صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۹۴۰۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۳ - ۰۱ بهمن ۱۳۸۸


یادداشت عبدالله ناصری درباره قوت و ضعف های مناظره های تلوزیونی.

چند روزي بود که صدا و سيما افق جديدي را گشوده بود و با برگزاري مناظره هايي در روزهاي فرد مي خواست ذره يي از دين ملي خود را ادا کند. همه اين را به فال نيک گرفتند و اميدوار بودند اين سرآغاز فصلي جديد باشد که ناگاه اعلام شد از سه روز در هفته به يک نوبت در هفته مختصر شده است. به اعتبار سخن الحقيقه بنت البحث (حقايق از درون مباحثه زاده مي شود) نفس اين مناظره ها مفيد است ولي شايسته است درباره اين ابتکار جديد نکاتي چند يادآوري شود.

1- در مورد نيات و اغراض مسوولان صدا و سيما از اين مناظره ها و نقاط قوت و ضعف آن، تحليلگران و نخبگان هر دو جناح در اين فاصله کوتاه مطالبي نوشته اند؛ از اينکه مجري بايد يک چهره شاخص بي طرف باشد تا اينکه برنامه ها چارچوب مشخص و البته ضروري و مفيد براي جامعه داشته باشد.

2- ابتدا بايد پذيرفت مهم ترين و اصلي ترين مساله ايران امروز، مسائل اجتماعي پس از انتخابات است که به عللي از جمله سوءتدبير همين رسانه که امروز ميزبان مناظره هاي جديد است بروز کرده است و پس از هفت ماه به ناصواب از آن به «فتنه» ياد مي شود. بدون ترديد اين «ثنويت برداشت» از يک رخداد اجتماعي براي هم مسوولان و هم مردم دست انداز و مانع بزرگي در مسير برون رفت از اين وضعيت است. مسوولان صدا و سيما اگر با حسن نيت اين گام جديد را برداشته اند بايد به اين مهم توجه کنند و چند جلسه از مناظرات را به کالبدشکافي اين دو مفهوم «بحران» و «فتنه» اختصاص دهند و اين گام مهمي است در حل مسائل و معضلات هفت ماهه کشور؛ معضلاتي که همه مي دانيم بر تمام شئون فرهنگي، اقتصادي، آموزشي، رواني، اخلاقي و بين المللي جامعه اثر عميقي گذاشته است.

3- پس از تبيين اين دو مفهوم و انطباق باور عمومي جامعه بر يکي از آن دو طبيعتاً راهکاري که در حوزه حکومتي براي برون رفت تعريف و ترسيم مي شود، روشن خواهد شد. بدون شک يک «فتنه» که از مشخصات آن همين بس که بسيار زود و سريع با اتحاد و يکدستي همه ارکان حکومتي و مردم جمع و محو مي شود، يک راهکار مي طلبد و يک «بحران اجتماعي» که از ويژگي هاي آن نيز اين است که در همه سطوح جامعه رسوخ مي کند و «اتفاق نظر» در تعريف از کميت و کيفيت آن، آن را زائل مي کند يک راهکار ديگري را تقاضا مي کند.

4- اگر بخواهيم و بخواهند اين مناظره ها اثرگذار باشد مبنا و دايره مشترک يا به عبارتي يک ميثاق و پيمان واحد در ابتدا بايد روشن باشد. نگارنده همانند عموم جامعه معتقد است اگر اين مناظره ها جدي است و فقط درصدد تامين مقطعي «منويات» کسي يا گروهي نيست بايد اين ميثاق و پيمان مشترک را قانون اساسي دانست، آن هم قانون اساسي با تمام اصول آن به عنوان عصب اصلي و شاهرگ جامعه.

5- بلافاصله پس از انتخابات و سپس به مرور و پس از هر حادثه يي که همه معلول يک علت باورنشده و پذيرفته نشده از سوي بعضي از مسوولان بود، عده يي از ياوران انقلاب و نظام و دلبستگان به جمهوري اسلامي که بدون شک حضور حماسي و شکوه آفرين مردم در لابه لاي صندوق هاي راي در بيست و دوم خرداد مديون و مرهون تلاش بي وقفه آنها بوده، غيرموجه به درون زندان افتاده اند، به اين گمان که در حبس آنهاست که اوضاع جامعه آرامش پيدا مي کند و مساله رفع مي شود. واکاوي اين رفتار بررسي مراحل قضايي از نحوه دستگيري ها، بازجويي ها، برگزاري دادگاه ها تا مرحله صدور حکم از موضوعات مورد علاقه جامعه در اين مناظره ها خواهد بود، آن هم با حضور مسوولان ارشد قضايي، حقوقدانان، فقيهان و کارشناسان مسائل اجتماعي و امنيتي و وکلاي متهمان و حتي خانواده هاي آنان. به نظر مي رسد حتي حضور زندان کشيده هاي حوادث اخير که هم اينک با وثيقه و کفالت بيرون از زندان اند يا تبرئه شده اند، مخصوصاً آنها که از چهره هاي شناخته شده اين مرز و بوم اند و وجدان عمومي جامعه با هر گرايش سياسي به هيچ وجه آنها را فتنه گر و اغتشاشگر نمي داند در اين مناظره ها مفيد خواهد بود، البته به شرط بهره مندي از مصونيت قضايي، سياسي و اجتماعي پس از مناظره ها.

6- نقد و بررسي رفتار خبري سياسي و اخلاقي صدا و سيما از يک ماه قبل از انتخابات تا امروز و در ارتباط با حوادث اخير موضوعي است که نخبگان جامعه، مسوولان و آحاد جامعه تمايل دارند آن را شاهد باشند.

7- در بعضي از مناظره ها افتراها و تهمت هايي به بعضي از شخصيت هاي جمهوري اسلامي يا افراد عادي با هويت حقوقي يا حقيقي مشخص و تعريف شده مي زنند که هيچ سهمي در رسانه صدا و سيما براي دفاع از خود ندارند. اين مناظره ها اگر واقعي است و يک مانور سياسي نيست، رسانه اين حق را براي آنها در دفاع از خود محفوظ بدارد. البته بعيد است صدا و سيما چنين حقوقي را رعايت کند. در اينجاست که طرفين مناظره بايد به جاي صدا و سيما از حقوق اجتماعي فرد متهم يا مفتري عليه دفاع کنند .

8- صدا و سيما بپذيرد حداقل تا مدتي بحث هايي ضروري تر از طرح هدفمند کردن يارانه ها و مساله نحوه مديريت پيامبراني چون حضرت نوح(ع) و... براي جامعه مهم است؛ بحث هايي بر محور چرا چنين شد يا چرا چنين کردند و چه بايد کرد؟

9- يکي از موضوعاتي که مي تواند در دستور کار برگزارکنندگان مناظره ها قرار گيرد بررسي و تحليل طرح هاي پيشنهادي آن دسته از نخبگان، مسوولان عالي کشور يا کانديداهاي انتخابات در مسير برون رفت از اين وضعيت است، امثال پيشنهادهاي آيت الله هاشمي رفسنجاني يا جناب آقاي موسوي (بيانيه شماره 17) يا موضوعاتي مثل حمله و هجمه به حسينيه جماران و حريم امام.

10- حضور چهره هاي سرشناس دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا در يک سطح وزين که مورد اجماع نهادهاي حقوقي و احزاب هر دو جريان هستند، اولويت دارد. مثلاً اگر قرار است شخصي از مجلس بيايد با دو فراکسيون مربوطه در ميان گذاشته شود، اگر افراد حزبي قرار است شرکت کنند رسماً از احزاب خواسته شود.

11- سخن آخر با دوستان اصلاح طلب مدعو در مناظره ها است که بر اين نکته مهم توجه داشته باشند؛ اينکه در پهنه و عرصه جامعه چه مي گذرد؟ حتماً به اين مهم توجه کنند که تنها مخاطبان آنها نخبگان يا بينندگان حرفه يي اين برنامه ها نباشند. حتماً براي هواداران واقعي و اصيل و وفادار اصلاح طلبي که دل در گرو ايران اسلامي، هويت ملي و ارزش تاريخي خود دارند، براي آنها و دل آنها نيز سخن بگويند.

ارسال نظرات