صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۰۸۴۵۲
با تقلید از فرار‌های شبانه «نیکا» به آرامی از خانه بیرون آمدم و سوار خودروی «بهبود» شدم، اما صبح روز بعد زمانی به خود آمدم که دیگر همه هستی و عفتم را از دست داده بودم و ... دیگر شرایط روحی مناسبی نداشتم، ولی بهبود ادعا می‌کرد با من ازدواج می‌کند به همین دلیل ارتباطم را با او ادامه دادم تا این که چند روز پیش فهمیدم که باردار شده ام
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۲ - ۱۹ مرداد ۱۳۹۸

روزنامه خراسان، اتفاقات تلخ زندگی یک دختر ۱۷ ساله را که در یکی از کلانتری‌های مشهد بیان کرده، منتشر کرده است.

وی گفته است: در کلاس هشتم با دختری به نام «نیکا» دوست شدم، او همکلاسی ام بود و پدرش از موقعیت اجتماعی بالایی برخوردار بود. البته در مدرسه‌ای که من تحصیل می‌کردم همه خانواده‌های دانش آموزان از صاحب منصبانی بودند که جایگاه اجتماعی خاصی در جامعه داشتند.

پدر من هم اگرچه مدیر یکی از تعمیرگاه‌های بزرگ بود، ولی وضعیت مالی خوبی داشت که تقریبا هم سطح دیگر دانش آموزان در منطقه اطراف بولوار سجاد بودیم با آن که ساعت ورود و خروج ما به مدرسه به صورت پیامکی برای خانواده هایمان ارسال می‌شد، اما باز هم دخترانی که درگیر دوستی‌های خیابانی یا فضای مجازی بودند شیوه‌های خاصی را برای فرار از مدرسه به کار می‌بردند.

در این میان دوستی من و نیکا هر روز عمیق‌تر می‌شد. پدر و مادر نیکا نیز در یکی از سازمان‌ها دارای مقام و منصب بالایی بودند و او از همه امکانات رفاهی برخوردار بود. «نیکا» مدام از معاشرت با دوست پسرهایش برایم سخن می‌گفت که چگونه با آن‌ها به پارتی شبانه می‌رود و مشروبات الکلی مصرف می‌کند.

او می‌گفت: زمانی که پدر و مادرش خسته از فعالیت‌های روزانه به خواب می‌روند او به آرامی و بدون جلب توجه از واحد آپارتمانی بیرون می‌رود و سپیدم دم نیز قبل از بیدار شدن پدر و مادرش به خانه باز می‌گردد به همین دلیل همواره در کلاس درس به خواب می‌رفت یا در حال چرت زدن بود.

خلاصه نیکا آن قدر از این معاشرت‌های خیابانی برایم سخن گفت که هیجان زده دوست داشتم این گونه روابط را تجربه کنم تا این که فهمیدم نیکا عکس‌هایی را که با من در حیاط مدرسه می‌گرفت برای دوست یکی از دوست پسرانش ارسال می‌کند!

وقتی بااعتراض من روبه رو شد مرا قانع کرد که با «بهبود» دیدار کنم شاید برای ازدواج مناسب یکدیگر بودیم. بالاخره این موقعیت هنگام برگزاری امتحانات فراهم شد چرا که ورود و خروج سرویس مدرسه به دقت کنترل نمی‌شد.

اگرچه نیکا همه شرایط را فراهم کرده بود، اما من اضطراب عجیبی داشتم خلاصه سوار خودروی شاسی بلند دوست پسر نیکا شدم و چند خیابان آن طرف‌تر بهبود هم سوار شد و کنارمان نشست به اصرار «سینا» (دوست پسر نیکا) به خانه آن‌ها رفتیم چرا که پدر و مادرش شاغل بودند و کسی در خانه آن‌ها نبود. آن روز بهبود با ابراز علاقه به من شماره تلفنم را گرفت و این گونه روابط ما از طریق فضای مجازی، تماس‌های تلفنی و دیدار‌های حضوری ادامه یافت.

حدود دو ماه از این ارتباط نامتعارف می‌گذشت و من که دیگر اضطراب و استرس روز‌های اول آشنایی را نداشتم تصاویر بدون حجابم را نیز برای او ارسال می‌کردم. پدر بهبود نیز جایگاه اجتماعی بالایی داشت و مادرش نیز در امور مربوط به وکالت فعالیت می‌کرد، اما من درگیر یک عشق هیجانی شده بودم و نمی‌دانستم شعله سوختن هستی ام را روشن کرده ام.

در همین اثنا بود که پدر و مادرم برای دیدار پدربزرگم راهی غرب کشور شدند و من نزد زن دایی ام ماندم. او مشکل شنوایی داشت و مکالمه تلفنی مرا با بهبود متوجه نمی‌شد تا این که شبی «بهبود» در یک تماس تلفنی از من خواست به منزل آن‌ها بروم چرا که پدر و مادرش در مسافرت به سر می‌بردند. من هم با تقلید از فرار‌های شبانه «نیکا» به آرامی از خانه بیرون آمدم و سوار خودروی «بهبود» شدم، اما صبح روز بعد زمانی به خود آمدم که دیگر همه هستی و عفتم را از دست داده بودم و ... دیگر شرایط روحی مناسبی نداشتم، ولی بهبود ادعا می‌کرد با من ازدواج می‌کند به همین دلیل ارتباطم را با او ادامه دادم تا این که چند روز پیش فهمیدم که باردار شده ام. بهبود نیز با شنیدن این ماجرا، گوشی تلفنش را خاموش کرد.

به دستور سرهنگ احمد محتشمی (رئیس کلانتری میرزا کوچک خان مشهد) پدر و مادر این دختر ۱۷ ساله به دایره مددکاری اجتماعی دعوت شدند تا این ماجرا پیگیری شود.

ارسال نظرات
حمیدکامکار
۱۴:۲۳ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۹
تف به شرف همچین پسرهایی که اگه دختری خودشودراختیارشون میزارن پاشونوازحدمجازبیشتردرازمیکنن ایناکه اینجورزندگی میکنن فک میکنن تواروپاهستن خواهرخودشونم باپسرغریبه ببینن عین خیالشون نیست
ناشناس
۱۳:۴۲ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۹
خدایا این دخترها چقدر بیشعورند؟؟؟!!!!!
هزاران بار!! هزاران خبر میشنوند بازم غلط خودشان را میکنند!!!!
علی
۱۳:۳۶ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۹
مشهد ...
ناشناس
۱۲:۱۵ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۹
عجب وضعیتی شده.آدم دیگه حتی جرات نمی کنه بچه اش رو بفرسته مدرسه،خدا عاقبت بچه هامون رو بخیر کنه.
مصطفی
۱۲:۱۲ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۹
سلام علیکم جوانی و تصمیمات هیجانی ...اینجا دیگر رفاه اقتصادی و فقر مطرح نیست ...رفیق بد و اینکه شرایط خاص زندگی و حضور در فرهنگ خاص اجتماعی باعث چنین حادثه ای شده است .حادثه توافقی بوده تلخی عنوان مناسبی برای آن نیست ...بلوغ جنسی و خلا عاطفی و جسمی مورد نیاز که باید اشباع شود باعث این اتفاق است .یاین موضوع را باید حتما بدانیم که دختران و پسران فرزندان ما هستند که ما برای آینده تربیت می کنیم بعبارتی فرزند زمان خویش هستند وما هرگز و نباید در گذشته خویش مربی آنها باشیم .
مصطفی
۱۲:۱۲ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۹
سلام علیکم جوانی و تصمیمات هیجانی ...اینجا دیگر رفاه اقتصادی و فقر مطرح نیست ...رفیق بد و اینکه شرایط خاص زندگی و حضور در فرهنگ خاص اجتماعی باعث چنین حادثه ای شده است .حادثه توافقی بوده تلخی عنوان مناسبی برای آن نیست ...بلوغ جنسی و خلا عاطفی و جسمی مورد نیاز که باید اشباع شود باعث این اتفاق است .یاین موضوع را باید حتما بدانیم که دختران و پسران فرزندان ما هستند که ما برای آینده تربیت می کنیم بعبارتی فرزند زمان خویش هستند وما هرگز و نباید در گذشته خویش مربی آنها باشیم .
ناشناس
۱۱:۳۱ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۹
همه این دختران و زنان گناه را گردن مرد میگذارند مگر زن و مرد برابر نیستند چرا مرد گناهکاره بیشتر مردان هستند که اغفال زنان میشوند نه برعکس
ناشناس
۱۵:۲۵ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۹
آقای محترم ظاهرا خبر را خوب نخوندی.
ناشناس
۱۰:۵۸ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۹
مشهد واقعا فساد توش بیداد میکنه بیشتر خبرهای اینچنینی شما درباره مشهده !!!!!!!
سام
۱۵:۱۲ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۹
کاملا مخالفم.
علت زیاد بودن این دست اخبار از مشهد فعال تر بودن خبرنگاران مشهد است نه بیشتر بودن فستد در این شهر.
ناشناس
۱۰:۵۵ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۹
برو گمشو
شماها خودتون ابلیس رو درس میدید
مظلوم نمایی نکنید
ناشناس
۱۰:۴۴ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۹
وای چقدر برای این دختر ومادر پدرش ناراحت شدم
ناشناس
۰۹:۵۲ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۹
اگر پناه درست و حسابی ای داشت اگر آموزش درست دیده بود الان باردار نبود
ناشناس
۱۳:۱۳ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۹
منظورت از آموزش روش های جلوگیری از بارداری است دیگه
ناشناس
۱۴:۱۷ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۹
یعنی فقط مشکل این بچه عدم آموزش بوده ؟؟؟
سعید
۰۹:۴۹ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۹
چرا از این اتفاقات اینقدر تو مشهد زیاده؟
احمدرضا
۱۵:۱۱ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۹
دوست عزیز من مشهدی نیستم. این اتفاقات تو همه شهرها میفته اما خبرنگاران مشهد فعالتر هستند و بیشتر انعکاس میدن.