فرارو- این روزها مهمترین مشغله تشکیلاتی جریان اصلاحات تعیین چگونگی حضور در انتخابات اسفندماه است، اما در این بین حزب کارگزاران به دنبال آن است تا تغییری در راس هرم جریان اصلاحات به وجود آورد و با هدایت شخصی مانند علی اکبر ناطق نوری اهداف خود برای انتخابات مجلس یازدهم و ریاست جمهوری سیزدهم را پیگیری کند.
به گزارش فرارو، هفته گذشته میزگزدی با عنوان «اصلاحات؛ امکان یا امتناع» در دفتر حزب کارگزاران با حضور حسین مرعشی سخنگوی این حزب، عباس عبدی و احمد زید آبادی از فعالین سیاسی اصلاح طلب برگزار شد.
مرعشی در این نشست گفته است: «اصلاح طلبان از رهبران شکست خورده احزاب بسیار راضیتر از افراد موفق هستند، گویا هرکس نتواندکاری کند، بدونهیچ ارزیابی، محبوب تر است، بنابراین در چنین شرایطی اصلاحات امروز به رهبران موفق نیاز دارد.»
حسین مرعشی
سخنگوی حزب کارگزاران با افزوده است: «کسانی که مدعی رهبری اصلاحات هستند، باید با همین مردم کوچه و خیابان همراه باشند چراکه جلوتر رفتن و حرفهای نامفهوم زدن مشکلی از کشور حل نمیکند و در عین حال اگر ساختار را نشناسیم نمیتوانیم مسائل را جلو ببریم.»
مرعشی در ادامه با کنایه نسبت به تندروهای برخی از اصلاحطلبان در مجلس ششم گفته است: «یکی از اشتباهات مهم دوستان ما در مجلس ششم این بود که مجلس شورای اسلامی را با مجلس مشروطه اشتباه گرفتند. در حالی که ساختار قانون اساسی این دو بسیار متفاوت بود.»
مرعشی با تاکید بر اینکه مشکل این است، همان دوستانی که از دیوار سفارت بالا رفتند و در دهه 60، مدافع شرایط و قانون اساسی بودند می خواهند اصلاحات انجام دهند، اظهار داشت: «بعضی دوستان انقلابیاند و مرامشان نیز انقلابی است، در این رابطه چرا بعد از ۷۶ رقیب نجیبی مثل آقای ناطق و تیمشان را کنار گذاشتیم، چرا ما قاعده رقابت را نپذیرفتیم؟.»
در این میزگزد زیدآبادی در واکنش به صحبتهای حسین مرعشی که از عملکرد ناطق نوری در جریان انتخابات 1376 تمجید کرده بود، با انتقاد از عملکرد ناطق در ماجرای کوی دانشگاه، گفت: «ایشان اعلام کرد همه اتفاقات جریان ۱۸ تیر ۷۸ زیر سر ملی-مذهبی ها است و باید همه آنها را بگیرید و به دیوار بچسبانید و اعدام کنید تا ماجرا حل شود.»
غلامحسین کرباسچی
خاتمی رهبر اصلاحات نبوده و نیست
حال در تکمیل صحبتهای مرعشی، غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران نیز در گفتگو با ارگان رسمی حزب خود روزنامه سازندگی میگوبد: «جریان اصلاحات نه در گذشته که در وضعیت فعلی نیز بهمعنای واقعی رهبر نداشته و ندارد، اما نیازمند رهبری است که برنامه، خط مشی و استراترن آن را تعیین کند.»
وی با اشاره به برخی صحبتهای اخیر حسین مرعشی درباره نیاز جریان اصلاحات به رهبری جدید. گفته است: «رهبری مفهوم مشخصی دارد، رهبری این نیست که فقط به صورت نمادین بگوییم،آقای خاتمی رهبر تشکیلاتی اصلاحات است.آقای خاتمی فردی شناخته شده، مورد احترام و فرهیخته است و از بهترین شخصیتهایی است که در عرصه سیاسی فعالیت میکند، اما موضوع رهيري یک جریان سیاسی امری متفاوت و نیازمند سازوکار تشکیلاتی در جبهه اصلاحات است.»
کرباسچی با تاکید براینکه اصلاحات از ابتدا تاکنون رهبری نداشته است که اکنون بگویم نیازمند رهبر جدید است، اظهار داشته است: «آقای خاتمی مورد احترام همراه بوده و هستند، اما آیا به واقع آقای خاتمی اصلاحات را رهبری میکنند؟ اینکه زمانی در جریان انتخابات یا در مسئله و حوزه دیگری ایشان اظهار نظری کنند و همه به نظر این نظر ایشان احترام بگذارند به معنای رهبری نیست.»
بیشتر بخوانید:
کرباسچی در مورد ویژگیهای یک رهبر سیاسی میگوید: «رهبری یعنی اینکه اگر زمانی به مشکلی برخورد کردیم، او بیاید و مشکل را حل و فصل کند. اگر نقصی وجود دارد رفع آن نقص توسط رهبری جریان انجام شود. اگر لازم شد در نقاط حساسی حضور یا عدم حضور افراد را مدیریت کند. قبول مسئولیت در زمانهای حساسی که باید عواقب یک تصمیم برعهده گرفته شود از نقش های مهم رهبر یک جریان است.»
دبیر کل کارگزاران اضافه کرد: «رهبری تنها وجه علاقه واحترام از طرف اعضاء در گروهها نیست و باید تمامی جنيهها را دنبال کند. نه آقای خاتمی هرگز چنین ادعایی داشته اند که رهبر مجموعه جریان اصلاحات هستند و نه جریان اصلاحات با هم بر سر رهبری جریان اصلاحات توافق کرده اند.»
وی افزوده است: «گروههای جریان اصلاحات به آقای خاتمی بسیار علاقه مند هستند اما اینگونه نیست که همه با هم توافقی کردهاند که در شرایط فعلی ایشان رهبرجریان اصلاحات تلقی شوند. شاید جمله درستتراین باشد که جریان اصلاحات بیش از آنکه به از «رهبر جدید» از نیاز داشته باشد از اساس نیازمند «رهبر» است.»
عبدالله ناصری
رهبر اصلاح طلبان را یک نفر نمیتواند انتخاب کند
عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتگو با فرارو با بیان اینکه در شرایط فعلی هرکسی میتواند تحلیل خود از شرایط موجود اصلاحطلبان را داشته باشد، گفت: «اینکه در هر گفتمان سیاسی رهبریت و مرجعیت با چه کسی یا چه گروهی باشد، کسی نمیتواند این امر را تعیین کند، بلکه این امر در چرخش بین چند متغیر انجام خواهد شد.»
وی افزود: «این رهبری از کف جامعه و در تبادل بین مردم، نخبگان، فعالین سیاسی، شبکههای اجتماعی و رسانهها تعیین خواهد شد و کسی در این رابطه نمیتواند به تنهایی تصمیمگیری کند.»
وی ادامه داد: «در چنین فرایندی است که مرجعیت سیاسی یک گفتمان اصیل انتخاب میشود، حال اینکه آقای ناطق بتواند در چنین جایگاهی قرار بگیرد، اولا اینکه خود ایشان چنین داعیهای ندارد و دوما هم آقای خاتمی هیچ زمانی نگفته است که رهبری اصلاحات مختص ایشان است.»
ناصری با اشاره به اینکه رهبری آقای ناطق بر جریان اصلاحات به آن شکلی که آقای مرعشی و جریان کارگزاران به دنبال آن هستند، موضوعیت ندارد، اظهار داشت: «همکاری آقای ناطق نوری مسئلهای نیست که مربوط به زمان حاضر باشد، بلکه حداقل از سال 92 این موضوع در جریان است و همه نیز از آن خبر دارند.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب تاکید کرد: «البته باید این نکته را عنوان داشت که در حال حاضر مسئله اساسی جبهه اصلاحات موضوع رهبری و اینکه چه کسی در راس هرم اصلاح طلبان قرار بگیرد، نیست.»
وی اضافه کرد: «بلکه مسئله مهم برای اصلاح طلبان در حال حاضر چگونگی دعوت از مردم برای حضور در انتخابات مجلس یازدهم است، درحالیکه به نظر میرسد طرفداران اصلاحات با توجه به عملکرد دولت و فراکسیون امید تمایل چندانی برای حضور در انتخابات ندارند، اصلاح طلبان به دنبال این هستند که دوباره چگونه مردم را ترغیب به رای دادن کنند.»
ناصری افزود: «بنابراین در چنین شرایطی مهمترین وظیفهای که بر گردن رهبری جریان اصلاحات و بدنه این گفتمان است، اولا نحوه حضور در انتخابات و دوما نیز چگونگی دعوت از مردم برای حضور در پای صندوقهای رای است.»
محمدصادق جوادیحصار
استفاده از ظرفیت ناطق نوری امری دوسویه است
محمدصادق جوادیحصار فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتگو با فرارو با بیان اینکه باید دید پشت سخنان آقای مرعشی پیرامون اینکه اصلاح طلبان به رهبری جدیدی نیاز دارند، چیست، گفت: «اما اینکه برای جبهه اصلاحات ظرفیتهای جدیدی خلق کنیم، فی نفسه حرف بدی نیست، از سویی میتوان امکانات تازهای را در حوزه رهبری اصلاحات تجربه کرد.»
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که مطرح کردن آقای ناطق نوری به عنوان یک گزینه برای رهبری اصلاحات از سوی کارگزاران تا چه حد میتواند جدی باشد، اظهار داشت: «در ابتدا باید بگویم اصلا جدی به نظر نمی رسد، سپس باید توجه کرد که اصلاحات از ظرفیتهای آقای ناطق نوری در سال 92 در کنار چهرههای نظیر مرحوم هاشمی و آقایان خاتمی، حسن خمینی و حسن روحانی استفاده کرد و این چیز جدیدی نیست.»
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی ادامه داد: «اما اینکه از ظرفیت آقای ناطق به عنوان رهبری اصلاحات استفاده شود، امری دوسویه است، اولا باید ازطرف ایشان سیگنالهای لازم و رفتارهای قانع کننده ارسال و مشاهده شود لازم است تا مشخص شود وی در حال حاضر چه موضعی نسبت به اصولگرایان دارد، نظر او درباره اصلاحطلبان و اهدافشان در شرایط کنونی چیست؟ آنها را قبول دارد و از آنها دفاع میکند؟ آنهم نه در ابهام و نزد خواص بلکه علنی و تعهد آور. تجربه پیوند اصلاح طلبان با حسن روحانی بدون اخذ تعهدات الزام آور تجربه ناگواری بود.»
جوادیحصار با تاکید بر اینکه خیلی از کسانیکه که در گذشته تابلوی اصولگرایی داشتند، این روزها روابط خوبی با اصلاحطلبان دارند، اذعان داشت: «نمونه عینی این موضوع حسن روحانی است که عضوی از جامعه روحانیت بود، اما امروز دولت اعتدالی و اصلاحطلب تشکیل داده و خیلی از نزدیکان وی نیز در این زمره قرار میگیرند.»
آغوش باز برای کسانیکه قصد همکاری با اصلاحات را دارند
وی اضافه کرد: «جریان اصلاحات با آغوش باز از کسانیکه قصد پیوستن به این جبهه را داشته باشند، استقبال میکند، اینکه رهبری یک جریان هم برای یک مدت طولانی در دست کسی یا عدهای خاص باشد هم همواره خوب نیست، در این زمینه هم باید قدرت گردش نخبگانی وجود داشته باشد.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب اضافه کرد: «باید عرصه برای تجربههای جوانتر نیز مهیا شود تا آنها هم بتوانند به کادر رهبری اصلاحات نزدیک شوند، البته منظور از جوان نسبت به پیشکسوتانی است که در این عرصه حضور دارند.»
جوادیحصار با تاکید بر اینکه رهبری یک جریان سیاسی باید توان تاثیرگذاری و قابلیت و ظرفیت تاثیری پذیری داشته باشد، اظهارداشت: «فرد یا تیمی که عهده دار رهبری یک جریان سیاسی را بر عهده میگیرند باید توانایی جا به جا کردن معادلات سیاسی را داشته باشند. اگر تیم رهبری جریان اصلاحات چنین توانایی نداشت یا داشت، اما از آن استفاده نکرد، میتوان و باید ازظرفیتهای جدید و صاحب صلاحیت و تجربه لازم برای کادر رهبری آن استفاده کرد.»
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی با اشاره به اینکه هیچکدام از جریانهای اصیل سیاسی کشور قابل حذف شدن نیستند، تصریح کرد: «نه اصلاح طلبان قدرت حذف جریان اصولگرای اصیل را دارند، نه اصولگرایان چنین قادر به حذف جبهه اصیل و ریشه دار اصلاح طلب خواهند بود. من بارها گفته ام بار دیگر نیز میگویم نیاز امروز جریانهای داخلی کشور «برجام ملی» است.»
وی افزود: «برنامه جامع اقدام مشترک داخلی که همه احزاب و جریانهای سیاسی ملتزم به قانون و منافع ملی به میزان نقش و توانایی خود از امکانات کشور بهرهمند شده و در برنامه سازی و تصمیم گیریهای اصلی کشور دخیل باشند. در چنین شرایطی رقابت سالم برای کرسیهای مختلف انجام خواهد گرفت ومردم فرصت مییابند تا اشخاص و احزاب مورد نظر خود را برای خدمت برگزینند.»