صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۰۰۸۱۳
تراژدی دهشتناک تبدیل شمایل دیگرکشی به خودکشی است؛ روایت یک خودویرانگری است. محمدعلی نجفی دیروز نقش ریچارد سوم شکسپیر را بازی کرد: «نمی‌توانم در این روز‌های خوش و زیبای عاشقی باشم، عزم جزم کرده‌ام تا نشان دهم که انسانی شریر و پست هستم و از لذات بیجای این روز‌ها متنفرم. توطئه‌ها چیده‌ام و تدارکات خطرناک دیده‌ام.»
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۳ - ۰۸ خرداد ۱۳۹۸

سرگه بارسقیان روزنامه نگار در روزنامه ایران نوشت: قتل میترا استاد یک تراژدی تمام‌عیار است؛ نه به این دلیل که پایان خونین زندگی «همسر دوم» شهردار اسبق تهران بود؛ نه به این علت که چطور از دانش‌آموخته دانشگاه ام‌آی‌تی، وزیر آموزش و پرورش و علوم و رئیس سازمان برنامه و بودجه و میراث فرهنگی و عضو شورای شهر و شهردار تهران در ۴۰ سال اخیر چنین قتل هولناکی سر زده و نه به این علت که سیاستمداری متین در پیرانه‌سری چنین دل از قدرت کنده و دل به عشق جدید سپرده، استاد شریف دانشگاه نشسته در مدرسه عشق «استاد» جوان، خود را تحویل پلیس آگاهی داده و اقرار به قتل همسر کرده... که هر کدام از این‌ها برای ساخت یک تراژدی کافی است.

تراژدی دهشتناک تبدیل شمایل دیگرکشی به خودکشی است؛ روایت یک خودویرانگری است. محمدعلی نجفی دیروز نقش ریچارد سوم شکسپیر را بازی کرد: «نمی‌توانم در این روز‌های خوش و زیبای عاشقی باشم، عزم جزم کرده‌ام تا نشان دهم که انسانی شریر و پست هستم و از لذات بیجای این روز‌ها متنفرم. توطئه‌ها چیده‌ام و تدارکات خطرناک دیده‌ام.»

پرده آخر عشق «استاد» رنگ خون گرفته؛ گفته‌های فرزند مقتول و اعترافات نجفی درباره اختلافات خانوادگی و تهدید به افشای اسرار و ویران کردن زندگی شخصی، مرگ زودهنگام یک پیوند عاطفی و زودمرگی لبخند‌های درآمده از قاب عشقی دونفره است؛ شاید هم لبخند‌هایی تصنعی در قابی ساختگی که همره دل، دلزده به پایان وحشتناک خود می‌خندد.

نجفی پیش از «استاد» کشته شد؛ سرعت خودویرانگری از قتل بیشتر بوده؛ در تمام آن لحظاتی که نجفی به قتل فکر می‌کرده «قطره قطره مردن» خود را به چشم دیده. تصاویر دونفره غبطه‌برانگیز عاشقانه همان «مردن با لبخند و پایان بخشیدن به دود تردیدی تاریخی» است.

تراژدی نجفی آنجا شکل همه‌گیر پیدا می‌کند، جایی تبدیل به مسأله‌ای اجتماعی می‌شود که راز خودویرانگری این نخبه علمی، رتبه اول کنکور ورودی و فارغ‌التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف و دانش‌آموخته دانشگاه ام‌آی‌تی امریکا با کسب نمره آ. در تمام دروس کشف شود چه شد که پیوندی چنین تلخ و زهردار گریبان مدیری را گرفت که برای رهایی از آن چاره‌ای جز مرگ خود و دیگری نداشت؟ چگونه یکی از برجسته‌ترین چهره‌های سیاسی، حزبی و اجرایی کشور چنین مستأصل و تنها، در واپسین چاره اسلحه به دست، وان خونین به جا می‌گذارد و می‌رود؛ بدون هیچ صحنه‌آرایی گمراه‌کننده و به ناشیانه‌ترین شکل که حتی گلوله شلیک کرده نیز به پای خودش کمانه کند.

آن خشم انفجاری چطور قابل مهار نبود و چاره این اختلاف خانوادگی چرا گلوله بود؟

استاد دیروز کشته شد؛ قبل از آن نجفی خودش را کشته بود و اسرار قتل میترا در برج آرمیتا ساعاتی بعد فاش شد. پایان پرونده؟ نه! این درد اجتماعی مشترک ماست. عشق‌هایی چنین خام، زندگی‌هایی چنین خورد و دست‌هایی چنین خونین... این درس بزرگ وزیر اسبق آموزش و پرورش بود به همه. این ارتباط به هر ترفندی تبدیل به پیوند شده باشد، زمختی عنوان «همسر دوم» به هر ترتیبی قابل تحمل باشد، نشان داد پایانی چنین هولناک بیشتر از این‌که یک عبرت باشد یک غارت است؛ غارت یک سرمایه انسانی در انزوای شخصی و انهدام خانوادگی. قتلی که دو قربانی داشت؛ قاتل و مقتول.

زنی غرق خون و مردی غرق جنون؛ پایان تراژیک برای قاب دونفره پرهزینه. این شلیک به یک اعتبار سیاسی و اجتماعی بود؛ نشان داد نجفی‌های تنها خطرناکند و سرنوشت میترا‌های دیگر ترسناک. وان خونین آپارتمان ۲۷۰۱ برج سعادت‌آباد، صحنه تلخ یک مصیبت بزرگ است.

ارسال نظرات
ناشناس
۱۳:۱۰ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۹
نکته مهمی که کسی به آن توجه نکرده این است که چرا یعد از ازدواج ،زوجین اختلافشان را در یک محکمه صالح نمی توانند حل فصل کنند که مجبور شوند طلاق را با خون خود رقم بزنند
محسن
۱۳:۲۰ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۸
دست مریزاد چه قلم شیوائی. حرفی باقی نمانده.
استاد دانشگاه
۱۳:۱۶ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۸
دلیلش مهریه بالا است. چرا که زن با این ابزار مرد را تحت شدیدترین فشارها قرار داده و او را به جنون کشانده است.
باید بساط مهریه با این روند برچیده شود. مگر می توان به زور با یکی زندگی کرد؟
مهریه خیلی بالا که از عهده زوج خارج است به چه معناست؟!
تا کی میخواهیم این مسیر کج را ادامه بدهیم؟
مهریه باید معقول باشد و قانوت با توجه به استطاعت زوج مبلغ را تعیین کند بطوریکه هم مرد بدبخت نشود و هم اینکه زن حقی از زندگی مشترک داشته باشد.
در غرب نصف دارایی مرد در هنگام طلاق به زن می رسد که این باز بهتر است.
ناشناس
۱۳:۱۰ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۸
نمی خواهم کار آقای نجفی رو توجیه کنم اما مطمئنا برای همه ما پیش اومده که بخواهیم کاری رو که آقای نجفی انجام داد را یکبار بر روی شخصی که ازش تنفر داریم انجام بدیم اما یا شهامتش رو نداشتیم یا امکاناتش رو
نادر
۱۳:۰۸ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۸
دوستان قضاوت نبايد كرد شايد ما هم به جاي او بوديم اينگونه عمل ميكرديم ويا مثل پهلوان تختي خود را مي كشتيم
ناشناس
۱۳:۰۵ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۸
ولی منظور از نجفی های تنها معلوم نشد!
ناشناس
۱۲:۳۹ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۸
«نمی‌توانم در این روز‌های خوش و زیبای عاشقی باشم، عزم جزم کرده‌ام تا نشان دهم که انسانی شریر و پست هستم و از لذات بیجای این روز‌ها متنفرم. توطئه‌ها چیده‌ام و تدارکات خطرناک دیده‌ام.»
این که صدای قلب همه ما ایرانی هاست!!!!
مصطفی اصفهانی
۱۳:۲۷ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۸
دقیقا همینطوره که می فرمایید عوامل پشت پرده ای که میترا را سر راه نجفی قرار دادند تصور این حد از واکنش را نمی دادند و تقریبا سناریو به هم ریخت مانند علیرضا عسگری البته به گونه ای دیگر و بسیاری از صاحبان مناصب و مقامات که شرح ان از این مجال خارج است
ناشناس
۱۲:۲۸ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۸
این یک تحلیل درست است اما بدون نگاه به جایگاه سیاسی این آدم و اینکه اساسا این قصه از نظر من از اول یک تله بوده
ولی مطمینا خود خانم و عوامل پشت پرده این حد از خشونت رو از نجفی تصور نمی کردن. نهایت مثل ابطحی یا فریدون میشد.
ولی فاطمه قاِم مقامی در انتها به دست اومد.....
علی
۱۲:۲۷ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۸
واقعا دستگاه مختصات ذهنی من بدجوری به هم ریخته وقتی میبینم نزدیک محل کارم در سعادت آباد برخی و شقاوت آباد برخی دیگر، کسی که امضاش پای تمام کتابهای درسی بچگیم بوده اکنون پنج گلوله در قلب زن دومش نشانده.... کدام کودکی ات را دریابم ؟ و کدامین شعرت را ؟ اکنون که چنین مبهوت به مکر و حیله پوچ زیستن مینگری ....
ناشناس
۱۳:۴۳ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۸
تجفی بااین اینکارش اثبات کرد که اشتباه کرده که بایک زن عامی که عاشق پول وثروت بوده ازدواج کرده زندگی اش تباه شده واین زن می خواهدکاری کند که همه اعتباروآبرویش راببرد .
زنی عامی بود ودارقوزآبادی که ازطریق فیلم وهنرپیشه گی سرازمحافل بزرگان دراورده بود
--------------------------------------------------
ای ثروتمندان ای قدرتمندان دختران مردم راهم مثل دخترخودتان بدانیدوبه انهارحم کنید.
--------------------------------------------------
خانمی که نجفی رافریفت دخترنبود مطلقه ای بودکه پسری 13 ساله داشت چشم وگوش بسته نبودهنرپیشه بود.
ناشناس
۱۴:۰۱ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۸
سخت نگیربه غیرتش درودبفرست که باج ندادمرگ یه بار شیون یه بار تاچندسال می خواست به ساز طرف برقصد؟
ناشناس
۱۲:۲۱ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۸
عالی بود!
ناشناس
۱۲:۱۶ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۸
وضعیت بسار اسف باری داریم. وقتی یک سیاستمدار که طی 40 سال در پست های کلیدی تراز اول در این مملکت مسئولیت داشته و نتوانسته برخودش کنترلی داشته باشد از عوام مردم دیگر چه انتظاری هست. حقیقتا جامعه مسیر خطرناکی را در پیش گرفته و شاید به جرات بگویم بیش از 90 درصد مردم عصبی و پرخاشگر و بخش اعظمی از مردم غیرقابل پیش بینی هستند. چرا ؟ چه کسی باید جواب بدهد.
ناشناس
۱۲:۱۶ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۸
چقد زیبا نوشته.عااااااااااااااااالی
ناشناس
۱۲:۰۷ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۸
میوه ممنوعه برای کسانی که میخواهند در ساخت قدرت باشند یا چهره ای متشرع و ظاهر الصلاح در جامعه به نمایش بگذارند. تله های امنیتی داخلی و خارجی از این دست بسیارند.
بابا
۱۲:۰۰ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۸
تربیت نااهل را چون گردکان برگنبد است. جای تربیت صحیح را تحصیل در هیچ دانشگاهی نمی گیرد. این سوابق تحصیلی و علمی و کاری فقط خبر از انسان تک وجهی بیماری میدهد که متاسفانه در جامعه و حکومت ایران نیز امثالش زیادند!
ناشناس
۱۳:۰۱ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۸
بابای عزیز ! احتمالا نظر نویسنده به نخبگی قاتل بوده نه میزان تحصیلات ایشان
ناشناس
۱۴:۵۷ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۸
بی خودی پز آدمهای همه چیز دان را به خودت نگیر تویی که هیچ از هیچ نمی دونی بهتره حرف نزنی
ناشناس
۱۰:۴۵ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۸
استاد به جای تحلیل متن ادبی نوشتن نه باید حوزه فرهنگیمون رو بهبود ببخشیمکه چرا اینقدر پیچیده هست چرا ادمها مجبورن همدیگرو تحمل کنن مجبورا بسوزن و بسازن چرا مجبور به اینهمه مخفیکاری هستن