مرد ناشناس که برای دزدی وارد یک خانه ویلایی در شرق تهران شده بود با دیدن دو جسد داخل اتاق از ترس پا به فرار گذاشت اما باز گذاشتن در خانه راز مرگ غم انگیز این مادر و دختر را فاش کرد.
به گزارش «ایران»، ساعت 10 شب شنبه 4 خرداد، یک مأمور پلیس هنگام گشت در خیابان گلبرگ متوجه باز بودن در یک خانه ویلایی شد. دقایقی که گذشت با بررسی بیشتر دریافت قفل در ورودی خانه نیز شکسته و در نیمه باز است. مأمور جوان چند باری زنگ خانه را به صدا درآورد و از آنجایی که کسی پاسخگو نبود، احتمال داد سرقتی رخ داده باشد بنابراین پس از هماهنگیهای لازم، وارد خانه ویلایی شد. اما به محض ورود بوی تعفن شدیدی به مشامش خورد و در اتاق پذیرایی با صحنه هولناکی رو به رو شد. جسد پیرزنی که مدتها از مرگش گذشته و دچار فساد نعشی شده بود داخل اتاق افتاده بود.
بدین ترتیب موضوع از سوی مأموران کلانتری 147 گلبرگ به بازپرس کشیک قتل تهران اعلام شد. دقایقی بعد تیم بررسی صحنه جرم وارد خانه ویلایی شدند.
در بررسی خانه، مأموران در یکی دیگر از اتاقها با جسد زن میانسالی مواجه شدند که از مرگ او نیز مدتها میگذشت.
در تحقیقات از همسایهها مشخص شد که دو زن فوت شده مادر و دختر هستند و به تنهایی در این خانه زندگی میکردند. همچنین مشخص شد که دختر میانسال بیماری «ام اس» داشته و به خاطر بیماریاش نیز ازدواج نکرده بود و به همراه مادرش در خانه ویلایی زندگی میکرد. از طرفی بررسیها نشان میداد که پیرزن، فرزندان دیگری هم داشته است اما از آنجایی که با هم اختلاف داشتند آنها مدتها بود که به ملاقات مادرشان نمیآمدند و همین موضوع باعث شده بود که از مرگ مادر و خواهرشان با خبر نشوند.
دزد ترسو
در ادامه تحقیقات کارآگاهان با یک کیسه پارچهای مواجه شدند که وسایل با ارزش خانه داخل آن گذاشته شده بود. همچنین چندین ته سیگار نیز روی زمین پذیرایی کشف شد. بنابراین کارآگاهان احتمال دادند دزدی شبانه با شکستن درهای ورودی وارد خانه شده و اقدام به جمعآوری وسایل با ارزش کرده اما در تاریکی با مشاهده اجساد این مادر و دختر از ترس بدون آنکه سرقتی انجام دهد، وسایل را همانجا رها کرده و گریخته است.
متخصصان تشخیص هویت در محل حادثه زمان تقریبی مرگ را حدود دو ماه قبل اعلام کردند. این درحالی بود که ظرف ماستی که داخل یخچال پیدا شد تاریخ تولید آن چند روز بعد از سال 98 بود و همین موضوع نشان میداد که مادر و دختر تا اوایل امسال زنده بودهاند.
به دستور بازپرس رضوانی از شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران، اجساد برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شدند. معاینات اولیه متخصصان پزشکی قانونی نیز حکایت از آن داشت که احتمالاً زن 75 ساله بر اثر سکته جان خود را از دست داده است. دخترش نیز که بیماری «ام اس» داشته قادر به حرکت نبوده و چون نتوانسته از اتاقش خارج شود بر اثر بیماری و گرسنگی درنهایت تسلیم مرگ شده است.
در خبر آمده بود که دزد وسایل را در پارچه جمع کرده بود تا آنها را با خود ببرد.
آیا دزد در حین جمع کردن وسایل، متوجه بوی اجساد نشده بود؟
اگه یه کم وضعشون خرابتر بود شاید الان زنده بودن.
اینها خودخواه بودن که حتی حاضر نشدن یه همخونه رایگان مثلا یه دانشجو یا کارگر شهرستانی رو راه بدهند کنارشون.
عقل که نباشه جون در عذابه.
نمیتونستن یه کسی که خونه نداره رو بیارن کنارشون که هم ازشون نگهداری کنه هم اینکه اون هم یه سرپناهی داشته باشه؟
اگه یه پرستار میگرفتن چی میشد؟
یعنی دزد بعدی همه چی رو بار کنه ببره تا بهش نگین ترسو؟
خب شاید اونقدر انصاف داشته که از خونه ای که توش مرگ یا قتل اتفاق افتاده چیزی ندزده.
یا اونقدر عاقل بوده که نذاره پاش توی پرونده قتل باز بشه
چرا فکر میکنیم هر کی مرده خوبه هر کی هم زندهست مقصره؟
اگه اونا پرستار گرفته بودن یا یه دانشجوی شهرستانی رو آورده بودن کنارشون، که اینجوری نمیشد.
در این موارد خانه سالمندان هم میتونه مفید باشه.
متاسفانه ما میخواهیم همهش احساسی برخورد کنیم و عقلمون رو تعطیل میکنیم.
با شعار انسانیت در مقابل اسلامیت ایستادیم و دانسته و نادانسته جامعه ی خودمون رو ویران کردیم
حتی میتونستن مثلا یه دانشجوی شهرستانی رو بیارن خونهشون.
وقتی یه آدم خودش به فکر خودش نیست، دیگران چه کاری میتونند انجام بدهند؟
مقصر اصلی خودشون بودن که جانب احتیاط رو رعایت نکردن.
چقدر دل یکی می تونه سنگ باشه ؟
این دو نفر باید در خانه سالمندان و تحت نظر زندگی میکردند. الان زمانه عوض شده.
باید شرایط روز را درک کرد. اصرار بر شیوه زندگی قدیمی مشکلی رو حل نمیکنه.
شما اگه تنها زندگی میکنید یه پرستار بگیرید یا یه همخونه بیارید تا اینجوری به سرتون نیاد.