سرهنگ خلیل لطفی، در توضیح این خبر، گفت: در نهم اسفند ۹۷ ساعت ۸ صبح پروندهای با موضوع آزار و اذیت جنسی از مرجع قضائی به کلانتری ۱۲۳ نیاوران با شکایت خانم جوانی ارجاع شد که در آن شاکیه عنوان کرده بود راننده یک دستگاه خودرو پراید سفید رنگ تلاش داشته تا وی را مورد آزار و اذیت قرار دهد.
به گزارش ایران، رئیس کلانتری ۱۲۳ نیاوران، افزود: شاکیه با حضور در کلانتری در اظهاراتش به مأموران کلانتری گفت؛ پس از اتمام ساعت کاری و خروج از شرکت تصمیم گرفتم از نوبنیاد برای خرید شیرینی و کادوی روز مادر به نیاوران بروم؛ به عنوان مسافر سوار یک دستگاه خودروی پراید سفید رنگ شدم؛ ابتدا خواستم صندلی عقب بنشیم، ولی با وجود وسایل در صندلی عقب، به پیشنهاد راننده در صندلی جلو نشستم.
راننده از نوبنیاد به نیاوران حرکت کرد تا اینکه مرا تا جلوی شیرینی فروشی که گفته بودم رساند، اما ناگهان بدون توقف و بدون توجه به خواسته بنده برای نگه داشتن خودرو، تغییر مسیر داد؛ از راننده خواستم که خودرو را نگه دارد و گفت: دور میزنم؛ بلافاصله اعتراض کردم و از راننده خواستم تا ماشین را متوقف کند، اما راننده، بدون توجه به درخواست من به مسیر خود ادامه داد و به سرعت خود اضافه کرد؛ شروع به داد و فریاد کردم و تلاش کردم که خودم را از خودرو به بیرون پرتاب کنم.
زمانی که خودم را از ماشین بیرون پرت کردم گوشی موبایلم را به سمت راننده پرتاب کرده تا بتوانم نجات پیدا کنم؛ نهایتاً توانستم از دست راننده نجات پیدا کنم و خودم را به بیرون ماشین پرتاب کردم. با صدای بلند از مردم درخواست کمک کنم و راننده نیز به سرعت از محل متواری شد.
سرهنگ لطفی با اشاره به اینکه شاکیه با کمک مردم به بیمارستان منتقل و تحت درمان قرار گرفته است، گفت: شاکیه بلافاصله پس از ترخیص از بیمارستان به همراه خانواده خود به کلانتری مراجعه و اعلام شکایت نمود که در ادامه تیمی از مأموران کلانتری موضوع را به طور ویژه در دستور کار قرار دادند.
وی افزود: در تحقیقات میدانی مشخص شد، تعدادی از شاهدین ماجرا توانستند قسمتی از پلاک خودرو متواری شده را یادداشت کنند که در ادامه مخفیگاه متهم مورد شناسایی قرار گرفت. با شناسایی محل سکونت متهم، مأموران کلانتری این محل را تحت کنترل نامحسوس قرار داده تا سرانجام متهم در ساعت ۱۱ نهم اسفند همان روز، زمانیکه قصد سوار شدن به خودرو سواری اش در مقابل درب مخفیگاهش را داشت، او را قبل از هرگونه اقدامی دستگیر و در بازرسی داخل خودرو، گوشی تلفن همراه متعلق به شاکیه نیز کشف شد.
سرهنگ لطفی گفت: متهم در تحقیقات اولیه منکر هر گونه تلاش برای آزار و اذیت شاکیه بود، اما در ادامه، با دیدن دلایل و کشف گوشی شاکیه از داخل خودرو چارهای جز اعتراف نداشت و صراحتاً به تلاش خود برای آزار و اذیت خانم جوان اعتراف کرد.
صبحتهای دردناک دختر جوان
به گزارش رکنا، سارا ۲۰ ساله وقتی در کلانتری ۱۲۳ نیاوران مرد شیطان صفت را دید از ترس دیگر قدرت صحبت کردن نداشت و بریده بریده میگفت که مرد شیطان صفت را از اتاق بیرون کنند.
دختر جوان بعد از اینکه راننده پراید از اتاق رییس کلانتری بیرون رفت کمی آرام شدگفت: من حرفهایم را میزنم تا دختران دیگری گرفتار چنین افراد بیمار و دیوانهای نشوند.
سارا در حالیکه از استرس و ترس صدایش میلرزید و اشک روی گونههایش جاری بود درباره جزئیات این پرونده شیطانی گفت: روز ۷ اسفند ماه بود، بعد از تعطیلی محل کارم در یکی از خیابانهای شمال تهران منتظر تاکسی بودم، اما چون روز مادر بود و عجله داشتم به خانه بروم تصمیم گرفتم سوار خودروی شخصی شوم.
دختر ۲۰ ساله ادامه داد: یک پراید سفید که باربند هم داشت ابتدا جلوی یک مرد توقف کرد که مسیرش با مرد مسافرکش یکی نبود و سپس جلوی پای من توقف کرد. وقتی در عقب خودرو را باز کردم دیدم روی صندلی عقب یکسری وسایل و گل است که راننده خواست، سوار بر صندلی جلو شوم.
همه چیز عادی به نظر میرسید و وقتی سوار خودرو شدم راننده خواست تا کمربند ایمنی را ببندم، در مسیر کرایه خودرو را به راننده دادم و با توجه اینکه پول خرد داده بودم راننده از من تشکر کرد تا اینکه به مقصد که جلوی یک شیرینی فروشی بود رسیدیم.
سارا در حالیکه با یاد آوردن صحنه هولناک، صدا و دستانش میلرزید گفت: راننده شروع به دست درازی کرد و من فریاد میزدم کمک و از مردم درخواست کمک میکردم، اما راننده سرعت خودرویش را بیشتر میکرد و با فحاشی میگفت: ساکت شو. مردم به دنبالش میآمدند و راننده با سرعت حتی قصد زیرگرفتن مردم را داشت تا اینکه در آخر مسیر که به قسمت سرازیری میرسید و دیگر کسی نمیتوانست به کمکم بیاید از خودرو به بیرون پریدم.
دختر جوان ادامه داد: حاضرم بودم بمیرم، ولی اسیر راننده شیطان صفت نشوم، راننده دستم را گرفته بود که خودم را به بیرون پرت کردم و گوشی موبایلم داخل خودرویش افتاد.
سارا در حالیکه از ترس ضجه میزد گفت: خیلی اتفاقی وحشتناکی بود، هنوز قیافه راننده تو ذهنم میآید حالم بد میشود، شبها کابوس میبینم، میترسم سرکار بروم و بدون پدر و مادرم قدرت بیرون رفتن از خانه را ندارم و شبها از ترس با جیغ و فریاد از خواب بیدار میشوم.
وی افزود: با اینکه دستگیر شده، اما هنوز میترسم، میترسم از اینکه آزاد شود و به سراغم بیاید و اذیتم کند. من توانستم فرار کنم، ولی دلم برای دخترانی میسوزد که نمیتوانند فرار کنند و بعد از ربودنشون هزار بلا سرشون میآورند و سلاخیشان میکنند.
من از قوه قضاییه میخواهم این آدمهای روانی را جمع کنند، مگر دختر ۲۰ ساله چه گناهی کرده که یک مرد به خودش اجازه دهد هر بلایی که میخواهد سر دختران بیاورد، خواهش میکنم نگذارید این افراد آزاد شوند.
سارا درباره دستگیری متهم درحالیکه از ماموران کلانتری ۱۲۳ نیاوران تشکر میکرد به خبرنگار رکنا گفت: بعد از بیمارستان با خانوادهام به کلانتری آمدم و گفتم که راننده خودرو یک مرد لاغر اندام، با موهای بلند بود و ریش داشت که در زمان فرار از دستش گوشی موبایلم داخل خودرویش جا مانده است.
وی ادامه داد: ابتدا خودم با موبایلم تماس گرفتم، اما از ترس نتوانستم حرف بزنم، اما در ادامه با راهنمایی سروان حسنلو، پدرم با مرد جوان تماس گرفت و پیامک داد، راننده میگفت که میخواهد مرا ببیند، مرد روانی از ضجه کشیدن من لذت میبرد تا اینکه فردا همان روز وقتی به محل قرار آمد تا گوشی موبایلم را پس دهد دستگیر شد.