صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۰۷۵۷۳
طراح دیگری که در گزارش پایگاه خبری دی سایت با او گفتگو شده عکاس و طراح لباس مقیم برلین آلمان است. در حرف‌های او هم می‌توان نکته‌هایی را یافت و حسرت خورد که چطور فرهنگ پوششی جامعه ایرانی توسط چنین افرادی جهت پیدا می‌کند و دستگاه‌های فرهنگی ما غافلند. او در جایی از این گفتگو می‌گوید: «ده سال پیش، چیزی مانند یک مانتو باز و بدون دکمه غیرقابل تصور بود، اما امروز طراحان بسیاری در اینجا مانتو‌های جالبی طراحی کرده‌اند که حتی نامزد دریافت جایزه برای طراحان مد جوان هم شده‌اند» او حتی به محدودیت‌های تبلیغاتی هم اشاره می‌کند، این‌که مدل‌های ایرانی حق ندارند روی جلد مجلاتی مثل وُگ بروند! او به‌صراحت می‌گوید: «صحنه ما کوچک است، اما مردم نیز باید سخت تلاش کنند. آن‌ها فقط اینستاگرام دارند.»
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۱ - ۱۰ مرداد ۱۳۹۸

اینستاگرام را که باز کنید و عکس‌ها را که تندتند مرور کنید متوجه می‌شوید در کشور یک میلیارد نفری اینستا همه خوشحالند! کشوری که انگار توهمی از خوشی را تزریق کرده است به ساکنانش. پوسته‌ای از یک زیبایی و رفاهی کاذب که قرار است همه دنبال‌کنندگان‌شان را انگشت به دهان بگذارد. قانون نانوشته‌ای هم وجود دارد مبنی بر این‌که زیبایی شرط موفقیت در این کشور است.

به گزارش جام جم، راه و روش و قاعده برای رسیدن به استاندارد زیبایی هم تا دل‌تان بخواهد در این شبکه اجتماعی دیده می‌شود. از نوع غذایی که می‌خورید گرفته تا نوع لباسی که می‌پوشید. همین است که به گواه آمار‌ها ۲۰ درصد اینستاگرام به تنهایی در اختیار چرخه مدلینگ شامل مدل‌ها، عکاس‌ها و مزون‌هاست. این آمار وقتی جالب توجه‌تر می‌شود که بدانیم همین رقم حدود ۶۰ درصد دنبال‌کننده‌ها را به خودش اختصاص داده است. این آمار یعنی بازاری مهیا و آماده برای افرادی که به راحتی بتوانند مروج نوعی از سلیقه خاص در پوشش افراد جامعه باشند. بازاری حتما آن قدر پر سود که بسیاری از طراحان خارج از کشور با استخدام مدل و عکاس در ایران خوراک، مشتری مزون‌های داخلی را جور می‌کنند. طراحی لباس‌ها در اروپا انجام می‌شود، لباس‌ها به تن مدل‌های ایرانی پوشانده و عکاسی می‌شود و رسانه پرطرفداری به نام اینستاگرام آن را به نمایش می‌گذارد. سفارش‌ها هم به مزون‌های مورد تایید طراحان اروپایی تحویل داده می‌شود. این همان چرخه پرسودی است که جدای از هدف اقتصادی‌اش فرهنگ و سبک زندگی ایرانی را هم نشانه رفته است.

همین چند روز پیش پایگاه خبری

«دی سایت» آلمان گزارشی منتشر کرد از برخی گردانندگان صفحات مد و استایل در ایران. گزارشی که نشان می‌داد این بازار آن قدر جذاب است که بسیاری از طراحان خارج از کشور را هم وسوسه کرده با رهبری تیمی در ایران در این بازار، حضور فعال داشته باشند. در این گزارش فاش شده است مدیر بسیاری از این صفحات ساکن اروپا هستند و تیم‌های عکاس و مدل خود را از دور اداره می‌کنند! یکی از این افراد طراح مد، جوانی مقیم پاریس است. او که در حوزه استایل خیابانی فعالیت می‌کند به محدودیت‌های پوششی در ایران اشاره می‌کند و به این سایت آلمانی می‌گوید: «در ایران قوانینی برای پوشش مردان وضع شده است که بعضی اوقات توسط پلیس تفسیر می‌شود به این مفهوم که مردان با پوشیدن شلوارک در خیابان دچار مشکل می‌شوند!» این‌که ذهنیت این طراح از وضعیت فرهنگی ایران چقدر دور است، در همین نقل قول او مشخص است، اما این‌که طراحان داخلی و مسؤولان فرهنگی میدان را به چنین افرادی و با چنین ذهنیت دور از واقعیتی نسبت به ایران واگذار کرده‌اند، عجیب و تلخ است.

طراح دیگری که در گزارش پایگاه خبری دی سایت با او گفتگو شده عکاس و طراح لباس مقیم برلین آلمان است. در حرف‌های او هم می‌توان نکته‌هایی را یافت و حسرت خورد که چطور فرهنگ پوششی جامعه ایرانی توسط چنین افرادی جهت پیدا می‌کند و دستگاه‌های فرهنگی ما غافلند. او در جایی از این گفتگو می‌گوید: «ده سال پیش، چیزی مانند یک مانتو باز و بدون دکمه غیرقابل تصور بود، اما امروز طراحان بسیاری در اینجا مانتو‌های جالبی طراحی کرده‌اند که حتی نامزد دریافت جایزه برای طراحان مد جوان هم شده‌اند» او حتی به محدودیت‌های تبلیغاتی هم اشاره می‌کند، این‌که مدل‌های ایرانی حق ندارند روی جلد مجلاتی مثل وُگ بروند! او به‌صراحت می‌گوید: «صحنه ما کوچک است، اما مردم نیز باید سخت تلاش کنند. آن‌ها فقط اینستاگرام دارند.»

پولی که این طراحان به جیب می‌زنند

رد حرف‌های این طراح مد ساکن آلمان را می‌شد در پروژه عملیاتی عنکبوت هم دید، وقتی مصطفی علیزاده، سخنگوی وقت مرکز بررسی جرایم سازمان‌یافته سایبری سپاه پاسداران در گفت‌وگویی اعلام کرد سر رشته جهت‌دهی مدلینگ در خارج از ایران است. علیزاده به‌صراحت گفته بود: «وقتی کالک عملیاتـی را جلوی آدم رسم می‌کنند، می‌فهمیم این هدف‌گذاری، خارجی اسـت.»

حالا سوال اینجاست که مگر چقدر درآمد در این حوزه وجود دارد که طراحان مد ساکن اروپا را به صرافت استخدام نیرو در ایران انداخته است؟ یا این‌که این چرخه اقتصادی چگونه شکل گرفته است که کسی از آن سر دنیا جیبش را پر پول می‌کند. در همین گزارش پایگاه خبری آلمانی اشاره شده است که کار یکی از طراحان لباس مقیم آلمان که از آنجا تیم ایرانی‌اش را هدایت می‌کند تهیه حداقل دو عکس در هفته از استایل‌های خیابانی ایران است. او و البته طراحان دیگر لباس‌هایشان را تن مدل‌های ایرانی می‌کنند و در خیابان‌های تهران به تماشا می‌گذارند، وقتی هم درخواست‌هایی برای این لباس‌ها صورت گرفت، مشتریان یا به مزون‌های خود این افراد ارجاع داده می‌شوند یا مزون‌هایی که به عنوان نماینده این افراد در کشور فعالند. به این مفهوم که خوش‌باورانه است فکر کنیم این افراد تنها در تغییر سلیقه پوشش جامعه ایرانی تاثیر می‌گذارند و باید بدانیم در این میان منفعت اقتصادی بالایی هم به چشم می‌خورد.

ویترینی به نام اینستاگرام

استقبال جوانان حاضر در کشور خوشحال اینستاگرام از نوع پوشش و ترویج مدلینگ با یک محتوای انبوه همراه است. محتوایی که طراحان داخلی کمترین سهم را از آن دارند. همین است که تولیدکنندگان محتوای مدلینگ را بی‌رقیب کرده است. آن‌طور که از حرف‌های مینو پدرام، نایب‌رئیس انجمن طراحان پارچه و لباس می‌توان متوجه شد در خوشبینانه‌ترین حالت، طراحان داخلی بین ۲۰ تا ۳۰ درصد تولید محتوا دارند. از او درباره چرخه رشد مدلینگ در فضای مجازی می‌پرسم. او می‌گوید: «رسانه‌ای به نام فضای مجازی در ایران به واسطه محدودیت‌های اجتماعی و سیاسی حضور این افراد، راه بی‌دردسر و البته تاثیرگذاری برای هدف قرار دادن مخاطبان مد در جامعه است. این مساله به‌ویژه از لحاظ اقتصادی بسیار تاثیرگذار است، چرا که جامعه هدف آن‌ها مخاطبانی هستند که اتفاقا حضور فعالی در شبکه‌های اجتماعی دارند. به همین دلیل است که بسیاری از حاضران در این شبکه‌ها جزو دنبال‌کننده‌های این صفحات می‌شوند و به نوعی از مد‌های معرفی شده توسط آن‌ها الگوبرداری می‌کنند.»

شاید برخورد‌های سلبی با مروجان مدلینگ غربی در فضای مجازی لازم باشد، اما بدون شک کافی نیست. مینو پدرام هم معتقد است به جای محدودسازی فضای مجازی باید به آن به چشم یک «فرصت» نگاه کرد. او به جام‌جم می‌گوید: «نگاه ما هم به حضور این افراد در شبکه‌های مجازی باید بر مبنای ایجاد یک فرصت باشد. این‌که به باور ما تاثیرپذیری نادرستی از این حوزه می‌شود یک بحث است این‌که ما چقدر می‌توانیم از این بازار و فرصت شبکه‌های اجتماعی استفاده کنیم بحثی دیگر. به این مفهوم که اگر ما معتقدیم این تاثیرپذیری به نوعی فرهنگ جامعه و سبک زندگی ایرانی ما را نشانه گرفته است، نباید به پای رسانه منتشرکننده بیندازیم، باید از همین رسانه استفاده کنیم تا بتوانیم نگاه دنبال‌کنندگان آن‌ها را به سمت خودمان تغییر بدهیم.» مورد اشاره نایب‌رئیس انجمن طراحان پارچه و لباس همان خوراکی است که قرار است تولید شود و نمی‌شود. به گفته او، ما وقتی در این میدان نتوانیم تولید محتوای درستی داشته باشیم، نباید هم انتظار داشته باشیم دنبال‌کنندگان این صفحات به سوی نوع نگاه و سلیقه ما بیایند. نوع محتوای تولیدی ما باید طوری باشد که جذابیت ایجاد کند و مخاطب را به سوی خودش بکشاند. شیوه فعالیت در این زمینه از سوی ما طوری است که حدود ۷۰ درصد بازار را در فضای مجازی در اختیار آن‌ها قرار دادیم.

تولید محتوای جذاب و منطبق بر فرهنگ ایرانی هر چند زمانبر است، اما گام اول برای رقابت با این افراد است. این روز‌ها دیگر فقط جوانان مخاطبان این صفحات نیستند و بازه سنی دنبال‌کنندگان صفحات مد و لباس از نوجوانان آغاز می‌شود در حالی که ما هیچ خوراک مناسبی برای این اشتیاق و وسوسه این رده سنی تولید نکردیم و به همین دلیل است که این افراد در بازار تقریبا بی‌رقیبی به سمت این‌ها جذب می‌شوند.

مینو پدرام البته با عینک واقعیت به موضوع نگاه می‌کند، همین است که خیلی زود به محدودیت‌های موجود در این راه هم اشاره دارد. او می‌گوید: البته برای این حوزه در ایران محدودیت‌هایی هم وجود دارد، من معتقد به وجود برخی از خط قرمز‌ها در این حوزه هستم، یعنی باید متناسب با فرهنگ زندگی ما در ایران، خط قرمز‌هایی هم وجود داشته باشد، اما به این نکته هم باور دارم که برخی از این خط قرمز‌ها می‌تواند با نگاه معتدل‌تری ایجاد شود، برخی از محدودیت‌ها با در نظر گرفتن همه معذوریت‌های فرهنگی و اجتماعی هم می‌تواند برداشته و نگاه بازتری در این حوزه غالب شود.

ارسال نظرات