صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

حاشیه‌های نخستین حضور مهدی یراحی روی صحنه پس از ۶ ماه ممنوع‌ازکاری
مهدی یراحی برای دعوت از یکی از اعضای گروهش روی سن، بسیار مایه گذاشت، کلی در توصیف او گفت، از مردم خواست که بسیار نوازنده زن ساز قانون را تشویق کنند تا او به‌عنوان تنها زنی که مجوز حضور روی استیج را گرفته، روی صحنه بیاید. مینو قاسم‌پور، اما هنوز به نیمه استیج نرسیده کنسرت قطع شد. چرا؟ به مسئول گروه تذکر دادند که زمان اذان رسیده و کنسرت باید ١٠ دقیقه تعطیل شود.
تاریخ انتشار: ۱۵:۲۰ - ۲۹ تير ۱۳۹۸
در مارکت موسیقی ما که خواننده‌ها یکی یکی شناخته می‌شوند و دسته دسته به فراموشی سپرده می‌شوند، این‌که ٦ ماه از هر گونه فعالیت در حوزه موسیقی محروم شده باشی و در تمام این مدت سکوت اختیار کرده باشی و تن به هیچ گفت‌وگویی هم نداده باشی، از آن ریسک‌هایی است که از یکی، چون «مهدی یراحی» برمی‌آید.
 
خواننده‌ای که برای بازیگوشی در یکی از کنسرت‌هایش و پوشیدن لباس‌های کارگران معترض اهوازی و همین‌طور کلیپ «پاره‌سنگ» بی‌سروصدا کنار رفت. برای همین حضور دوباره او روی صحنه «Sold Out» شدن بلیت کنسرت دو سئانسه‌اش و واکنش‌هایی که به این مدت دوری داشته، آن‌قدر کنجکاوی‌برانگیز بود که ما را روانه نخستین سئانس کنسرت یراحی پس از محرومیت کند. گیریم که ساعت ۶ عصر یک روز داغ تابستانی باشد که هیچ آدمی حال کنسرت رفتن ندارد و گیریم مثل همه کنسرت‌های ایرانی، با ۴۵ دقیقه تأخیر آغاز شود، گیریم که آقای خواننده جنوبی کمی فربه شده باشد، کمی از روز‌های اوج دور باشد و طول بکشد تا -به قول مشهور- صدایش گرم شود و به نقطه مطلوب برسد. مردمی که در همه این مدت او را فراموش نکرده بودند، این ایراد‌های ریز برایشان اهمیتی ندارد.
 
زانوزدن روی صحنه
تابلوی بزرگ مهدی یراحی بر بالای دکور، به لاتین و به فرمی نوشته شده که انگار قفسی باز می‌شود، تی‌شرت‌های هماهنگ و یکدست مشکی‌رنگی که یک مشت روی آن‌ها خودنمایی می‌کند و کنارش به همان لاتین نوشته شده مهدی یراحی.

این‌ها یعنی با کنسرتی خوش‌حال و زمان‌پرکن طرف نیستیم. برای همین وقتی در نخستین قطعه و در حالی که لامپی مشابه اتاق‌های بازجویی بالای سرش تلو تلو می‌خورد، روی صحنه حاضر می‌شود: «این آخرین دفاعمه، راضی‌ام از جرم خودم» او این قطعه را در میان شور و حال فراوان مخاطبان اجرا کرد. انتخاب هوشمندانه‌ای که تناسب محتوایی بسیای با شرایط یراحی داشت و البته با تغییر کوچکی در ترانه آن را به پایان برد که: «برای بخشیده‌شدن، هرگز ریا نمی‌کنم» و سپس در میان تشویق‌ها و فریاد‌های طرفدارانش روی صحنه زانو زد و مشتش را همچون طراحی روی تی‌شرت مشت کرد. یک تصویر کامل و هماهنگ برای یک کنسرت اجتماعی!
 
یک بازگشت کاملا اجتماعی
عادت پاپ‌خوان‌های ایرانی است که بخش زیادی از زمان کنسرت‌شان را به اجرای موسیقی‌های شاد و انرژیک و بخش دیگری را به قطعه‌های خاطره‌انگیز و اندکی هم به اثر‌های نو یا با تنظیم جدید اختصاص می‌دهند. یراحی، اما برای این کنسرت، نگاهی کاملا اجتماعی داشت و سعی کرد قطعه‌هایی را از بین آثارش بازخوانی کند که نگاهی به اتفاقات روز داشته باشد و البته ترانه‌هایش را هم اندکی به روزرسانی کند! نمونه‌اش انتخاب ترانه «خاک» در ابتدای برنامه بود در وصف اهواز: «دارم از سرزمین داغ دیده‌ام، از این خاک پر از پرواز می‌گم/ هنوزم زیر بارون گلوله‌ست، دارم از غربت اهواز می‌گم» و با زیرکی بخش آخر آن را تغییر داد که: «یه خاکی که به دنیا نفت می‌داد [میده]، بذار چند قطره‌شم خرج خودش شه...» او این روش را درباره برخی از ترانه‌ها ادامه داد تا طرفدارانی را که شعر‌ها را از حفظند سر ذوق بیاورد. غیر از این، تعداد قطعات با موضوعات اجتماعی در کنسرت یراحی با هیچ خواننده دیگری قابل قیاس نیست، حتی اگر «میحانه میحانه» را هم خوانده باشد.
 
مشکل همیشگی هکسره!
این یکی تنها در صورتی می‌تواند دست از سر جامعه ایرانی بردارد که در همه‌جا رعایت و مراقبت شود و همه به هم تذکر دهند و نه هیچ راه دیگر. بله داریم در حاشیه یک کنسرت اجتماعی از مشکل «هکسره» و اشتباهات مکرری که در فضای مجازی روی می‌دهد، حرف می‌زنیم. به‌خصوص که سروکله این اشتباه در بسیاری از ترانه‌های نوشته شده در کنسرت یراحی به چشم آمد. توقع زیادی نیست که کارگردان صحنه که با وسواس زیاد، تصاویر شکیلی برای پشت کنسرت در نظر می‌گیرد، حواسش به استفاده درست از کلمات و عبارت‌ها باشد، غلط نداشته باشد و اشتباهات فاحش در آن صورت نگیرد.
 
سرشناس‌ترین میهمان
سئانس نخست هر کنسرت، معمولا میهمان‌های نامی ندارد. اعضای کنسرت هم معمولا توانشان را تقسیم می‌کنند تا در سئانس دوم خسته نشوند. اما این کنسرت از این نشانه‌ها نداشت؛ برای اولین بازگشت، بیشترین انرژی گذاشته شد و البته میهمان متناسبی هم داشت؛ کسی که سال‌ها روی حرفش ایستاد، گوشه گرفت، با همه استادی‌اش سکوت کرد و آخرش همین روزهاست که دوباره روی صحنه بازگردد. یراحی او را با همین صفت‌های بالا توصیف کرد: «حسین زمان». در بین میهمانان حاضر در سالن و در سئانس اول، او شناخته‌شده‌ترین بود و البته بسیار هم مورد تشویق قرار گرفت.
 
یک زن روی استیج و یک قطعی ناگهانی
مهدی یراحی برای دعوت از یکی از اعضای گروهش روی سن، بسیار مایه گذاشت، کلی در توصیف او گفت، از مردم خواست که بسیار نوازنده زن ساز قانون را تشویق کنند تا او به‌عنوان تنها زنی که مجوز حضور روی استیج را گرفته، روی صحنه بیاید. مینو قاسم‌پور، اما هنوز به نیمه استیج نرسیده کنسرت قطع شد. چرا؟ به مسئول گروه تذکر دادند که زمان اذان رسیده و کنسرت باید ١٠ دقیقه تعطیل شود. اعضای گروه به سرعت صحنه را ترک کردند تا رپرتوار را پس از یک استراحت ادامه دهند.
 
ترانه‌ای که مردم خواندند
چند نیمکت در دو گوشه صحنه، موشک‌هایی که به سمت صحنه نشانه رفته‌اند و روی هوا معلقند، کف صحنه همانند کویر بی‌آب و علفی شده که چند خار بزرگ در گوشه گوشه آن جای داده شده و... همه چیز نشانه‌های آشکاری است بر کلیپ مشهور «پاره‌سنگ»، قطعه‌ای که با وجود اشاره مداوم مخاطبان، حالت دکور و در بینابین بازخوانی آلبوم «سه‌گانه اجتماعی اول» خوانده نشد. اما شگفت‌انگیزترین صحنه وقتی رخ داد که اعضای گروه یراحی با اجرای «امپراتور» به سرعت صحنه را ترک کردند، تیتراژ کنسرت با موسیقی آرام این قطعه حاشیه‌ساز پخش شد؛ بیشتر حاضران ایستادند و با همخوانی هماهنگ، جای خالی این قطعه را پر کردند و خودشان نقطه پایانی بر کنسرت یراحی گذاشتند: «من نمی‌دونم چرا نمی‌تونم بفهمم اینو/ چرا به ختم جنگ این همه درنگ خورد و/ یه نسل دیگه رفت جنگ، برنگشت...»
ارسال نظرات