صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۰۳۵۹۰
مامورانی مثل شاهزاده بندر به هیچ نهادی مثل مجلس محدود نیستند و فعالیت خود را به کسی گزارش نمی‌دهند، جز پادشاه عربستان. آن‌ها در یک «منطقه خاکستری» بین دیپلماسی و جاسوسی حرکت می‌کنند، خارج از هر پروتکلی عمل می‌کنند و تحت هیچ نظارت جهانی نیستند؛ اما پولشان، ارتباطاتشان و منافعشان همه جا جاری است.
تاریخ انتشار: ۱۷:۳۷ - ۰۳ تير ۱۳۹۸
 
فرارو- شاهزاده بندر بن سلطان یکی از شخصیت‌های مرموز در دولت سعودی است که نقش او در بسیاری از بحران‌های جهان دیده می‌شود.

به گزارش فرارو، سوزان کولب در اشپیگل نوشت: در ملاقاتی که در ژانویه ۲۰۱۸ با شاهزاده بندر در کاخ او در ریاض داشتم، او روی یک مبل راحتی مجلل ماسه‌ای رنگ لم داده بود؛ در حالی که سیگار برگی به ضخامت یک شاخه درخت دود می‌کرد. بندر، صورت پهن و چشمان قهوه‌ای براقی دارد، دستان تیره او با دشداشه بلند سفیدی که با صندل می‌پوشد، تضاد رنگ دارد. او ریش‌های کاملش را خط می‌اندازد و با اینکه ریش‌هایش خاکستری شده است، اما هنوز مدل‌دار است.

بندر به دو صفحه نمایش یک متر مربعی چشم می‌دوزد. یکی از مانیتور‌ها سی ان ان را نشان می‌دهد و دیگری اخبار دوازده شبکه بین المللی را همزمان پخش می‌کند؛ اخباری از مسکو، واشنگتن، بیروت و طرابلس. این جهانِ بندر است و خود او مرتب به یکی از مکان‌هایی که در مانیتورش می‌بینید، سفر می‌کند.

هرچند جزییات دقیقی وجود ندارد، اما قطعا شاهزاده تقریبا در تمام بحران‌های بین المللی در چهار دهه گذشته درگیر بوده است. او کسی است که برای تمام سوالات من پاسخ داشت (چطور جنگ سرد پایان یافت؟ چطور افراطی گری وارد افغانستان شد؟ چرا آمریکایی‌ها عراق را اشغال کردند؟ چرا بشار اسد، رییس جمهور سوریه در جنگ پیروز شد؟) پس می‌توان گفت: او کهنه سرباز جبهه دیپلماسی است: شاهزاده بندر بن سلمان.
 

یکی از دوستان تاجرش به من کمک کرد تا ملاقاتی با او ترتیب دهم. ساعت ۲ بعد از ظهر، یک راننده با لیموزین مشکی از جلوی آپارتمانم در مرکز شهر ریاض سوارم کرد. حرکت به سمت کاخ بندر، که دقیقا خارج شهر ریاض واقع شده بود، نیم ساعت طول کشید. بعد از گذر از دیوار طولانی، دروازه‌های سبز بزرگی باز شد و وارد محوطه شدیم. محوطه آنجا وسیع و کاخ پر از راهرو‌های پرپیچ و خم مرمری بود که با کاشی، در‌های چوبی دست ساز، آب نما، چراغ، گل و شاخ و برگ‌های سر سبز تزیین شده است.

زمانی که شاهزاده بندر را در ریاض ملاقات کردیم ۶۸ ساله بود و ۲۲ سال از سال‌هایی که به عنوان سفیر عربستان سعودی در آمریکا کار می‌کرد، می‌گذشت. تا سال ۲۰۱۴ و قبل از اینکه ریاست «شورای امنیت ملی» را به عهده بگیرد، سرویس اطلاعاتی سعودی را مدیریت می‌کرد. او شورشیان در آمریکای جنوبی، آسیای مرکزی و اخیرا سوریه را با سلاح هایش تجهیز می‌کرد.

بندر از طرف پادشاه عربستان بر برخی از بزرگترین معاملات تسلیحاتی کل تاریخ نظارت داشته است. او بار‌ها مذاکرات صلح با شورشی‌هایی را به سرانجام رسانده است که در واقع خودش تحریک کننده شروع شورش بوده است!

زوج نابرابر
ما چهار ساعت در مورد گوشه‌ای از این زندگی هیجان انگیز صحبت می‌کردیم. در پایان خیلی بهتر متوجه شدم که شاهزاده بندر چگونه پایه ریزی دو سیستم متناقض و انعطاف ناپذیر (یکی در ریاض و دیگری در واشنگتن) را مدیریت کرده است به طوری که به یک رابطه متقابل سحرانگیز تبدیل شود؛ مثل زوج جوانی که هردوی آن‌ها آرزو می‌کنند یار دیگری داشته باشند و فقط وانمود می‌کنند که عاشق هم هستند، اما مهریه سنگین حواسشان را از جدا شدن پرت می‌کند! در ضمن هرچه زمان جلوتر می‌رود مبلغ مهریه هم بیشتر می‌شود.

تصویر یک زوج نابرابر دست کم تا زمانی که بندر در واشنگتن بود به به کار می‌آمد: جایی که یک رییس جمهور پس از دیگری در مقابل جذابیت او نمی‌توانست مقاومت کند. حتی بعد از حملات ۱۱ سپتامبر، حتی بعد از اینکه مشخص شد از ۱۹ حمله کننده ۱۵ نفرشان از عربستان سعودی آمده بودند بندر بن سلطان، که در آمریکا تحصیل کرده بود، موفق شد این تصور را ایجاد کند که در جبهه نبرد، عربستان در کنار آمریکاست.

شاهزاده بندر می‌گوید: «من تا جاییکه می‌توانستم به آمریکایی‌هایی که نیازی به آن‌ها نداشتم لطف‌های زیادی کردم، به این خاطر که وقتی نیاز دارم یک لطف به من بدهکار باشند». این دیپلمات همانطور که این استراتژی موفقیت خود را برایم توضیح می‌دهد، ابر‌های غلیظی از دود سیگار برگ کوبایی خود را روانه هوا می‌کند.

کسانی که رو در رو با او مواجه شدند او را یک "چهره خیره کننده" توصیف می‌کنند. آن‌ها می‌گویند بندر حواس‌جمع، مهربان، وفادار و خوش مشرب، اما باهوش است. رویکردی که او به کارش دارد سحر انگیز و پرشور است و بندر یک مذاکره کننده برجسته است. وقتی که پای پول وسط باشد، که معمولا در روابط بندر این اتفاق می‌افتد، کسانی که با او در ارتباط بوده اند می‌گیوند او هیچ وقت بد حسابی نمی‌کند.

البته می‌گویند بندر یک صحنه گردان خطرناک است که می‌تواند در جهت تامین نیاز‌های اربابش تهدیدآمیز، بی رحم و حتی ویرانگر باشد. البته این‌ها ویژگی‌هایی است که حتی ممکن است بندر از شنیدن آن‌ها خشنود شود!

منطقه خاکستری
من بیست سال از عمرم را در مورد بحران‌ها و جنگ‌های سراسر جهان نوشته ام. شغلم مرا به بالکان، آسیای مرکزی، آفریقا و خاورمیانه کشانده است. در گزارش‌هایم در مورد نیرو‌های مبارز اسلامگرا در چنین مناطقی بار‌ها به صورت اتفاقی به نشانه‌هایی برخوردم که نشان می‌داد سعودی‌ها به آن‌ها پول دادند، اسلحه فرستادند یا سیاستمداران را خریده اند. اما «بازیگران درسایه» کشور‌های حوزه خلیج فارس هرگز ظهور علنی ندارند.

مامورانی مثل شاهزاده بندر به هیچ نهادی مثل مجلس محدود نیستند و فعالیت خود را به کسی گزارش نمی‌دهند، جز پادشاه عربستان. آن‌ها در یک «منطقه خاکستری» بین دیپلماسی و جاسوسی حرکت می‌کنند، خارج از هر پروتکلی عمل می‌کنند و تحت هیچ نظارت جهانی نیستند؛ اما پولشان، ارتباطاتشان و منافعشان همه جا جاری است.

شاهزاده حتی در پایان نامه دوره ارشد روابط بین الملل در دانشگاه جان هاپکینز واشنگتن موافقتش با ایده‌های نیکولا ماکیاولی، فیلسوف سیاسی ایتالیایی را نشان داد. ماکیاولی معتقد است بازیگران نباید برای هزینه‌های اخلاقیِ اقداماتشان که در نهایت به «خیر عمومی» منفعت می‌رساند، پاسخگو باشند. می‌توان گفت: در ذهن بندر بن سلطان خوب و بد اصلا وجود ندارد و فقط به ماموریتش فکر می‌کند.

یک قدرت محافظ
وقتی ملک فهد، پادشاه اسبق عربستان در سال ۱۹۸۳ یک خلبان جنگی سابق را به عنوان نماینده خود به واشنگتن فرستاد، ماموریت شاهزاده بندر کاملا معلوم بود. هدف به دست آوردن حمایت آمریکایی‌ها به عنوان یک قدرت محافظ قابل اعتماد برای پادشاهی عربستان و تحکیم این اتحاد بود.

گفته می‌شود ملک فهد، عموی بندر به او گفته «آمریکا همانطور که بزرگترین تهدید علیه ماست، مهم‌ترین متحد ما هم هست». از بندر می‌پرسم چرا تهدید؟ او می‌گوید: «برای اینکه شما نمی‌توانید واقعا به آن‌ها اعتماد کنید و ممکن است آن‌ها فردا به شما حمله کنند، مانند کاری که با صدام حسین کردند.»

شاهزاده بندر بن سلطان برای هرکسی که می‌خواهد بیاموزد سیاست جهانی چطور در خاورمیانه اداره می‌شود، معلم خوبی است.

عربستان سعودی در اوایل دهه ۱۹۷۰ کشور ثروتمندی شد، اما هنوز «آسیب پذیر» باقی مانده است. با اینکه زرادخانه‌های تسلیحاتی عربستان شامل جدیدترین فناوری غربی است، اما ارتش سلطنتی به تنهایی، به سختی می‌تواند یک حمله بزرگ را دفع کند و بدون حمایت آمریکا، ارتش عربستان تقریبا بی استفاده است.

وقتی یک جنگنده اف- ۱۵ سعودی از پایگاه هوایی «سلطان خالد» در جنوب غربی عربستان برای یورش بر فراز یمن از زمین برخاست، هواپیما و بمب‌ها از آمریکا می‌آمدند. تکنسین‌های آمریکایی نگه داری و تعمیرات جنگنده را به عهده داشتند و تعمیرات را روی زمین انجام می‌دادند. تکنسین‌های آمریکایی نرم افزار‌های هدف گیری و سایر فناوری‌های رمزگزاری شده را به روز رسانی می‌کردند؛ فناوری‌هایی که عربستان حتی اجازه ندارد به آن‌ها دست بزند. خلبان هم احتمالا توسط نیروی هوایی آمریکا آموزش دیده بود.
 

پادشاهی عربستان تنها تا زمانی می‌تواند احساس امنیت کند که بزرگترین قدرت نظامی جهان به حمایت از رژیمش ادامه می‌دهد. چسبی که این رابطه نابرابر را سرپا نگه می‌دارد «وابستگی متقابل» است: مبادله نفت ارزان به جای سلاح و حمایت نظامی. در غرب، عربستانِ نفت خیز دلیل اصلی حرکت خودروها، کار کردن ماشین‌های صنعتی و خانه‌هایی که در زمستان گرم نگه داشته می‌شوند، است. از آن طرف، ریاض از اتحاد امنیتی با آمریکا بهره می‌برد.

کاهش وابستگی
اما سوخت‌های فسیلی مانند نفت به سرعت اهمیتشان را از دست می‌دهند. عملیات "فرکینگ" وابستگی آمریکا به نفت تولیدی در خارج را کاهش داده است. قیمت نفت به صورت مداوم پایین مانده است. زنجیری که دو کشور را برای دهه‌ها در کنار هم نگه داشته است هنوز وجود دارد، اما دیگر مانند قبل مستحکم نیست. هرچند دو طرف از قبل تعارضاتی باهم داشته اند، اما نمی‌توان همه تعارضات را به گذشته نسبت داد. ضمنا بسیاری افراد در واشنگتن، لندن، پاریس و برلین یک سوال مهم و حیاتی دارند: «آیا هنوز این همکاری معنایی دارد؟»
ارسال نظرات
ناشناس
۲۲:۳۶ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۳
حسن عباسی شونه
ناشناس
۱۸:۱۵ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۳
مگر در ایران افرادی با مشخصات نامبرده که به هیچ جائی پاسخگو نیستند ،کم هستند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ناشناس
۱۸:۰۶ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۳
این که اکبر عبدی خودمونه!!