صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۰۳۹۵۰
کاپلان در توضیح اهمیت ژئوپلتیکی ایران نوشت: «ایران دقیقا در مرکز ژئوپلتیک قرن ۲۱ است. مسیر‌های تجاری آسیای مرکزی را در بر می‌گیرد و هسته هیدروکربنی اقیانوس هند را شامل می‌شود و بیش از ۱۵۰۰ مایل خطوط ساحلی دارد که از عراق تا پاکستان امتداد دارد. ایران در طرح‌های چین اهمیت کلیدی دارد. دقیقا همانگونه که طرح‌های چین برای سرنوشت اوراسیا اهمیت کلیدی دارد.»
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۴ - ۰۶ تير ۱۳۹۸

فرارو- یک کارشناس غربی با اشاره به اهمیت موقعیت جغرافیایی ایران برای پروژه‌های تجاری چین در اوراسیا و خاورمیانه، کشمکش فعلی ایران و آمریکا را از منظر تقابل تجاری آمریکا و چین بررسی کرد.

به گزارش فرارو، از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا، این کشور درگیر یک جنگ تجاری با چین شد. برخی ناظران این جنگ را چنان گسترده می‌بینند که حتی شامل سایر کشور‌ها از جمله ایران می‌شود. رابرت کاپلان، کارشناس مسائل ژئوپلتیک اوراسیا، از جمله این ناظران است که طی یادداشتی در روزنامه نیویورک‌تایمز، به منازعه آمریکا و ایران از منظر تاثیرگذاری آن بر سیاست‌های تجاری چین در آسیا پرداخت. او تنش‌ها در خلیج فارس را بیش از اینکه درباره ایران می‌داند، به چین و اقیانوس هند مربوط دانست و تصریح کرد چه ترامپ بداند و چه نداند، آنچه در منازعه ایران و آمریکا اتفاق می‌افتد به یک چیز خیلی بزرگتر مربوط می‌شود.

کاپلان برای توضیح دیدگاه خود نوشت: «دریای عمان، نه تنها عمان و ایران، بلکه عمان و پاکستان را هم جدا می‌کند. در گوشه جنوب غرب پاکستان، نزدیک مرز ایران، چین یک بندر پیشرفته کانتینری را در گوادر تکمیل کرده است. بندری که پکن امیدوار است نهایتا از طریق جاده‌ها، راه آهن و خطوط لوله به غرب چین متصل شود؛ و از گوادر، چینی‌ها ترافیک کشتیرانی در تنگه هرمز را رصد می‌کنند. به عبارت دیگر، چین از قبل در خاورمیانه حضور دارد. چینی‌ها اکنون به فکر احداث یک پایگاه دریایی در مجاورت مرز ایران هستند. مهمتر از همه، دریای عمان بیشتر از یک آبراه صرف برای نفت شده است. نفتی که آمریکا به برکت انقلاب گاز شل خود، به آن نیاز کمتر و کمتری دارد. این (دریای عمان) حلقه اتصالی است که خاورمیانه، شبه قاره هند و شرق آسیا را در پروژه کمربند و جاده چین (جاده ابریشم جدید) متحد می‌کند.»

این کارشناس افزود: «در حالی که آمریکا به فکر جنگ با ایران است، چینی‌ها درگیر تجارت و احداث زیرساخت‌ها در آنجا هستند. گوادر برای بخش دریایی پروژه کمربند و جاده اهمیت کلیدی دارد. اما منفعت چین در ایران هم به خشکی و هم به دریا مربوط می‌شود. مسیر‌هایی که چین قبلا در سرتاسر آسیای مرکزی احداث کرده است، چین را به ایران متصل می‌کند که این یک اتصال شکست‌ناپذیر در اوراسیاست. جایی که ایران یک نقطه سازمان‌دهنده جغرافیایی و جمعیتی است.»

به نوشته کاپلان، حمله آمریکا به ایران، این کشور را بیش از پیش به سوی چین متمایل خواهد کرد. تقریبا یک سوم تجارت انرژی ایران با چین انجام می‌شود. درست است که روابط انرژی چین با ایران ممکن است در اثر تحریم‌های دولت ترامپ و نیز به دلیل پیچیدگی‌های گفتگو‌های تجاری پکن و واشنگتن، محدود شود، اما چین و ایران نهایتا راهی برای تقویت همکاری و دفع آمریکا پیدا خواهند کرد. دریای عمان و نیز تا حدود کمتری، سایر نقاط غنی از انرژی در امتداد اقیانوس هند، کانون پروژه کمربند و جاده باقی خواهند ماند. هدف، این است که نفت و گاز به طور مستقیم از طریق خطوط لوله به چین منتقل شود. چون تنگه مالاکا، که میان مالزی و اندونزی است و در حال حاضر اکثر واردات نفتی چین از آن می‌گذرد، مانند تنگه هرمز بسیار باریک است. فقط چین نیست که برای خلیج فارس اهمیت دارد. هند و ایران، به امید متصل کردن جنوب شرق ایران به آسیای مرکزی، برای متصل کردن دریای عمان به اوراسیا با چین و پاکستان رقابت می‌کنند. هنوز معلوم نیست که کدام طرف موفق می‌شود، اما در هر حال، آمریکا در این بازی حضور ندارد.

کاپلان در توضیح اهمیت ژئوپلتیکی ایران نوشت: «ایران دقیقا در مرکز ژئوپلتیک قرن ۲۱ است. مسیر‌های تجاری آسیای مرکزی را در بر می‌گیرد و هسته هیدروکربنی اقیانوس هند را شامل می‌شود و بیش از ۱۵۰۰ مایل خطوط ساحلی دارد که از عراق تا پاکستان امتداد دارد. ایران در طرح‌های چین اهمیت کلیدی دارد. دقیقا همانگونه که طرح‌های چین برای سرنوشت اوراسیا اهمیت کلیدی دارد.»

کاپلان ادامه داد: «در حقیقت، چین یک استراتژی کلان دارد که همه این فرهنگ و جغرافیا را درک می‌کند. در مقابل، آمریکا، یک استراتژی جنگ خودخواسته و کوته‌فکرانه با ایران را دنبال می‌کند. خروج آن از اتحاد تجارت آزاد دریایی اوراسیا، معروف به شراکت ترانس پاسیفیک، نشان می‌دهد که واشنگتن هیچ طرحی برای رقابت با پروژه کمربند و جاده ندارد. آمریکایی‌ها به شکل وسواسی به خلیج فارس به عنوان یک منطقه کوچک و متمایز فکر می‌کنند؛ (اما) چینی‌ها تصویر جغرافیایی بزرگتر و سیال‌تر را می‌بینند.»

این کارشناس، با بیان اینکه آمریکا نمی‌تواند طرح چین برای تبدیل ایران به کانون پروژه کمربند و جاده را تغییر کند، پیشنهاد کرد که آمریکا از طریق فشار‌های اقتصادی، حملات سایبری، مذاکرات و حمایت پیوسته از آزادی در ایران و سایر کشور‌های عضو پروژه کمربند و جاده، جایگاه چین را تضعیف کند.
ارسال نظرات
ناشناس
۱۸:۲۸ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۶
وزیر خزانه داری امریکا :
در حال حاضر 80 درصد اقتصاد ایران مورد تحریم است . ما این رقم را به 100 درصد میرسانیم .
ناشناس
۱۵:۱۹ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۶
ساده اندیشانه هست که دشمنی آمریکا با ایران رو فقط به خاطر حکومت ایران قلمداد کنیم.
بر اساس تحلیل بالا منافع آمریکا در ناامن سازی ایران و کشور های خاورمیانه هست تا از این طریق بتونه قدرت رو به توسعه ی اقتصادی چین رو کنترل کنه.
اگر تنگه هرمز ناامن بشه ،مهم نیست که چه اتفاقی میفته مهم اینه که این اتفاق به اقتصاد چین ضربه ی شدیدی خواهد زد.همون چیزی که آمریکا خیلی دوست داره.

پس در واقع دشمنی آمریکا با ذات ایران (و نه حکومت) خواهد بود.
ناشناس
۱۵:۰۸ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۶
بیچاره ما رعیت که زندگیمان به فنا میرود
ناشناس
۱۵:۰۸ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۶
يعني چين براي معامله با امريكا ايران را مثل يك كالا براي منفعت خودش استفاده ميكند! اگر مذاكرات جواب دهد كه خواهد داد چين ايران را دو دستي تقديم امريكا مي كند.
ناشناس
۱۵:۰۶ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۶
اگر ایران انقدر مهم هست برای آینده چین چرا چینی ها حاضر نیستن در برابر تحریم های امریکا در ایران هزینه کنند و تحریم امریکا را کاهش دهند همه بار مقابله با امریکا به دوش ایران هست و انها فقط به فکر پیشرفت اقتصادی و تکنولوژی خود هستن درحالی که اگر ایران مثل دوره پهلوی به دست امریکا تسلیم شود کل پروژه کمربند و جاده چین به خطر می افتد
ک م
۱۷:۱۱ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۶
اتفاقاً در دوره پهلوی ایران نه تنها تسلیم نشد بلکه غرب را تهدید هم کرد(دهه 50) و برنامه خود را از بیخردی به غرب لو داد. شاید گمان نمیبرد همان غربی ها فروپاشی حکومتش را تسهیل کنند.
اشتباه همه دیکتاتورها که گمان میکنند درب همیشه بروی یک پاشنه خواهد چرخید و هیچ چیزی خللی در حکومتشان ایجاد نمیکند!