صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۹۷۵۸۰
مهدی مطهرنیا در گفتگو با فرارو بررسی کرد
اکنون دولت و ظریف می‌خواهند فشار‌ها را کاهش دهند، اما زمانی این تلاش از طرف مقابل پذیرفته خواهد شد که رسما از سوی عناصر حکومتی مورد تایید قرار بگیرد. آمریکا این بار جدی است و به آنچه دولت می‌گوید دقت نمی‌کند.
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۶ - ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۸
 
فرارو- «آمریکا عملگراست. رویکرد‌های پراگماتیستی و عملگرایانه در سیاست‌های غربی ایجاب می‌کند با دشمن‌های خود سر میز مذاکره و تقسیم غنایم بنشینند. آن‌ها به مفاهیم سیاسی بر مبنای نگرش منفعت محورانه "جرمی بنتهام" یعنی اصالت فایده می‌نگرند. بی تریدد برای آمریکایی‌ها فایده دارد که به جای هزینه کردن موشک‌های کروز خود با نشستن سر میز مذاکره به نتیجه دست یابند. صحبت سر این است که آیا ایران حاضر است امتیازات مورد نظر آمریکا را به آن‌ها بدهد، اما وارد مبارزه نشود.»

مهدی مطهرنیا، تحلیلگر مسائل بین الملل در گفتگو با فرارو به بررسی نشانه‌های حضور ظریف در نیویورک و تحلیل شرایط مذاکره ایران با آمریکا می‌پردازد.

این استاد دانشگاه گفت: حضور معاونین وزرای امور خارجه کشور‌های مختلف در نشستی که ظریف شخصا در آن حضور داشت، نشان دهنده اهمیت سفر او و بازتاب رسانه‌ای آن است. باید بپذیریم حجم تحریم‌های فلج کننده و کمرشکن بر علیه جمهوری اسلامی ایران در مسیر یک سازمان دارای ماموریت مشخص در ایالات متحده آمریکا، فشار زیادی بر تهران وارد کرده است. تهران این حجم حجیم فشار‌ها را با دو ادبیات پاسخ می‌دهد؛ اولی ادبیات رودررو و تقابلی که در عرصه فرادولتی دیده می‌شود؛ و دومی ادبیات دیپلماتیک و مذاکره.

مطهرنیا ادامه داد: ساختار قدرت در ایران، همانطور که در ۴ دهه اخیر نشان داده و اکنون هم به وضوح خود را به نمایش می‌گذارد، برای ایجاد یک فضای معنادار داخلی در تحکیم و تثبیت وضع موجود، حرکات آمریکا را به هیچ می‌انگارد. سخنگو‌های این جریان از تریبون‌های مختلف تلاش دارند حجم این تحریم‌ها در گروه مشترک اقدام عیله ایران (شامل وزارت خانه‌های خارجه، دفاع، خزانه داری آمریکا به همراه سازمان اطلاعاتی سیا) را نادیده گرفته و به گونه‌ای آن‌ها را ناشی از شکست سیاست‌های آمریکا در قبال ایران در ۴ دهه اخیر قلمداد کند.

این استاد دانشگاه افزود: از طرف دیگر، ایران در امر واقع سیاسی، نه در بخش آرمان‌ها و نگرش‌های آرزومندانه سیاسی خود، امروز با بحران‌های چند لایه‌ای در ساحت‌های گوناگون در فعالیت‌های ملی رو به روست. عرصه‌های گوناگون اجتماعی، فناوری، اقتصادی، سیاسی، زیست بوم، فرهنگی، رسانه، امنیت و حقوق و... اکنون بحران‌های گوناگونی از خود نشان می‌دهند که دیگر نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت. این بحران‌ها از زبان بسیاری از مسئولان کشور، چه در حوزه دولتی چه در حوزه حکومتی، کمابیش نشت اطلاعاتی پیدا کرده و در رسانه‌های گوناگون رسمی خود را به نمایش گذاشته است.

مطهرنیا گفت: رویکرد دوم مربوط به تیم روحانی است. از این رو سفر ظریف به آمریکا، آنهم در زمانی که دیگر کشور‌ها معاونین وزیران امور خارجه خود را به این نشست گسیل داشته اند، نشان دهنده تلاش او برای باز ماندنِ در مذاکره با آمریکاست.

این تحلیلگر مسائل بین الملل ادامه داد: ظریف قبلا ترامپ را نفی کرده بود. همچنین از زبان بسیاری از صاحب منصبان ایران، از جمله حسن روحانی، به ویژه بعد از انتخابات، ترامپ یک سیاستمدار ناکارآزموده و بی تجربه نام گرفت. حالا وزیر روحانی با یک عقب نشینی آشکار تلاش دارد ترامپ را جدای از بولتون و پمپئو را جدا از دیگران قلمداد کند و این به طبع بین صاحبنظران و تحلیلگران مختلفی که به دیده بانی سخنان او می‌پردازند چندان جایگاهی پیدا نمی‌کند و و به نوعی عقب نشینی از مواضع تند در وضعیتی قلمداد می‌شود که ایران تلاش دارد خود را در این زمینه فربه و آماده نشان دهد.

مطهرنیا گفت: این صحبت‌ها تا حد زیادی نشان دهنده یک حرکت رسانه‌ای است. توییت ترامپ مبنی بر اینکه "مرگ بر آمریکا" را به عنوان یک شعار تهدیدکننده تلقی خواهد کرد و تغییر شعار‌ها در تظاهرات ایران از مرگ بر آمریکا به مرگ بر ترامپ و پومپئو و بولتون، اکنون بار دیگر از مرگ بر ترامپ به مرگ بر پمپئو و بولتون تغییر پیدا می‌کند. پس نشانگانی وجود دارد که ایران علی رغم همه گفته‌ها در مورد عدم تاثیر تحریم‌ها و مثبت بودن تحریم‌ها برای رسیدن به استقلال، در پی ایجاد فرصت مناسب برای کاهش اثر تحریم‌ها از طریق وزیر امور خارجه برآمده است.
 


این استاد دانشگاه ادامه داد: در مهر ماه سال گذشته پیش بینی کردم در آینده حجم درگیری‌های ایران با امریکا گسترش پیدا می‌کند و آمریکایی‌ها دریافته اند در ایران تنها دولت تصمیم گیرنده نیست و در نهایت یک تدارکاتچی یا هماهنگ کننده یا انتقال دهنده سخنان است که، آنهم نه در چارچوب حقایق موجود، بلکه در واقع برای خرید زمان حرکت می‌کند. این دیگر یک امر غیر آشکار نیست که بیان آن موجب بدنمایی یا فضاسازی باشد که آمریکایی‌ها بخواهند آن را دریابند.

او افزود: آمریکایی‌ها به خوبی این مطلب را دریافته اند و نشانگان آن را می‌توانید در جمله سوم از سخنرانی محور شرارت بوش دوم، سپس نامه‌های اوباما به رهبری نظام و توییت ترامپ در ارتباط با حسن روحانی ببینید. ترامپ روحانی را "آدم خوب" خطاب کرد، اما به این معنا بود که تو را تصمیم گیرنده نمی‌دانیم.

مطهرنیا ادامه داد: در وضعیت کنونی دولت تلاش دارد، از طریق ایجاد یک سپر دیپلماتیک و استفاده از شخص ظریف، به عنوان یک شخصیت برجسته دیپلماتیک در سطح جهان، زمینه نوعی ادبیات دیپلماتیک را بازگشایی کند. بر اساس این ادبیات این ظریف است که سپر قرار می‌گیرد و باید دید آیا بار دیگر بعد از این تلاش‌ها سازشکار خوانده خواهدشد یا نه. اکنون دولت و ظریف می‌خواهند فشار‌ها را کاهش دهند، اما زمانی این تلاش از طرف مقابل پذیرفته خواهد شد که رسما از سوی عناصر حکومتی مورد تایید قرار بگیرد. آمریکا این بار جدی است و به آنچه دولت می‌گوید دقت نمی‌کند. برایان هوک در زمان تروریستی خواندن سپاه گفت "سیاست خارجی ایران را نباید از زبان وزیر امور خارجه بلکه از زبان فرماندهان سپاه، مانند قاسم سلیمانی، بشنویم."

این تحلیلگر مسائل بین الملل گفت: سفر ظریف يك خردمندی سیاسی است، اما زمانی که به موازات همین امر در تهران و شهر‌های مختلف گفته می‌شود «عدم فروش نفت به هیچ وجه مهم نیست و ما حتی اگر بشکه‌ای نفت نفروشیم می‌توانیم ادامه دهیم» و برخی از جناح‌های فکری صاحب قدرت، دولت را برای فضای خروج از شرایط کنونی تحت فشار قرار می‌دهند و زمینه‌های عبور از دولت روحانی را مطرح می‌کنند، که می‌تواند به عنوان سیگنال‌هایی از سوی آمریکا مورد توجه قرار گیرد که ظریف سخنگوی نهایی تصمیمات نیست و چنین تلاش‌هایی نمی‌تواند مطلوبی را که ظریف دنبال آن است محقق کند.

مطهرنیا در مورد اینکه آیا آمریکا هم به دنبال مذاکره با ایران است یا خیر گفت: آمریکا عملگراست. رویکرد‌های پراگماتیستی و عملگرایانه در سیاست‌های غربی ایجاب می‌کند با دشمن‌های خود سر میز مذاکره و تقسیم غنایم بنشینند. آن‌ها به مفاهیم سیاسی بر مبنای نگرش منفعت محورانه "جرمی بنتهام" یعنی اصالت فایده می‌نگرند. بی تریدد برای آمریکایی‌ها فایده دارد که به جای هزینه کردن موشک‌های کروز خود با نشستن سر میز مذاکره به نتیجه دست یابند. صحبت سر این است که آیا ایران حاضر است امتیازات مورد نظر آمریکا را به آن‌ها بدهد، اما وارد مبارزه نشود.

این تحلیلگر مسائل بین الملل در پایان گفت: این جاست که یک کانفلیکت، نه یک پارادوکس، شکل می‌گیرد؛ ایران دهه هاست هویت انقلاب اسلامی را در رویکرد ضد آمریکایی تعریف کرده است. اگر مرگ بر آمریکا و مبارزه با واشنگتن را از ایران بگیرید گویی دیگر تفکر انقلابی در ایران وجود نخواهد داشت. این تعارض اکنون خود را نشان می‌دهد و معتقدم امریکایی‌ها با فشار خود به دنیال این هستند یا از طریق مذاکره یا رودروریی مستقیم با رویکرد ضد آمریکایی ایران مقابله کنند.
ارسال نظرات
آزاد
۱۰:۴۵ - ۱۳۹۸/۰۲/۱۰
تحلیل واقع بینانه ای بود
پارسی
۱۰:۱۴ - ۱۳۹۸/۰۲/۱۰
با درود به جناب دکتر مطهر نیا ، باید بگویم بسیار تحلیل خلاصه و جامعی بود و جان کلام در روابط ایران و امریکا را بیان میکند. پسندیدم
ناشناس
۱۶:۰۰ - ۱۳۹۸/۰۲/۰۹
مگه ما تو افغانستان کمکشون نکردی؟
مگه تو لبنان کمکشوم نکردیم؟
مگه بعدش بمون نگفتن محور شرارت؟
مگه به قول هاشون وفا کردن؟
ناشناس
۱۲:۵۰ - ۱۳۹۸/۰۲/۰۹
التماس نتیجه اش میشه تجزیه ایران اینو مطمئن باش جناب!