محمدجواد لسانی- پژوهشگر در روزنامه شرق نوشت: چندروز پیش که قرعهکشی بازیهای مقدماتی جام جهانی انجام شد، نام هنگکنگ بهعنوان تیمی که در گروه ایران جا گرفته بر زبان هموطنان فوتبالدوست جاری شد. قرار است نوزدهم شهریور امسال، تیمهای ملی ایران و هنگکنگ رودرروی هم قرار گیرند. همین شاید بهانهای باشد تا نگاهی به گردوخاکهای سیاسیای بیندازیم که در این اقلیم هفتمیلیوننفری بر پا شده است. بهتر است برای تفهیم این غبار سیاسی، کمی عقبتر رفت.
سال ۱۹۹۷میلادی، انگلستان پس از حدود ۱۵۰ سال، حکمرانی هنگکنگ را به دولت چین واگذار کرد، زیرا هنگکنگ با سرخط «یک اقلیم با دو نظام» اداره میشود؛ چین پذیرفته است که این قلمرو به شیوه خودمختار اداره شود، اما سایه سلطه شمالی، مردم کوچه و بازار را بهشدت میآزارد. نکته ظریف در اینجاست که پس از رهایی از سلطه انگلیس، نمایندگانی به شورای قانونگذاری راه یافتند که درد مردم داشتند. آنها با آگاهی و شرافتمندی، خشت اول قانون را به نیکی نهادند تا آزادیهای سیاسی و اجتماعی حاکم شود و مهمتر آنکه استقلال قضائی بهدرستی در آنجا اجرا شود؛ موهبتی که ساکنان پرجمعیت چین از آن همچنان محروم هستند.
هیچ سرزمینی از رسیدن به حقوق فردی و اجتماعی بدش نمیآید بلکه با دستانی گشوده به استقبال قوانینی میرود که پایههای خودکامگی را در کشور سست کند. چینیها در چند دور، اعتراضاتی بر حکومت داشتهاند که در مقاطع گوناگونی در ۳۰ سال اخیر بهوقوع پیوسته است، اما پرورش نیروهای سرکوبگر از میان لایههای زیرین، سبب شده جو امنیتی غلیظی بر میهنشان سایه افکند. این توضیحات به این دلیل داده شد که میزان ترس قدرت مرکزی از تحرکات یک سرزمین کوچک به نام هنگکنگ که در آنسوی دیوار قرار گرفته، بهسادگی روشن شود. ماجرای تازه در هنگکنگ از کجا آغاز شد؟ باید گفت: بیش از یک ماه است در آن سرزمین، لایحه استرداد مظنونان به دولت چین مطرح شده است و همین حکم، موجی از مخالفتهای خیابانی را به راه انداخته است. باوجودآنکه دولت هنگکنگ اعلام کرد تصویب این لایحه را به حال تعلیق درآورده، ولی این اعلام، اعتراضات را به خاموشی نکشانده است.
تظاهراتکنندگان، با کدام پیشزمینه روانی، اصلاحات دموکراتیک را خواستار شدهاند؟ استعفای رئیس اجرائی هنگکنگ هم در میان صداها شنیده شده است. تعداد معترضان کف خیابان را تا دو میلیون نفر هم تخمین زدهاند. آنها در یکی از روزهای گذشته با شکستن موانع راه، به دیوان عالی قضائی پا گذاشتند. راهپیماییها به مناطق دیگر سرزمین هم کشیده شد. برای نمونه در شهر «شاتین» که در شرق هنگکنگ و نزدیک مرز چین قرار گرفته، پلیس از گاز اشکآور و شوکر برای متفرقکردن معترضان استفاده کرده و هنوز هم هیچ نشانهای از کاهش یا توقف اعتراضات دیده نمیشود. برخی از تظاهرکنندگان، پلاکاردهایی در دست گرفتند که روی آنها جملات تندی به چشم میخورد؛ «هنگکنگ را دوباره آزاد کنید» و «قدرتهای جهانی! از قانون اساسی ما حمایت کنید!».
چون مردم میدانند قانون خوب نوشته شده است، تنها دغدغه آنها اجرای موبهموی قانون است. تظاهرکنندگان با میلههای فلزی و سطلهای زباله خیابانها را میبندند. اعتراض به آنچه بدرفتاری پلیس با خبرنگاران عنوان شده نیز سبب شد تظاهرات مردمی کش پیدا کند. شاید برخی فکر کنند که بسیار خب، ماجرا تمام شد؛ دیگر چه میخواهند؟....
اما پدیده سیاه سلطه، گاهی میتواند سالهای سال، یک جامعه چشمبادامی را چنان بیازارد که تنها خواندن پیام یکی از این بهجانآمدهها میتواند عمق این درد را بیان کند؛ «مردم عزیز هنگکنگ، مبارزه ما زمانبر است، پس باید مراقب باشیم اراده مان سست نشود. باید پافشاری کنیم تا این لایحه بهطور کامل از میان برداشته شود، دولت که اعتراضات ما را «شورش خام» خوانده باید حرفش را پس بگیرد، معترضان بازداشتشده آزاد شوند، «کری لم» کنارهگیری کند و پلیس بهشدت مجازات شود. آرزوی من وانهادن این زندگی محقر به پای این خواستههاست؛ خواستههای شما دو میلیون نفر!». این پیام یک زن ۲۱ساله در هشتم تیر امسال است که روی دیوار راهپله یک مجتمع مسکونی در محله «فانلینگ» هنگکنگ نوشته شد؛ جایی که ساکنان آن از طبقه زحمتکش و فرودست پر شده است. دستخطی با دست لرزان از نویسندهای عادی که ممکن است مصمم باشد، اما از وضع موجود بسیار خسته است. پس از نوشتن این پیام، خانم «لو هیو یان» خودش را از پنجره پاگرد ساختمان نیمهویران به زمین پرت کرد تا صدایش شنیده شود.
این نمونهای بود تا معلوم شود که خواسته گسترده و عمومی را نمیتوان حرکتی اتفاقی خواند. نشریه فایننشال تایمز نوشت رئیس اجرائی هنگکنگ اعلام کرده با دیدن این اعتراضات حاضر است از سمت خود استعفا دهد، اما دولت چین، این خواسته را رد کرده است؛ زیرا قدرت مرکزی اصرار دارد خانم کری لم بر سر قدرت بماند تا بهزعم آنها خرابکاریهای چندروزه را که خودش نیز سهمی در آتشافروزی آن دارد، جمعوجور کند.
ریاست اجرائی هنگکنگ که رهبری آن اقلیم بر عهده او قرار میگیرد، با نظر جمعی کمیتهای انتخاب میشود که اعضایش بالغ بر هزارو ۲۰۰ نفر است، اما افسوس که برخلاف اسلاف شرافتمند خود، بیشتر کرسینشینان فعلی، «بیجینگ فیل» هستند؛ یعنی بدون اجازه پکن، آب نمینوشند! آنها فقط با نظر کمتر از ۱۰ درصد از واجدان شرایط رأیدهندگان به این کمیته راه یافتهاند.
از آنجاکه قدرت مرکزی در مرزهای شمالی با برگزاری یک انتخابات واقعی و نامزدی افراد مستقل، مخالفتی سنتی دارد، همین تصمیم نابخردانه از سوی افراد محافظهکار پکن، میتواند روغن چراغی شود که فتیله تظاهرات هنگکنگ را همچنان روشن نگه دارد. چون بیشتر اوقات رفتار مستبدانه میتواند نتیجهای عکس به بار آورد.