صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

آلبرت بغازیان، اقتصاددان و استاد دانشگاه، با تشریح شرایط تحریم، راهکار حمایت از کارگران را افزایش حمایت‌هایی دولتی می‌داند. او اذعان می‌کند که دولت با ادامه روند موجود، امکان حمایت از طبقات پایین جامعه را ندارد و راهکار موثر، مالیات‌ستانی از اقشار بالای جامعه به نفع کارگران است.
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۹ - ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۸
آلبرت بغازیان بر لزوم مالیات‌ستانی از دهک‌های بالای درامدی، سهمیه بندی بودجه و حمایت دولت از تولید، تاکید می‌کند و می‌گوید: دولت چاره‌ای جز ایستادگی در برابر کسانی که سود‌های سرشار می‌برند و مالیات نمی‌دهند، ندارد.

به گزارش ایلنا، یک سال از خروج یک‌جانبه آمریکا از برجام می‌گذارد و در این مدت دولت ترامپ انواع و اقسام تحریم‌ها را بر ایران تحمیل کرده و فشار‌ها را به حداکثر رسانده است. تحریم‌ها تهیه مواد اولیه و ورود فناوری را با مشکل رو‌به‌رو کرده و از طرف دیگر افزایش قیمت ارز، هزینه تولید را بالا برده است. این اتفاق می‌تواند به کاهش ظرفیت تولید و حتی تعطیلی کارگاه‌ها و کارخانه‌ها بینجامد که در این صورت باید منتظر تعدیل نیرو و افزایش بیکاران بود.

آلبرت بغازیان (اقتصاددان و استاد دانشگاه) در گفتگوی پیش‌رو با تشریح شرایط تحریم، راهکار حمایت از کارگران را افزایش حمایت‌هایی دولتی می‌داند. او اذعان می‌کند که دولت با ادامه روند موجود، امکان حمایت از طبقات پایین جامعه را ندارد و راهکار موثر، مالیات‌ستانی از اقشار بالای جامعه به نفع کارگران است.

تحریم‌ها چه تاثیری بر تولید می‌گذارند و آیا ممکن است فشار‌های اعمال شده به کاهش تولید، تعطیلی تولیدی‌ها و افزایش بیکاری بینجامد؟
کشور ما مرحله قبل تحریم‌ها را تجربه کرده است. در آن زمان، از طرفی هم امکان واردات مواد اولیه، قطعات و فناوری وجود داشت و هم نرخ ارز معقول بود. در آن دوره با توجه به قدرت خرید افراد، تقاضا نیز در بازار وجود داشت و تقریبا امکان فروش هرچه تولید یا وارد می‌شد، وجود داشت. با بازگشت تحریم‌ها متوجه شدیم برای تولیدِ بسیاری چیز‌ها مشکل داریم. در این شرایط ما با اشاره مقام معظم رهبری درباره اقتصاد مقاومتی مواجه شدیم. ایشان عنوان کردند باید اقتصاد را مقاوم کرد. اقتصاد مقاومتی یعنی مقاومت در برابر تحریم‌ها. یعنی به جای تمرکز بر واردات، بر تولید متمرکز شویم یا در بخش صنعت، فناوری تولیدِ مواد اولیه و قطعات اخذ شود و صنعت ما بتواند بدون وابستگی، به تولید بپردازد. این موضوع حتی در مورد صنعت نفت هم مطرح شد. با حصول برجام احتمال بازگشت مجدد تحریم‌ها را کنار گذاشتیم و می‌شود گفت: به نوعی اقتصاد مقاومتی را فراموش کردیم، اما تحریم‌ها بازگشتند و مشکلاتی برای ما به وجود آوردند. الان صنعت ما به دلیل وابستگی شدید به فناوری و قطعات وارداتی، دچار مشکل شده است. با بازگشت تحریم‌ها شرکای خودروسازان ما از ایران خارج شدند. اینجا باید عنوان کرد که قرارداد‌های امضا شده به گونه‌ای تدوین نشدند که بتوانیم جلوی فسخ یک‌طرفه آن‌ها را بگیریم یا حداقل وقتی شرکای خارجی از همکاری سر باز زدند تقاضای ضرر و زیان کنیم. به هر حال شرایط به گونه‌ای پیش رفته که الان برخی از خودرو‌های ما که نیازمند قطعه هستند نیمه کاره مانده‌اند و قطعه‌سازان نیز مواد اولیه یا فناوری لازم را برای اتمام کار ندارند. در حال حاضر شاهد تولید کمتر از ظرفیت هستیم و از طرف دیگر قیمت‌ها هم افزایش پیدا کرده که البته بخشی از آن به دلیل سودجویی در داخل کشور است. در واقع، تولیدکنندگانی هستند که با افزایش کاذب قیمت در این شرایط سخت به هموطنان‌شان کم لطفی می‌کنند.
 
در مجموع شرایط اینطور شده است که کارخانه‌ها در مواردی نمی‌توانند به تعهدات خود عمل کنند. قیمت‌ها افزایش یافته، احتکار انجام شده و قدرت خرید مردم هم پایین آمده است. ما شاهد بازار تشنه‌ای هستیم که با هر عمل و اظهارنظرِ تنش‌زایی دچار نوسان می‌شود. به اعتقاد من؛ بحث کاهش ظرفیت تولید، تعطیلی کارگاه‌ها و به تبع آن ایجاد بیکاری، نتیجه تحریم‌هاست، هرچند در بعد داخلی نیز مشکلاتی هست و نبود آمادگی و بالا رفتن قیمت تمام شده، دردسر‌هایی ایجاد کرده است. فراموش نشود که در شرایط فعلی با مشکل سودجویی برخی تولیدکنندگان نیز رو‌به‌رو هستیم یا افرادی کالا را احتکار کرده و عرضه نمی‌کنند که باید با محتکران برخورد کرد. در مجموع شرایط پیش آمده نشان می‌دهد ما هنوز آموزه‌های اقتصاد مقاومتی را جدی نگرفته‌ایم.

مشکلات اقتصادی چقدر ناشی از تحریم و چقدر به دلیل مشکلات ساختاری در داخل است؟
باید واقعیت‌گرا بود. وقتی حال بیماری وخیم است نمی‌توان گفت: حالا خوب می‌شوی و .... به هر حال تحریم‌ها بر اقتصاد اثر داشته است. اگر قرار بود اثر نداشته باشد که اصلا اعمال نمی‌شد. با این همه نباید همه چیز را به گردن تحریم انداخت. وقتی تولیدکننده داخلی احتکار می‌کند یا قیمت‌ها را به صورت کاذب افزایش می‌دهد، این دیگر تحریم نیست که مشکل ایجاد می‌کند، بلکه سوءمدیریت و بی‌اخلاقی هم در به وجود آمدن مشکلات دخیل است. مجموعه این مشکلات باعث کاهش قدرت خرید می‌شود و بیکاری هم سر جای خودش هست. افزایش کاذب قیمت‌ها و کاهش قدرت خرید بر عرضه و فروش تاثیر می‌گذارد و منجر به کاهش تولید هم می‌شود. اگر قرار باشد در شرایط تحریم همان تولید و اشتغال سابق را داشته باشیم که تحریم‌کنندگان برای چه دست به تحریم می‌زنند؟

چه راه‌حلی برای گذاشتن از وضعیت اقتصادی فعلی داریم؟
اگر به بحث راه‌حل‌ها بپردازیم باید عنوان کنم که عمدتا شاهد تجویز نسخه‌های بلندمدت هستیم. برای مثال می‌گویند باید بهره‌وری افزایش یابد. اینکه مسلم است، اما الان مشکلی که وجود دارد افزایش مداوم قیمت‌هاست. رفع این مشکل دیگر دست ماست. درست است که صادرات برخی محصولات می‌صرفد، اما مسئولان باید همتی داشته باشند و برنامه‌ریزی‌هایی انجام دهند. بازار تشنه است و هر اتفاقی منجر به افزایش قیمت می‌شود. الان ما با مشکلی به نام «قیمت‌گذاری من‌در آوردی» مواجه هستیم. راه‌حل پیش روی ما کاستن از فشار تحریم‌ها با استفاده از شرکای تجاری مانند اروپایی‌هاست. اگر بنا نداریم چنین کاری کنیم باید شیوه اقتصاد مقاومتی را در پیش بگیریم و بتوانیم خودمان نیاز‌های اولیه خودمان را تامین کنیم. در این شرایط به نظر می‌رسد چاره‌ای جز سهمیه‌بندی نداریم. تا رسیدن به تغییری در مناسبات تحریم، هیچ چاره‌ای جز سهمیه‌بندی نیست.

همانطور که اشاره داشتید تحریم می‌تواند به کاهش تولید و تعدیل یا اخراج کارگران بینجامد. چطور می‌توان از افراد بیکار شده حمایت کرد؟
فعلا هر طرحی موقتی است. دولت‌ها حمایت‌هایی از بیکاران نظیر بیمه بیکاری دارند. واقعیت این است که ما در حال حاضر فقط قادر به تولید با منابع موجود هستیم. الان کشاورزی به‌صرفه است، اما نمی‌توان در مدت زمان کوتاه انتظار ایجاد ظرفیت‌های جدید را داشت. ما در شرایط تحریم امکان کافی برای ایجاد اشتغال نداریم و به هر حال دولت باید بار این مشکلات را بر دوش بکشد و دولت هم منابعی برای این کار دارد، اما ادامه روند موجود جز با سهمیه‌بندی و ایجاد نظام مالیاتی درست و دقیق ممکن نیست. در دوره تحریم، غول‌هایی رشد می‌کنند و مالتی‌میلیارد‌ها سود می‌برند. حداقل باید از این‌ها به نفع طبقات پایین و افرادی که از تحریم متضرر می‌شوند مالیات گرفت. در همین سال‌های اخیر تفاوت درآمد چشمگیری بین طبقات مختلف جامعه به وجود آمده و این فاصله طبقاتی، بسیار آزاردهنده است. با مالیات‌ستانی مناسب می‌توان تا حدی این مشکلات را از بین برد و فاصله طبقاتی را کم کرد.

بر این اساس، راهکار شما برای حمایت از کسانی که بیشتر از تحریم‌ها متضرر می‌شوند، مالیات‌ستانی از طبقات بالای جامعه است؟
یکی از راهکار‌های عاجل مالیات‌ستانی از طبقات بالای جامعه به نفع طبقات پایین نظیر کارگران است. این کار به راحتی امکان‌پذیر است. برای مثال در نظر بگیرید که ما با افزایش نجومی قیمت مسکن رو‌به‌رو هستیم. به راحتی می‌توان از این حوزه مالیات گرفت و آن را به نفع کاهش فاصله طبقاتی استفاده کرد. یا برای مثال افزایش نجومی قیمت خودرو موضوعی است که در یک سال اخیر اتفاق افتاده است. به راحتی می‌توان در این بخش مالیات گرفت. اگر این اقدام را نکنیم دولت عملا با کسری مواجه شده و مشکلات تشدید می‌شود.

این مالیات‌ستانی ممکن است منجر به نارضایتی افراد و گرو‌هایی شود ...
مسلم است که هر قشری از منافع خودش دفاع می‌کند. مسلم است که کسی که در طبقات بالا قرار دارد به مالیات‌ستانی به نفع کارگران اعتراض می‌کند، اما آیا، چون کارگر قدرت ندارد، نباید صدایش شنیده شود؟ این وظیفه دولت است که از این طبقه حمایت کند. اگر قرار باشد وضعیت تحریمی فعلی تحمل‌پذیر شود و بتوانیم به روند موجود ادامه دهیم، دولت چاره‌ای جز ایستادگی در برابر کسانی که سود‌های سرشار می‌برند و مالیات نمی‌دهند ندارد.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: