احسان (فرج اله) زارعیان جهرمی؛ بارها برای نوشتن از برنامهی عصر جدید از زوایای مختلف، دست به قلم بردهام و دست از آن کشیدهام. چیزی که امروز مرا مجاب به نگارش میکند، روندی است که استمرار آن را آسیب به ماهیت برنامه میدانم. بهرحال تولید برنامهای با مخاطب انبوه تلویزیونی در راستای سنجش و پرورش استعدادهای این کشور را به هر کم و کیف اتفاقی میمون میدانم. اینکه کودکان، نوجوانان و جوانان این دیار که شاید تا سالهای سال مجال دیده شدن نداشتند، عرصهی ظهور و بلوغ استعدادشان را مییابند به هر روی مثبت و محترم است.
بخش آزار دهندهی ماجرا، اما آنجا آغاز میشود که در راستای بومی سازی تمام و کمال برنامه و پرهیز از الگو برداری تام از سایر برنامههای مشابه غیروطنی (که من آن را غیر ضرور میدانم) متدهایی در روند برنامه ایجاد میشود که بیش از هر جذابیت و محبوبیتی، اصطلاحا روی اعصاب مخاطب پیاده روی میکند. ضمن اینکه به موارد عاطفی و احساسی که مثلا شرکت کنندگان عرب از کشورهای هم پیمان سیاسی ما در برنامه شرکت میکنند و در کمال عدم کیفیت رای مثبت میگیرند در این مجال ورود نمیکنم.
بحث اصلی جایی است که داوری برنامه که با توجه به جایزهی مالی چشمگیر نهایی، رکن اصلی برنامه است به شدت اسیر روحیهی تعارفمدار، احساساتی، غیرمنطقی و غیر مستقل میشود که با هیچ متد داوری و سنجشی هم خوانی ندارد. مجاب کردن داوران از سوی مجری برنامه بر مدار احساسات، دخالت سایر داوران در رای داوری که با آنها همخوانی ندارد، تلاش برای تغییر آرای داوران با متد عجیب عاطفی و گیر انداختن یک داور در معذوریت اخلاقی با توجه به آرای پیشین وی که اغلب توسط مجری و سایر داوران اتفاق میافتد، نمونههای تحیرآوری است که جز مخاطب گدازی و مخاطب گریزی چیزی در پی نخواهد داشت.
کاش اکنون که بستر و شرایط هدایت و پرورش استعدادهای بیموقعیت و گاها بیثروت ایرانی فراهم شده است، با تحمیل تعارفات، عواطف و روحیاتی که جایی در یک رقابت جدی و مدون ندارد، مسیر محترم و مثبت برنامه را به بی راهه نبریم. قطعا شرکت کنندهای که در شرایط اشک و حسرت و تغییر نظر مداوم داوری که در معذوریت گیر افتاده است مجوز گذر از مرحلهای را میگیرد، همیشه انتظار ترحم و امتیاز ویژه را خواهد داشت که چه بسا او را از مسیر اصلی و درست موفقت باز بدارد. بگذاریم فرایند داوری، داوری بماند و آن را بیهوده ایرانیزه نکنیم. به گمانم این به صواب نزدیکتر است.