صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

در قسمت هشتم «احضار» تغییر مسیری را شاهدیم در داستانی که از ابتدا بر سر ماورایی بودن اتفاقات و آدم هایش حرف و حدیث فراوان بود.
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۲ - ۱۶ اسفند ۱۳۹۷

فرارو- قسمت هشتم سریال «احضار» به کارگردانی رامین عباسی زاده، پنجشنبه ۱۶ اسفند ماه ۱۳۹۷ با یک روز تاخیر نسبت به تاریخ پخش همیشگی اش، و این بار بدون هیچ توضیحی، وارد شبکه نمایش خانگی شد.
 
"برای خرید حلال و دانلود قانونی قسمت هشتم سریال احضار اینجا کلیک کنید"
 
در خلاصه‌ی داستان این قسمت آمده است: «در قسمت هشتم تغییر مسیری را شاهدیم در داستانی که از ابتدا بر سر ماورایی بودن اتفاقات و آدم هایش حرف و حدیث فراوان بود. «احضار» اولین سریال ایرانی در گونه ترسناک است و به خاطر برخی نما‌های بی پرده، تماشای آن برای افراد زیر پانزده سال و بیماران قلبی، ممنوع اعلام شده است؟!»

با رفتن خاله ثریا، پریا برای اولین بار با مادرش مواجه می‌شود. پریا نمی‌تواند به راحتی حضور گیسو را بپذیرد و از او گله و سوال‌های بسیاری دارد. این که گیسو چطور توانسته او را ترک کند و در این هفت سال کجا بوده است؟!

گیسو تعریف داستان زندگی اش را همان از آن جایی که خاله ثریا رها کرده بود، پی می‌گیرد! او برای پریا تعریف می‌کمد که دیدن ساغر و زن و مردی با چهره‌های پوشیده و طناب داری بر گردنشان و همینطور موجودات عجیب و غریب دیگر او را دچار ترس و وحشت کرده بود و حضور سینا و این که او آن‌ها را نمی‌دید، گیسو را دچار شک کرده بود که دیدن این اشباح واقعیت است یا توهم او و او دارد عقلش را از دست می‌دهد.

ترس و تنهایی گیسو تا جایی پیش می‌رود که شبی حالش بد می‌شود و بچه اش به دنیا می‌آید! بچه‌ای چهار ماهه، اما کاملا سالم و بدون نیاز به دستگاه یا مراقبت ویژه ای! سینا سعی می‌کند که با قرص‌هایی که به گیسو می‌دهد او را از افکار پارانوئیدش دور کند، اما گیسو دور از چشم سینا دارو هایش را نمی‌خورد.

گیسو به دنیا آمدن بچه را بدون کمک ساغر غیر ممکن می‌داند و برای پریا تعریف می‌کند که حتی نام او را به خاطر دختر ساغر انتخاب کرده است. تعریف داستان زندگی گیسو تا همین جا ادامه دارد و سپس او دلیل غیبت هفت ساله اش را بستری بودن در یک تیمارستان مخوف عنوان می‌کند و بالاخره دل پریا را به رحم می‌آورد و او را در آغوش  می‌کشد.

در این زمان پروا هم از بیمارستان مرخص می‌شود و به همراه امیر به خانه شان بازمی گردند و تلاش می‌کنند با درد و رنج از دست دادن فرزندشان کنار بیایند.

در این قسمت اتفاقات ماورایی‌ای که در قسمت‌های قبل نمایش داده می‌شد، با این فرض که همه‌ی آن‌ها توهمات گیسو بوده اند ترکیب می‌شود و زاویه‌ای جدید برای بررسی احضار را نشان می‌دهد. اما هنوز هیچ چیز مشخص نیست. حضور گاه و بی گاه و خنثی سینا، برگشتن گیسو، حرف‌ها و گله‌های بزرگسالانه پریا و... اجازه‌ی فهم درست و نادرست و خیال و واقعیت را از مخاطب می‌گیرد.

زمزمه‌ی اورادی عجیب به جای اذان در گوش پریا توسط ساغر، ماجرای قتل زن و مردی که فریبرز و کلفتش هستند، بستری شدن گیسو در تیمارستان و باز هم رفتار‌های غیر قابل درک سینا به ما اجازه نمی‌دهد تا با قطعیت از چیزی حرف بزنیم.

رفتار‌های عجیب سینا، بی تفاوتی او نسبت به مسائل مختلف، تنها گذاشتن گیسو که از لحاظ عصبی شرایط بدی دارد، برخوردش با پریا و رفتار‌های غیر عادی او و... یا در فیلم نامه‌ی احضار توجیهی دارد و یا خیر! اگر توجیهی ندارد که وای بر ما و وای بر سازندگان احضار و وای بر سینا!

ولی اگر توجیهی دارد پس کی وقت پرده برداشتن از راز سینا فرا می‌رسد؟ و این زمان هر وقت که برسد، چه دیر و چه زود، فایده‌ای ندارد. ما همگی، قسمت‌های متوالی است که متوجه غیر عادی بودن رفتار‌های سینا هستیم و فقط منتظریم که در قسمت تعیین شده‌ی احتمالی او هم بیاید و مانند سایر شخصیت‌های داستان که تا این جا، به جای دست زدن به هر عملی آن را برای ما تعریف کرده اند، کنش‌های درونی و اهداف و گذشته اش را برای ما روایت کند. همین. نه شگفت زدگی‌ای در کار خواهد بود، نه جذابیتی و نه تعلیقی.

صداگذاری‌های بی سلیقه و متعدد و نا هماهنگی‌های صدا و تصویر که در قسمت‌های قبلی هم وجود داشت، در این قسم بیشتر از همیشه آزاردهنده است. آن چه مسلم است این است که بیشتر آن‌ها را هم، آن طور که معمولا در فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی رایج است، نمی‌توان به گردن مسائل ممیزی انداخت.

قطعا ممیزی به سازندگان احضار نگفته است که این دیالوگ را - «برم. باید ماسک عشقمو با دست‌های خودم در بیارم و بشورم.» - به زور و با نازل‌ترین کیفیت صدا در آخر گفت و گوی ساغر و کلفت خیانتکارش بگنجان! و دلیلی ندارد جز ضعف‌ها و حفره‌های پر شمار در فیلم نامه و ساخت احضار که سازندگان آن درست قبل از توزیع هر قسمت متوجه آن می‌شوند و در صدد روتوش آن‌ها بر می‌آیند.

قسمت هشتم حوصله‌ی صبورترین تماشاگران احضار را هم سر می‌برد. پیچیده کردن تعریف داستان به جای پیش برد آن و سوالات پر شماری که با دیدن هر سکانس برای مخاطب پیش می‌آید دیگر از حد گذشته است. باید دید که چه وفت زمان پاسخ به این ابهامات فرا می‌رسد.
ارسال نظرات