صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

در خلاصه داستان قسمت دهم نیز آمده است: «در قسمت دهم سریال کمدی سال‌های دور از خانه در به دری ویلوچی‌ها ادامه دارد تا خنجری فرشته نجات آن‌ها شود! یزید هم برگشته و خانم طالبی دغدغه لیموزین داغون شده و عقاب گمشده اش را دارد. در این بین ظفرعلی با حضور فعالش در خانه خانم طالبی، به نظر می‌رسد نمی‌تواند از امکانات آن جا دل بکند.»
تاریخ انتشار: ۱۶:۳۲ - ۱۶ تير ۱۳۹۸

فرارو- قسمت دهم سریال سال‌های دور از خانه به کارگردانی مجید صالحی، نویسندگی امیرحسین قاسمی و احمد مهرانفر و به تهیه کنندگی محمد حسین قاسمی، شنبه ۱۵ تیر ماه ۹۸ وارد شبکه‌ی نمایش خانگی شد.

این قسمت از سریال به فاطمه‌ی معتمد آریا بازیگر سینمای ایران تقدیم شد: «تقدیم به فاطمه (سیمین) معتمد آریا عزیز به خاطر ایفای هنرمندانه و صمیمانه نقش‌های متعدد در طول سال‌ها که به عنوان آشنای شیرین مردمان این سرزمین در دل‌ها و یاد‌ها جای گرفت.»
 
"برای خرید حلال و دانلود قانونی قسمت 10 سریال سالهای دور از خانه با حجم نیم بها اینجا کلیک کنید"

در خلاصه داستان قسمت دهم نیز آمده است: «در قسمت دهم سریال کمدی سال‌های دور از خانه در به دری ویلوچی‌ها ادامه دارد تا خنجری فرشته نجات آن‌ها شود! یزید هم برگشته و خانم طالبی دغدغه لیموزین داغون شده و عقاب گمشده اش را دارد. در این بین ظفرعلی با حضور فعالش در خانه خانم طالبی، به نظر می‌رسد نمی‌تواند از امکانات آن جا دل بکند.»

در این قسمت زهره همچنان برای سر و سامان دادن به خویشان ویلوچی اش دچار مشکل است و بعد از این که گرگستانی آن‌ها را بیرون می‌کند، ویلوچی‌ها و امیریل جایی جز وقت گذراندن در پارک ندارند که خاله و دختر خاله‌ها امیریل او را راضی می‌کنند که به خنجری رو بیندازد.

ویلوچی‌ها به عمارت خانم طالبی لشکر کشی می‌کنند. خانم طالبی به همراه یزید وارد خانه می‌شود و با آشوبی که خنجری به پا کرده است روبرو می‌شود. تنها کورسوی امید خانم طالبی هم خون بودن پسرخاله‌ی خنجری، ظفرعلی، است که اگر خون او هم مانند خنجری باشد دیگر از دست خنجری و دردسر هایش رها می‌شوند.

در این بین، اما یزید که هنوز از گم شدن عقاب و آسیب دیدن ماشینش خبر ندارد با دیدن دختر خاله‌ی امیریل لبخندی به پهنای صورت صورتش می‌نشیند و ظاهرا دل به او می‌بازد...

سر و صدا و شلوغ بازی‌ها و بزن وبرقص‌های ویلوچی‌ها که در ابتدا بامزه به نظر می‌رسید دیگر نه تنها جالب نیست که بیشتر آزار دهنده می‌نماید و صحنه‌های تعقیب و گریز‌های امیریل و آن‌ها دیگر خسته کننده و تکراری شده است.

این اتفاقی است که برای اکثر شوخی ها، تکیه کلام‌ها و ژست‌های سال‌های دور از خانه می‌افتد و آن‌ها آنقدر استفاده و مستعمل و تکراری می‌شوند که عملکردی بر ضد خود پیدا می‌کنند و باعث نا امیدی می‌شوند.

ویلوچی‌ها نیز از همین قاعده پیروی می‌کنند. حضور آن‌ها در شب عروسی هیجان زیادی را با خود به همراه آورد، اما حالا فقط باعث عصبی شدن مخاطب هستند. پیش رفتن قصه نیز با سرعتی لاک پشتی در جریان است و بیشتر زمان هر قسمت به گفتگو‌های تکراری شخصیت‌ها با هم می‌گذرد که نه به پیشبرد داستان کمکی می‌کنند و نه جالب توجه هستند.

سال‌های دور از خانه بعد از گذشت ۱۰ قسمت باید به پختگی مطلوب می‌رسید و مخاطبانش را راضی و مشتاق برای دیدن ادامه‌ی قسمت‌ها می‌کرد، اما این اتفاق به هیچ وجه نیفتاده است و کسانی هم که از ابتدا با سریال همراه شده بودند بعد از ۱۰ قسمت کمی از آن زده شده اند و به فکر ادامه ندادن همراهی افتاده اند.
ارسال نظرات