صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۰۳۴۳۷
وقتی کتابخانه ملی جایی ساخته شده که دسترسی به آن آسان نیست و رسیدن به آن گاهی اوقات این دشواری‌ها را دارد، چطور انتظار داریم که آنجا به کانونی برای رفت و آمد پژوهشگران و نخبگان تبدیل شود؟ همین‌طور است که بیشتر افراد عطای رفتن به کتابخانه ملی را به لقایش می‌بخشند!
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۶ - ۰۲ تير ۱۳۹۸

افشین داورپناه؛ امروز برای کاری به کتابخانه ملی رفتم. مثل همیشه با مترو.  در ایستگاه حقانی، نیم ساعت در گرما منتظر بودیم که این وَن ما را به کتابخانه ملی ببرد. راننده می‌گفت: تا ون پر نشود حرکت نمی‌کنم؛ و حرکت نکرد.

بعد از نیم ساعت من و سه خانمی که منتظر بودند، به ناچار، پیاده راهی کتابخانه ملی شدیم بیست دقیقه در زیر آفتاب داغ!

دلم بیشتر برای آن دو خانمی سوخت که در آن گرما با چادر و ... مجبور بودند این مسیر را پیاده طی کنند.
۱. وقتی می‌خواهید مردم از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند، باید لوازمش را فراهم کنید؛
۲. عجبا که کتابخانه ملی، سال‌ها پس از افتتاح، پارکینگ ماشین برای مراجعان ندارد!
۳. این همه امکانات و زیرساخت در کتابخانه ملی فراهم شده تا به مراجعان خدمات بدهد، اما نه پارکینگی برای مراجعان تدارک دیده شده
و نه لااقل دو دستگاه ون گذاشته‌اند که خلق‌الله را از در مترو به آنجا برساند.
۴. وقتی کتابخانه ملی جایی ساخته شده که دسترسی به آن آسان نیست و رسیدن به آن گاهی اوقات این دشواری‌ها را دارد، چطور انتظار داریم که آنجا به کانونی برای رفت و آمد پژوهشگران و نخبگان تبدیل شود؟
همین‌طور است که بیشتر افراد عطای رفتن به کتابخانه ملی را به لقایش می‌بخشند!

و این‌ها همه در حالی است که استفاده از منابع کتابخانه ملی، همچنان با حضور فیزیکی فراهم می‌شود - یعنی هنوز امکان استفاده اینترنتی یا دیجیتال از بخش عمده‌ای از خدمات و منابع وجود ندارد، یعنی عموما کتابخانه ملی به همان سبک و سیاق بیست یا پنجاه سال پیش خدمات می‌دهد!

۵. کرایه ماهیانه دو وَن که هر روز مراجعان را برسانند چه قدر می‌شود؟ این رقم در کل بودجه کتابخانه ملی چه قدر ناچیز است؟
...
این دفعه چندمی بود که با این مشکل روبرو شدم. حالا من خودم معمولا هر وقت هوا معتدل است پیاده می‌روم تا ورزشی هم شده باشد، اما در تابستان داغ بسیار سخت است.

مهمتر این‌که، افراد سالخورده یا معلولان و افراد کم توان چه باید بکنند؟

در طول چند سال گذشته چند بار این موضوع را با برخی مدیران کتابخانه ملی هم مطرح کرده‌ام، ولی ظاهرا کار‌های مهم تری دارند و شاید هم دقت نمی‌کنند که همین کار‌های مهم‌شان برای خدمت مراجعانی است که برای حضور در کتابخانه ملی بعضا با این قبیل مشکلات مواجه‌اند.

پیشنهاد می‌کنم رییس و مدیران کتابخانه ملی گاهی با مترو و مثل مراجعان عادی به کتابخانه ملی بیایند.

ارسال نظرات