بزرگترین پهنه مورد حفاظت «افعی دماوندی»، پارک ملی لار است که آن هم به واسطه تهدیدهایی نظیر تخریب زیستگاه ناشی از چرای بیرویه دام و برداشتهای متخلفین از جمعیت این افعی با هدف سمگیری و کسب درآمد، آیندهای نامشخص را پیش رو دارد.
روزنامه اعتماد نوشت: «افعی کوهستانی لطیفی» که از آن با عنوان «افعی دماوندی» هم یاد میشود، یکی از خزندگان بومی کشور ماست که اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) آن را به عنوان یک گونه در معرض خطر انقراض معرفی کرده است. پراکنش این افعی که از نظر تنوع رنگ و طرح در نوع خود منحصربهفرد توصیف شده، محدود به دامنهها و ارتفاعات کوهستانی البرز مرکزی است، اما متاسفانه این دشتهای کوهستانی به دلیل چرای مفرط دام در حال تخریب هستند.
بزرگترین پهنه مورد حفاظت این گونه، پارک ملی لار است که آن هم به واسطه تهدیدهایی نظیر تخریب زیستگاه ناشی از چرای بیرویه دام و در عین حال برداشتهای متخلفین از جمعیت این افعی با هدف سمگیری و کسب درآمد، آیندهای نامشخص را پیش رو دارد. در تیر ماه سال جاری تعداد ۳۰ فرد از این گونه ارزشمند توسط گارد محیط زیست استان البرز و با همکاری موسسه رازی از متخلفین ضبط و به سازمان حفاظت محیط زیست تحویل داده شد.
در این گزارش، رهاسازی این افعیها را در پارک ملی لار از جنبههای مختلف مرور خواهیم کرد.
ارزش و اهمیت افعی دماوندی
علیرضا شهرداریپناه، کارشناس کلینیک بازپروری حیات وحش پارک پردیسان و یکی از دستاندرکاران رهاسازی این افعیها به «اعتماد» میگوید: «افعی لطیفی یا دماوندی گونهای است که در کل جهان تنها در یک نقطه از ایران وجود دارد بنابراین اندمیک یا بومزاد ایران است.
افعی دماوندی تنها در بخش کوچکی از البرز و نه در همه جای آن یافت میشود؛ محدوده دماوند و پارک ملی لار جایی است که به عنوان بهترین زیستگاه این گونه شناخته شده است. بعضی اوقات پراکنشها به این صورت است که یک گونه تنها در یک کشور وجود دارد، اما در بعضی موارد مانند افعی دماوندی، پراکنش تنها محدود به یک نقطه خیلی کوچک از کشور میشود و همین مساله است که جمعیت آن را آسیبپذیرتر میکند و اندک تغییر زیستگاهی میتواند خطری کاملا جدی باشد.»
شهرداریپناه در ادامه صحبتهایش میگوید: «برداشتهای بیرویه و غیر قانونی عاملی است که بهشدت به جمعیت افعیهای دماوندی آسیب زده است. دلیل اصلی برداشت از جمعیت هم این است که متخلفین، افعیها را برای سمگیری مورد استفاده قرار میدهند. هنوز مشخص نیست که جمعیت این گونه در ایران دقیقا چقدر است بنابراین وقتی که نمیدانیم از یک گونه تا این حد آسیبپذیر چه تعداد در ایران وجود دارد، خودش مشکل بزرگتری است. فراموش نکنید که ما در ایلام گونه دیگری هم به اسم افعی شاخدار دم عنکبوتی داریم که آن هم خیلی خاص است و تاکنون تنها در یک نقطه از ایلام مشاهده شده، اما اگر بخواهیم مقایسه کنیم، زیستگاه افعی دماوندی نسبت به افعی دمعنکبوتی آسیبپذیرتر و به واسطه حضور گردشگران قابل دسترستر است که همین مساله گویای ضرورت حفاظت جدی از آن است.»
وی در عین حال به تنوع طرح و رنگ این افعی اشاره میکند: «این افعی به طور کل دو طرح دارد؛ طرح خطی و طرح زیگزاگ. این دو مورد طبیعی این گونه است، اما گاهی و به ندرت افعیهای بدون طرح یا حتی خطدار با کمی خطوط زیگزاگ هم مشاهده میشود.»
رهاسازی اصولی فراتر از حرف
کارشناسان حفاظت معتقدند که در بهترین حالت تنها پروسههای معدودی از رهاسازی هستند که به موفقیت ختم میشوند و این در حالی است که متاسفانه اکثر برنامههای رهاسازی در خبرها موفقتر از آن چه در واقعیت هستند، نمایش داده میشوند.
شهرداریپناه که چند سالی است در کلینیک بازپروری حیات وحش پارک پردیسان فعالیت میکند، میگوید: «در اکثر موارد خزندگان و بهخصوص مارهایی که به دست ما میرسند بهناچار پروسههای طولانی را برای درمان و نهایتا رهاسازی طی میکنند؛ در صورتی که این کار میتواند، شانس موفقیت آنها را در رهاسازی کم کند. ۳۰ فرد افعی دماوندی که با کمک و همکاری سازنده گارد محیط زیست استان البرز از متخلف گرفته شد در نهایت به مرکز بازپروری پردیسان تحویل داده شد. موسسه رازی هم در این رابطه با گارد محیط زیست البرز همکاری لازم را داشت و از آنجا که این مارها ذخیره چربی زیادی نداشتند و اکثرا میانجثه تا کوچک بودند، فرصت زیادی هم برای رهاسازیشان نداشتیم. درست است که یک خزنده بالغ ممکن است هر روز غذا نخورد، اما هر چقدر که کوچکتر باشد، ذخیره چربی آن هم کمتر است و طبیعتا به غذای بیشتری نیاز خواهد داشت. ارزیابی ما این بود که این افراد هر هفته به ۴ یا ۵ بار تغذیه از حشرات و جوندگان کوچک نیاز دارند و همین امر هم یادآور زمان محدودی بود که داشتیم.»
این کارشناس در ضمن به طرح حفاظت از افعیهای کوهستانی با محوریت اصلی افعی دماوندی یا افعی کوهستانی لطیفی که زیر نظر موسسه خزندهشناسان پارس انجام شده، اشاره میکند و میگوید: «من به همراه باربد صفاییمهرو که سالهاست در زمینه خزندگان و دوزیستان مطالعه و فعالیت میکند، بعد از انجام هماهنگیهای لازم با سازمان حفاظت محیط زیست تصمیم گرفتیم که هر چه سریعتر اقدامات لازم را برای رهاسازی انجام دهیم چراکه هم زمان مناسبی بود و هم اینکه پروژه حفاظت از افعیهای کوهستانی به واسطه بیش از ۵ سال کار و فعالیت از نظر آگاهسازی برای مردم تاثیرگذار ظاهر شده است.»
باربد صفاییمهرو، کارشناس ارشد تنوع زیستی و رییس هیاتمدیره موسسه خزندهشناسان پارس، طرح موسوم به حفاظت از افعیهای کوهستانی را این طور تشریح میکند: «افعی کوهستانی لطیفی از نادرترین گونههای خزندگان ایران است که در سردترین زیستگاه ایران یعنی دامنهها و دشتهای منتهی به دماوند زیست میکند، این گونه شرقیترین پراکنش را در بین جنس افعیهای کوهستانی در جهان دارد بنابراین صید این گونه برای استحصال سم در کنار آثار گرمایش جهانی و تخریب زیستگاه در محدودههایی نظیر پارک ملی لار که در مجاورت کلانشهرهایی نظیر تهران و کرج قرار دارند، موجب میشود که بحث آموزش و آگاهیرسانی به جامعه نقش پررنگتری داشته باشد. در طول تمام سالهای گذشته که پژوهشهای کارشناسان ما در پارک ملی لار در حال انجام بود، متوجه شدیم که آموزش میتواند بهترین راه برای کاهش احتمال تعارض بین مردم و موجوداتی نظیر مارها باشد.»
زمان و فصل مناسب رهاسازی خزندگان
متاسفانه یکی از مواردی که در اکثر رهاسازیهای حیات وحش مورد توجه قرار نمیگیرد، رعایت فصل و زمان مناسب است. شهرداریپناه در پاسخ به این سوال که چه فصلی برای رهاسازی خزندگان مناسبتر است، میگوید: «در مورد خزندگان حساسیتهای بسیار زیادی وجود دارد که باید آنها را رعایت کرد. رهاسازی یک مار در زمانی که هوا خیلی گرم است، میتواند به آن آسیب برساند بنابراین ما هم در این برنامه زمان را مدنظر داشتیم و از صبح اول وقت اقدام کردیم. هر حیوان حیات وحش در زمان رهاسازی، استرس بسیار زیادی دارد، حال تصور کنید که ذخیره آبی هم نداشته باشد و شما آن را در وسط گرما در یک دشت بیانتها که حتی شناخت درستی هم از آن ندارید رهاسازی کنید، طبیعی است که نتیجه چه خواهد بود. در مورد خزندگان بهترین حالت قبل از گرم شدن بیش از حد هوا یا سرمای زیاد است. ضمن این که نهتنها برای مارها بلکه برای حیوانات روزگرد هم باید در نظر داشت که این حیوانات بهتر است که زمان داشته باشند تا بتوانند برای خودشان پناهگاه پیدا کنند و در زیر بوتهها یا سنگهای مناسب پناه بگیرند و در نهایت بتوانند در اولین فرصت به منبع آبی برسند. فصل بهار هم، چون فصل تحرک گونههاست، زمان مناسبی بهخصوص برای مارهاست، چون اکثر جوندهها در این فصل بچهدار میشوند. در جایی مثل دماوند و سد لار تیر ماه هم مناسب است، اما زمانش بهتر است که صبح باشد.»
شناخت از محیط، ضرورت رهاسازی موفق حیات وحش است
علیرضا شهرداریپناه مهمترین دلیل امید به این رهاسازی را شناختی میداند که به واسطه انجام پروژه حفاظت از افعیهای کوهستانی از زیستگاه و پراکنش گونه موسوم به افعی دماوندی حاصل شده: «بهترین حالت ممکن در رهاسازی حیات وحش این است که شما بدانید، یک فرد از کجا برداشت شده و آن را دقیقا به همان محل منتقل کنید. در رهاسازی هر گونه حیات وحش خیلی فاکتورها باید در نظر گرفته شود، اما به هر صورت شانس حیوانی که بخواهد توسط انسان به طبیعت برگردد، خیلی کم است. در بعضی گونهها مانند این مورد شانس موفقیت رهاسازی خیلی کم است، اما به دلیل مطالعاتی که پیشتر انجام شده بود این امکان را داشتیم که مارها را در جایی رهاسازی کنیم که کمترین تعارض را با مردم داشته باشند. پارک ملی لار به ویژه در این فصل که عشایر هستند شاهد حضور گسترده دام هم هست بنابراین شما در هر جایی نمیتوانید اقدام به رهاسازی کنید. پارک ملی لار در روزهای آخر هفته پذیرای بازدیدکنندگان بیشماری است و هر اقدام غیر اصولی میتواند منجر به تعارض شود. اگر مارها را در جای اشتباه رهاسازی میکردیم این احتمال هم بود که توسط عشایر معدوم شوند ضمن اینکه حضور دام هم در منطقه به واسطه تاثیراتی که بر جا میگذارد، آسیبرسان است».
وی در ادامه میگوید: «رهاسازی هر گونه برخلاف باور عموم، کار سادهای نیست؛ چراکه نه تنها باید شناخت کافی از رفتار گونه و زیستگاه داشته باشیم بلکه باید تکتک عناصری را هم که در یک محیط و منظر هست اعم از سنگ، خار، بوته و پناهگاههای خاص حیات وحش را بشناسیم. شما نمیتوانید یک مار را در جایی رها کنید که هیچ پناهگاهی نداشته باشد و البته در زیستگاه سردی همچون دامنههای دماوند رهاسازی در ساعات شب میتواند منجر به یخ زدن مار و تلف شدنش هم شود در مورد خزندگان ما میدانیم که قلمرو خیلی محدودی دارند بنابراین باز هم تاکید میکنم که نمیشود آنها را هر جایی رهاسازی کرد. ضمن اینکه رهاسازی یک تعداد زیاد در چند نقطه محدود به هیچ وجه کار صحیحی نیست، چون شانس بقا را بسیار کم میکند. در این فرآیند رهاسازی وضعیت پوشش گیاهی، شیب و ارتفاع را کاملا لحاظ کردیم. از شروع تا پایان برنامه نزدیک ۸ ساعت طول کشید و ما حین کوهپیمایی مکانهای مناسب را بسته به این که چه شیبی مناسب است، آیا سنگ و گیاهان مناسبی هستند؟ آیا حیوان میتواند غذا پیدا کند (بسته به تعداد جوندگان، مارمولکها و حشراتی که مشاهده کردیم) و با رعایت فاصله مناسب از یکدیگر آنها را فرد به فرد رهاسازی کردیم.»
باربد صفاییمهرو در خاتمه میگوید: «در این برنامه رهاسازی، مسیر حرکت و نحوه رهاسازی مجدد در طبیعت با همه کارشناسان حاضر چند روز قبل بررسی و نتیجه آن شد که این افراد در جایی با فاصله از جمعیتهای فعلی رهاسازی شوند تا از نظر ژنتیکی تاثیری روی چند کلونی فعلی ما در پارک ملی لار ایجاد نکنند. خیلی زود است که بتوانیم بگوییم این فرآیند موفقیتآمیز بوده یا نه، اما نتایج این تلاش در سالهای آینده قابل مشاهده خواهد بود.»