزنده و خاموش طی سال‌های درازی صورت گرفته بود.

حال این ضرر و زیان‌ها به اندازه تحریم، اختلاس و... مُهلک و دردآور نیستند که مورد توجه مقامات دولتی قرار نمی‌گیرد؟! چرا در این موردِ خاص همانند اختلاس‌ها شعبه ویژه قضایی برایش دایر نمی‌کنند؟! و مواضع رسمی نمی‌گیرند و مصاحبه نمی‌کنند؟ که از طریق رسانه‌های دولتی پوشش وسیع و بین‌المللی پیدا کند؟!

«زیستگاه کوه زندان» یکی از آن هزاران موردی است که به علت راهسازی در معرض نابودی و تخریب قرار دارد. این اکوسیستمِ بی‌نظیر در قلب شهرستان میناب است. کوه زندان یکی از بهترین زیستگاه‌های حیات وحشِ جنوب کشور به شمار می‌رود. سال نود و چهار اولین فیلم رسمی از حضور پلنگ در شهرستان میناب منتشر شد که این فیلم از همین زیستگاه تهیه شده بود. این منطقه دارای چشمه‌های آب شیرین فراوانی است و یک رودخانه همیشه جاری در آن وجود دارد که طول آن به دوازده کیلومتر می‌رسد. در این زیستگاه علاوه بر پلنگ، خرس سیاه آسیایی، سمور سنگی، شاه روباه و یکی از کمیاب‌ترین پرندگانِ ایران یعنی جغد ماهیخوار زیست می‌کنند.

با اطمینان می‌توان گفت: تعداد پلنگی که در این قلمرو وجود دارد از بعضی مناطق حفاظت‌شده هم بیشتر است. از همین رو به عنوان زیستگاه دست‌نخورده و بدون تغییر در مجلات معتبرِ حیات وحش شناخته شده است.

حال جاده‌ای که قرار است از وسطِ این زیستگاه بگذرد صرفا به خاطر کم کردن فاصله بین دو شهرستانِ (میناب و رودان) است نه به دلیل مسائل ایمنی و امنیت جاده‌ای. چون هر دویِ این شهرستان‌ها از راه اتوبان به یکدیگر و مرکز استان (بندرعباس) متصل هستند؛ ضمن اینکه حتی اگر به دلایل زیست‌محیطی اجرایِ چنین طرحی را رد نکنیم به دلایل مالی قابل رد است و به هیچ‌وجه توجیه اقتصادی ندارد زیرا مسیر کوهستانی است و نیاز به پل‌های زیادی دارد همچنین پر کردن دره‌های کوچک و بزرگ. اگر قرار است بودجه عمرانیِ استان برای جلوگیری از خطرات و تلفات جانی خرجِ ترمیم و ساخت جاده شود باید چنین بودجه‌ای برای جاده‌های سِنْدِرک و هشت‌بندی اختصاص یابد که به علت کهنگی و باریکی‌اش هفته‌ای نیست که گزارشی از تصادف و تلفات جانی و مالی مخابره نشود! مردم آن مناطق تنها راهِ ورودشان به میناب از همین مسیرِ پرمخاطره می‌گذرد.

پس بی‌تردید توهم کشیدن جاده بر قلب زیستگاهِ کوه زندان کارناوالِ تبلیغاتی در بُحبوحه انتخابات است و همین نمایشِ کوتاه که تا سال‌ها بعد از انتخابات درصد ناچیزی از پروژه‌اش پیشرفت کند؛ برای تخریبِ تمامیت زیستگاه یعنی (شکار و فراری دادن حیوانات) کافی است. در مِهریز یزد وقتی به پناهگاه حیات وحش دست‌درازی شد و جایِ قلمروشان جاده سبز شد اکوسیستمِ آن منطقه به‌شدت آسیب دید و از همان روز تا، چون حالا بیشترین تلفاتِ یوزپلنگ را ماشین‌ها و کامیون‌ها رقم می‌زنند. آزموده را دوباره آزمودن خطاست! چنانچه رفتار مقامات و سکوت ما (که همسویی می‌کند با آنها) مثل گذشته باشد تاریخ دوباره تکرار می‌شود و سوگواری بعد از مرگ بی‌فایده است زیرا اگر صد‌ها میلیارد تومان خرج کنیم نمی‌توانیم شیر و ببر ایرانی را دوباره احیا و زنده کنیم. نسل آن‌ها را انسان‌های نسل پیش از بین بردند. حال در یک آزمون دیگر و خطای دوباره؛ پلنگ هم به سرنوشت همتا‌های خود دچار می‌شود. آن وقت پلنگ را هم باید مثل شیر و ببر از روی قاب عکسِ داخل طاقچه، از روی گلیم‌ها و فرش‌های داخل خانه و پوستر‌های چسبیده به دیوار تماشا کنیم.

ارسال نظرات