صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۰۲۰۹۴
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۵ - ۲۱ خرداد ۱۳۹۸
قدرت مظاهری؛ اگر تابحال گذرتان به عسلویه نیفتاده و آن را از نزدیک ندیده‌اید، به شما حق می‌دهم که بسیار ساده و سرسری از سطور این یادداشت بگذرید و شاید هم پس از خوانش سطر اول یا دوم آن، قید مقاله را زده و به سراغ عناوین رنگ و لعاب‌ دارتری بروید. با این حال همه‌ی سعی خودم را چنان برای اجمال و خلاصه‌گویی مطلب به کار می‌گیرم که زمان زیادی از وقت شما را نگیرد.
 
اصطلاح پرطمطراق و دهان پرکن پایتخت انرژی ایران را زیاد شنیده اید. این عبارت و اصطلاح، خصوصا در فصول سرد سال که سرمایی کشنده و زمهریر بخش وسیعی از این آب و خاک را فرا می‌گیرد، توسط سیاستمداران، دولتمردان و و مدیران ارشد دستگاه‌های اجرایی تکرار و بازتکرار می‌شود. گاز صادره از عسلویه که میعانات آن بعنوان بخشی از صادرات غیرنفتی در سبد درآمد‌های کشور قرار می‌گیرد، مستقیما وارد خانه‌های شهروندان شده و از گزند زمستان در امان شان می‌دارد. با این حال با عبور از روز‌های سرد، پایتخت انرژی ایران نیز رنگ می‌بازد و دوباره نام قدیمی‌اش را به خود می‌گیرد. نامی که برخلاف تصور همگانی، تلخ، کشنده و سمی است!
 
آلودگی‌های آب، خاک و آسمان، شاخص‌های تفکیک‌ناپذیر این قطعه از سرزمین‌مان به شمار می‌روند و شعار‌ها و فیگور‌های رسانه‌ای صاحبان صنایع این منطقه، نمایندگان دولت و سازمان محیط زیست، بیش از آن که به واقعیت نزدیک باشند، تشابه زیادی به یک شو و نمایش سرگرم کننده دارند.
 
حضور آقای روحانی بعنوان رئیس‌جمهور و اصیل‌ترین مجری قانون اساسی – خصوصا اصل پنجاهم آن – در سفر اسفند ماه ۹۷ خود به کنگان و وعده‌ی تشکیل کمیته‌ی ملی ساماندهی محیط زیست عسلویه بعنوان بخشی از مطالبات افکار عمومی این منطقه، نشان دادن در باغ سبزی بود که عطش رو به فوران دوستداران محیط زیست و دلواپسان وضعیت بحرانی این منطقه را برای مدتی کوتاه فرو نشاند، اما پس از قریب به سه ماه که از آن وعده می‌گذرد، نه تنها کمیته‌ای در سطح ملی برای ساماندهی این مهم تشکیل نشده، بلکه شرکت‌ها و صنایع موجود در آن را واداشت تا بی پرواتر از قبل و بدون هیچ هراس و واهمه‌ای به پمپاژ شدیدتر سموم و آلودگی‌های خود به آب، خاک و آسمان مشغول شده و در مسابقه‌ای عجیب و رقابتی نفسگیر، با پوتین‌های سیاه و زمخت‌شان بر روی اصل پنجاهم قانون اساسی محکم‌تر رژه روند!
 
مدیران دولتی نیز با نادیده گرفتن اصل موضوع – که منجر به نابودی طبیعت این جغرافیا شده است – تمام تلاش و سعی خود را در موضوعات فرعی و بی‌ارزش منازعه و جدال با همسایگان برای تسهیم حق آلایندگی مصروف داشته و کلیت مسئله که معضل حل‌ناشدنی افزایش روزافزون آلودگی و پخش و اشاعه‌ی شبانه‌روزی آن و همچنین تهدید فزاینده‌ی گسترش حوزه‌ی نفوذ آلودگی را شامل می‌شود، به دست فراموشی سپرده‌اند. انگار شالوده و متن اصلی وعده‌ی اسفند ماه رئیس‌جمهور مبنی بر تشکیل کمیته‌ی ملی ساماندهی محیط زیست این دیار آشفته و دود زده، انگشت نهادن بر نقطه ضعف تاریخی مردمان این دیار یعنی عدم مطالبه‌ی حقوق کلان و راضی شدن و بسنده کردن به مسکّن‌های موقتی نظیر تزریق اسکناس در جهت تامین معاش ساکنان بود که به اندک اشاره‌ای مورد اقبال خواص و عوام این منطقه قرار گرفت.
 
دریغ و افسوس که تلاش برای بهبود وضعیت کنونی و اجماع نخبگان و صاحبنظران در جهت کاهش این میزان از آلودگی با استناد به وعده‌ی رئیس‌جمهور، جای خود را به خط و نشان‌کشی‌های نازل استانی و منطقه‌ای داده و به جای اینکه از این فرصت تاریخی در راستای زدودن رنگ سیاهی از آسمان این منطقه استفاده شود، صرفا و صرفا بر جنبه‌های اقتصادی آن تاکید گردیده و اصل موضوع، قربانی فرعیات و حواشی گول زننده‌ی آن شده است.
 
تریبون داران، مدیران ارشد دولتی و ... را دعوت می‌کنم تا در یکی از همین شب‌هایی که به محاسبه‌ی ارزش ریالی سهم آلایندگی حوزه‌ی مدیریت شان نشسته اند، سری به عسلویه بزنند تا با دیدن سرفه‌های زشت و سیاهِ دمنده‌های آلودگی، هجوم مرگ آفرین انواع و اقسام آلاینده‌هایی را شاهد باشند که در صورت ابتلاء به آن‌ها، هیچ ریال، تومان و دلاری قابلیت علاج آن را نخواهد داشت.
ارسال نظرات