صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۹۳۹۷۷
سال ٥٩ شورای انقلاب به‌سرعت قانون منع کشت را تصویب کردند و ٣٥ هزار زمین را در عرض سه سال نابود کردند؛ کاری که سال‌ها قبل بابت آن زحمت کشیده شده بود تا مجوز کاشت را از سازمان ملل بگیریم. ما بدون مطالعه عمیق و حتی بدون مطالعه قوانین قبل از انقلاب و تحلیل و تبیین همان قانون سال ١٣٤٧، کشت را ممنوع کردیم. در عوض چه اتفاقی افتاد؟ ما با کم‌اطلاعی و نگاه هیجانی و آرمانی به پدیده‌ای که واقعیت محض جامعه بوده، خوراک پخت و پز همان مافیا را ایجاد کردیم.
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۹ - ۲۵ اسفند ۱۳۹۷
 
تداوم سوءمصرف انواع مواد مخدر، ایده کشت کنترل‌شده بعضی از این محصولات را زنده کرده است

به گزارش شهروند، تداوم سوءمصرف انواع مواد مخدر در کشور‌های مختلف مسئولان برخی از کشور‌ها را به فکر کشت کنترل‌شده خشخاش انداخته است. این موضوع چند سالی است که در ایران نیز مطرح می‌شود و موافقان و مخالفان مختلف دارد. جالب اینجاست علی هاشمی، دبیر کل سابق ستاد مبارزه با مواد مخدر و رئیس کمیته مبارزه با مواد مخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام از جمله افرادی است که راه‌حل مبارزه با این آسیب اجتماعی در کشور را رویکرد اجتماع‌محور به معتادان می‌داند و از مدافعان کشت کنترل شده محسوب می‌شود. او در گفت‌وگویی ویدیویی که با ایسنا انجام داده دلایل خود را توضیح داده است که خواندن آن قابل تأمل است. بخش‌هایی از این گفتگو را به همین منظور گزینش کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.
 
سال ١٣٣٤ قانون منع کشت و استعمال تریاک را دولت ابلاغ کرد. در ماده یک این قانون مصوب ١٣٤٧ گفته شده: «از تاریخ تصویب این قانون تا زمانی که کشت خشخاش در کشور‌های همسایه ایران رواج داشته باشد (مقصود کشور‌های نظیر افغانستان و ترکیه است) ادامه داشته باشد، وزارت اصلاحات ارضی و تعاون روستایی مجاز خواهد بود در مناطقی و به مساحتی که هر ساله با تصویب دولت وزیران تعیین می‌شود به کشت خشخاش مبادرت ورزد، اما دولت مکلف است در صورت اطمینان از اینکه کشت خشخاش در کشور‌های همسایه متوقف شده، کشت آن را در کشور متوقف کند.» به نظر من نوعی عقلانیت در این قانون وجود دارد؛ این‌که حساب شده ما کاری نکنیم که در کشور‌های همسایه در حالی که بازار مواد مخدر داغ است، ما اینجا ممنوع کنیم، بازار خودمان را دست مافیا بدهیم و به همان مصیبتی دچار شویم که سال ١٣٥٩ کردیم و کشت را نابود کردیم؛ چون نزدیک به انقلاب ٣٥ هزار هکتار کشت مصوب بود و جزو ٨ کشوری بودیم که از سازمان ملل مجوز گرفته بودیم.
 
سال ١٣٥٩ با مبنایی ظاهرا درست کشت مواد مخدر ممنوع شد؛ این‌که ما کشت را ممنوع می‌کنیم، دسترسی‌ها کم خواهد شد، توزیع کم خواهد شد و معتادان خودبه‌خود از بین خواهند رفت. این نگاه بسیار تقلیل‌گرایانه به این وضعیت پیچیده بود. در واقع در قانونی که سال ٥٩ تصویب کردند، متأسفانه آن سوی ماجرا را ندیدند؛ این‌که ما باید زمانی کشت را تعطیل کنیم که کشور‌های همسایه ما هم تعطیل کرده باشند؛ من جدیدا دیگر ابایی ندارم از گفتن این موضوع. با مسئولانی هم صحبت کرده‌ام از جمله رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام، آیت‌الله هاشمی که کمک‌های فراوانی به ما کردند.
 
سال ٥٩ شورای انقلاب به‌سرعت قانون منع کشت را تصویب کردند و ٣٥ هزار زمین را در عرض سه سال نابود کردند؛ کاری که سال‌ها قبل بابت آن زحمت کشیده شده بود تا مجوز کاشت را از سازمان ملل بگیریم. ما بدون مطالعه عمیق و حتی بدون مطالعه قوانین قبل از انقلاب و تحلیل و تبیین همان قانون سال ١٣٤٧، کشت را ممنوع کردیم. در عوض چه اتفاقی افتاد؟ ما با کم‌اطلاعی و نگاه هیجانی و آرمانی به پدیده‌ای که واقعیت محض جامعه بوده، خوراک پخت و پز همان مافیا را ایجاد کردیم؛ یعنی اعتقادم بر این است که پشت تصویب قانون سال ٥٩ ما، همان مافیا بوده است تا ما بیاییم و کشت را ممنوع کنیم تا آن‌ها از این بازار سود ببرند. وقتی ما این کار را کردیم، بازار خودمان را کامل بدون این‌که جایگزینی برای آن داشته باشیم، دودستی به مافیای داخلی، مافیای منطقه‌ای و مافیای بین‌المللی مواد مخدر تقدیم کردیم!
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: