فرارو- در سطح رسمی، امارات هیچ کشور یا گروهی را به دست داشتن در «عملیات خرابکاری» در الفجیره متهم نکرده است، اما نحوه پوشش رسانهای واقعه الفجیره توسط رسانههای اماراتی و کمک گرفتن از آمریکا در روند تحقیقات و همچنین متهم شدن ایران از سوی مقامات آمریکایی دخیل در تحقیقات، نشان میدهد که احتمال متهم شدن ایران به طور رسمی، بعید نیست.
به گزارش فرارو، صبح روز یکشنبه گذشته وبگاه شبکه المیادین، ناگهان از شنیده شدن صدای انفجارهایی در بندر الفجیره امارات متحده عربی خبر داد. اندکی بعد، به نقل از منابعی در خلیج فارس، اعلام کرد که حدود هفت تا ۱۰ نفتکش در این بندر طعمه حریق شده و جنگندههای آمریکایی و فرانسوی در منطقه به پرواز درآمدهاند.
رسانههای عمده منطقهای و جهانی، با دیده تردید به این خبر نگاه کردند و در نتیجه، آن را منعکس نکردند. با این حال، این خبر جنجالی به سرعت توجه شبکههای اجتماعی را جلب کرد و حتی تصاویری از دود در آسمان امارت الفجیره مخابره شد. امری که ظاهرا اماراتیها را ناگزیر کرد که در این خصوص موضعگیری کنند. در ابتدا، رسانههای امارات، به نقل از دفتر رسانهای امارت الفجیره و سپس مدیریت بندر الفجیره، خبر وقوع «انفجار» در این بندر را تکذیب و بر عادی بودن اوضاع در این بندر تاکید کردند. مقامات الفجیره مدعی شدند که هدف از انتشار این خبر، تاثیرگذاری بر بازارهای جهانی نفت است. ولی به رغم تکذیب خبر، المیادین اعلام کرد که به اسامی نفتکشهای آسیبدیده دست یافته است. اندکی بعد، وزارت امور خارجه امارات، با صدور بیانیهای، رسما اعلام کرد حداقل چهار نفتکش در منطقه اقتصادی امارت الفجیره هدف «عملیات خرابکارانه» قرار گرفتند. امارات، اما، هیچ کشور یا گروهی را متهم نکرد و از «جامعه بین المللی» درخواست کرد که برای منع اقدامات طرفهایی که امنیت دریانوردی را تهدید میکنند وارد عمل شود.
الفجیره خارج از تنگه هرمز است و کسی پیشبینی نمیکرد که این بندر هدف «عملیات خرابکارانه» قرار گیرد؛ لذا به نظر میرسد که هم اماراتیها و هم متحدانشان از وقوع چنین عملیاتی غافلگیر شدهاند. احتمالا به همین دلیل است که با تاخیر این عملیات را تایید کردند.
نوع برخورد اماراتیها با «انفجارهای الفجیره» قابل تامل است. ساعاتی بعد از تایید واقعه الفجیره، رسانهها و تحلیلگران اماراتی و سعودی صریحا انگشت اتهام را به سمت ایران نشانه گرفتند. این در حالی است که امارات به طور رسمی هیچ گروه یا کشوری را متهم نکرده است. ابتسام الکتبی، رئیس اندیشکده «مرکز سیاست امارات»، جزو نخستین کسانی بود که در حساب کاربری توئیتری خود، صریحا ایران را به انجام عملیات الفجیره متهم کرد. عبدالرحمن الراشد، روزنامهنگار سعودی نزدیک به محافل قدرت در ریاض، نیز در توئیتر خود ایران را متهم کرد. شبکههای خبری سعودی و اماراتی یک شنبه شب و دوشنبه شب میزبان تحلیلگرانی بودند که ایران را متهم میکردند. در این میان، محافل خبری اماراتی و سعودی به توئیتهای برخی روزنامهنگاران و مقامات ایرانی، که از «انفجارهای الفجیره» ابراز خرسندی کرده بودند، اشاره کردند.
رویکرد امارات در واقعه الفجیره، موجب مطرح شدن این پرسش شد که اگر محافل رسانهای این کشور، که ارتباط بسیار نزدیکی با مقامات رسمی دارند، با صراحت و قاطعیت ایران را عامل حمله به نفتکشها میدانند، پس چرا امارات از متهم کردن رسمی ایران به دست داشتن در واقعه الفجیره خودداری کرد؟
با واکاوی اظهارات و مواضع رسانهای دو روز گذشته پیرامون واقعه یادشده، میتوان گفت که رهیافت امارات در تعامل با عملیات کمسابقه الفجیره از سه حالت خارج نیست:
حالت اول، این است که امارات، به رغم مشکوک بودن به ایران، آن را متهم نکرد؛ چون احساس ضعف میکند. اگر امارات، ایران را مسئول حمله اعلام میکرد، در این صورت باید به این حمله پاسخ میداد. اما چون امارات، در هرگونه تشدید تنش نظامی با ایران، آسیبپذیر است، ترجیح داد مسئله الفجیره را برجسته نکند.
در حالت دوم میتوان این احتمال را مطرح کرد که امارات در روز اول عملیات الفجیره غافلگیر و نسبت به ایران ظنین شد، اما، چون دلایل کافی برای محکوم کردن جمهوری اسلامی ایران نداشت، از اتهامزنی رسمی علیه این کشور خودداری کرد.
حالت سوم، اندکی به حالت دوم شبیه است، با این تفاوت که امارات در پی این است که از این واقعه به نحو احسن برای تقویت مواضع کاخ سفید در برابر ایران استفاده کند. در این سناریو، میتوان حدس زد که امارات واقعه الفجیره را فرصتی میبیند تا فشارها را بر جمهوری اسلامی بیشتر کند. واقعیت این است که اماراتیها در اتهامزنی علیه ایران عجله نمیکنند، اما برآیند وقایع نشان میدهد که دیر یا زود ایران را متهم خواهند کرد. آنها مایل نیستند در ماجرای الفجیره اولین کسی باشند که ایران را متهم کند. بلکه میخواهند آمریکاییها این کار را برایشان انجام دهند که البته آمریکاییها در حال انجام دادن آن هستند.
از همان روز واقعه، امارات از آمریکا برای مشارکت در تحقیقات پیرامون ماجرای الفجیره، درخواست کمک کرد که آمریکا هم یک تیم نظامی به محل واقعه اعزام کرد. مگر امارات با این همه زرق و برق و امکانات نمیتواند درباره یک واقعه نسبتا کوچک تحقیق و تفحص کند؟ چه لزومی دارد که تحقیقات در الفجیره، بین المللی و با مشارکت آمریکا باشد؟ واضح است که امارات در حال آماده شدن برای متهم کردن ایران است، اما نمیخواهد اولین کسی باشد که این کار را بکند. از سپیده دم سه شنبه، چندین مقام آمریکایی به رسانههای گوناگون، از جمله رویترز، آسوشیتدپرس، والستریتژورنال و فاکسنیوز گفتند که ارزیابی اولیه نشان میدهد جمهوری اسلامی ایران یا نایبان آن عامل حمله هستند. یک مقام آمریکایی در گفتگو با رویترز، ضمن متهم کردن ایران به دست داشتن در عملیات الفجیره، مدعی شد دلیل انکار این عملیات توسط ایران این است که مقامات ایرانی میخواهند «آب را گلآلود کنند.»
در روزهای اخیر، آمریکا برای ارسال پیام به ایران، یک سری تجهیزات نظامی، نظیر ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن و بمبافکنهای بی ۵۲، به خلیج فارس اعزام کرد. به رغم اینکه مقامات آمریکایی، خصوصا جان بولتون، مشاور امنیت ملی، هدف از اعزام این تجهیزات را ارسال یک پیام «واضح و عاری از خطا» به ایران دانستند، اما برخی ارزیابیها نشان میدهد که این مقدار تجهیزات برای «معتبرسازی گزینه نظامی» در برابر ایران کافی نیست. برخی تحلیلگران آمریکایی بر این باور هستند که اعزام یک ناو هواپیمابر و چند کشتی و بمب افکن، در آن حدی نیست که گزینه نظامی را معتبر کنند. در نتیجه به اعزام نیروهای بیشتر نیاز است. اما مشکل این است که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، با اعزام نیروهای نظامی کشورش به خارج، خصوصا به خاورمیانه، مخالف است. امری که بولتون را در موقعیت دشواری قرار داده است. سابقه بولتون به صراحت نشان میدهد که او از حمله نظامی به ایران حمایت میکند. ولی تمایلات ضدجنگ ترامپ مانعی در مسیر تحقق خواستههای بولتون است. اخیرا، موساد با همکاری بولتون، اطلاعاتی به دولت آمریکا داد که در آن ادعا میشود جمهوری اسلامی و گروههای نزدیک به آن برای هدف قرار دادن نیروهای آمریکایی در خاورمیانه تحرکاتی انجام دادهاند. تجهیزاتی که اخیرا آمریکا به منطقه اعزام کرد، با استناد به همین ادعا بود.
حال، واقعه الفجیره میتواند دستاویز قابل توجهی به بولتون و همفکران او بدهد تا ترامپ را به اعزام نیروهای نظامی بیشتر به خاورمیانه متقاعد کند. خصوصا که بولتون از ماهها پیش برای اعزام این نیروها به خاورمیانه تلاش میکند. پنجشنبه گذشته، یعنی چند روز قبل از «خرابکاری» در الفجیره، شورای امنیت ملی آمریکا، با حضور پاتریک شاناهان، سرپرست پنتاگون، جان بولتون، ژنرال ژوزف دانفورد، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، جینا هاسپل، رئیس سازمان سیا، و دان کوتس رئیس اطلاعات ملی، تشکیل جلسه داد تا مسائل مرتبط با ایران را بررسی کند. به گفته نیویورکتایمز، شاناهان طرحی را پیشنهاد کرد که متضمن اعزام ۱۲۰ هزار نیروی آمریکایی به خارومیانه است.
متقاعد کردن ترامپ به اعزام این همه نیرو، که در مقیاس نیروهای آمریکایی در جنگ عراق است، کار سادهای نیست. تیم امنیت ملی آمریکا، ممکن است پس از اعلام نتایج تحقیقات الفجیره و متهم ساختن ایران از سوی امارات، از این امر برای متقاعد کردن ترامپ به افزایش نیروها در خاورمیانه استفاده کنند.
نتایج تحقیقات هنوز منتشر نشده است. مقامات اماراتی میگویند بزودی نتایج تحقیقات منتشر خواهد شد. اما به هر حال، محکومیت گسترده واقعه الفجیره توسط کشورها و سازمانهای بین المللی نشان میدهد که این واقعه پتانسیل بالایی برای استفاده تبلیغاتی علیه عاملان آن دارد.
کار خودشونه تا ایران رو زیر فشار قرار بدن