صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

در نهنگ آبی قسمت مهره پیاده ، آرمین به خواسته مروارید سیستم علیرضا خالقی را هک می کند،نادر که مشکلاتش با مروارید بیشتر از قبل شده سعی می کند مروارید را تهدید کند،بهمن در اثر گفته هاله به رابطه بین آرمین با آناهیتا شک کرده است و....
تاریخ انتشار: ۲۱:۲۳ - ۰۷ اسفند ۱۳۹۷

فرارو- قسمت پنجم سریال نهنگ آبی، سه شنبه ۷ اسفند ماه ۱۳۹۷ وارد شبکه‌ی نمایش خانگی شد. "مهره‌ی پیاده" عنوان این قسمت از سریال است و در خلاصه‌ی داستان آن آمده است: «در نهنگ آبی قسمت مهره پیاده، آرمین به خواسته مروارید سیستم علیرضا خالقی را هک می‌کند، نادر که مشکلاتش با مروارید بیشتر از قبل شده سعی می‌کند مروارید را تهدید کند، بهمن در اثر گفته هاله به رابطه بین آرمین و آناهیتا شک کرده است...».
 
"برای خرید حلال و دانلود قانونی قسمت پنجم سریال نهنگ آبی اینجا کلیک کنید"

در قسمت‌های قبل روند تغییر یک دانشجوی درون گرای رشته‌ی امنیت شبکه به یک هکر در استخدام مافیا تا یک قاتل و تا کسی که دن کرلئونه وار استعداد رسیدن به مدارج بالای مافیا را هم از خود بروز می‌دهد، دیدیم. مشاهده کردیم که آرمین مشرقی که با یک سایت کتابخوانی و زندگی ساده‌ی خود مشغول بود، بعد از آشنا شدن با ژاله و دل بستن به او، پایش به شرکت و روابطی باز می‌شود که تا پیش از آن حتی فکرش را هم نمی‌کرد.

بعد از هک کردن سیستم یکی از اعضای هیئت مدیره به درخواست آناهیتا و نجات او از دست گماشته‌ای که از طرف پرویز، رئیس هیئت مدیره، برای آسیب زدن به آناهیتا مامور شده بود، و قتل جوان گماشته‌ی موتوری و سر به نیست کردن او، آرمین وارد رابطه‌ای با مروارید می‌شود. مروارید آرمین را برای حفظ امنیت شرکت و حفظ منافع خودش و شوهرش نادر به استخدام در می‌آورد.
 
 
اما پرونده‌ی هک کردن سیستم دکتر علیرضا خالقی، یکی از اعضای هیئت مدیره‌ی شرکت مادر، که ادعای بر ملا کردن پرونده‌ی فساد اعضای شرکت در رابطه با یکی از پروژه‌های ساختمان سازی شرکت را دارد، رابطه‌ی آرمین را با مروارید و نادر وارد فاز جدیدی می‌کند.

در قسمت پنجم آرمین سیستم خالقی را هک می‌کند. او که با از سر گذراندن اتفاقات چند وقت گذشته، مثل قتل جوان موتوری، دچار نوعی از احساس قدرتمندی شده بود، پس از هک کردن سیستم خالقی بیش از پیش احساس قدرت می‌کند و فکر می‌کند که به جایی رسیده است که می‌تواند برای دیگران تصمیم بگیرد.
 
او پس از بررسی فایل‌های سیستم خالقی، وارد معامله‌ی جدیدی با مروارید می‌شود و دادن پسورد فایل‌ها را منوط به پرداخت مبلغ بالاتری می‌داند. او از مروارید مالکیت دفتری که در آن کار می‌کند را طلب می‌کند.

نادر پس از با خبر شدن از موضوع سراغ آرمین می‌رود و او را تهدید می‌کند که ماجرای قتل مهرداد را لو می‌دهد. اما آرمین به کلی ماجرا را منکر می‌شود و با حرف‌ها و رفتارش بیش از پیش نادر متزلزل را عصبانی می‌کند تا جایی که نادر تصمیم می‌گیرد خواهر مهرداد را در جریان قتل برادرش بگذارد و ماجرا را به پلیس اطلاع دهد، اما مروارید با ترفند‌های خودش او را آرام می‌کند.

مروارید راضی می‌شود که دو دانگ از دفتر را با شرط همکاری بیشتر آرمین به نام او کند. اما او پس از گرفتن سهمش از دفتر باز هم تمام فایل‌ها را در اختیار مروارید قرار نمی‌دهد و این بار به جای مبلغ بیشتر می‌خواهد که از نقشه‌ی مروارید برای خالقی سر دربیاورد.

با حرف‌های مروارید معلوم می‌شود که دکتر خالقی زندگی‌ای کاملا دو گانه دارد. او که مدتی مسئول شرکت در اتریش بوده است، عاشق یک خواننده‌ی اتریشی می‌شود و با او ازدواج می‌کند. مروارید با اطلاع از این موضوع به دنبال مدارکی است که با آن‌ها بتواند خالقی را تهدید کند که خانواده اش را از موضوع زندگی مخفی او در اتریش با خبر می‌کند.

اما آرمین برای فیصله‌ی این موضوع پیشنهادی کثیف تر، اما بهتر دارد. آرمین به مروارید پیشنهاد می‌کند که فایل‌های مربوط به رابطه‌ی خالقی و زن اتریشی اش و زندگی مخفیانه اش را برای خانواده اش بفرستد و در اینترنت منتشر کند. او معتقد است با رسوا کردن خالقی نزد مردم و خانواده اش شر او برای همیشه از سر آن‌ها کم می‌شود.

در این میان بهمن که تا اکنون فقط ناظر آشفتگی‌های آناهیتا بوده است، با تحریک منشی اش هاله، آناهیتا را تعقیب می‌کند و او را در خانه‌ی آرمین می‌یابد. بهمن آناهیتا و آرمین را در حال خیانت به خودش و ژاله می‌پندارد، اما باز هم خودش را کنترل می‌کند و با آن‌ها روبرو نمی‌شود.

قسمت پنجم قسمت نبرد قدرت و زور آزمایی آرمین، مروارید و نادر است و در این نبرد هرکس به دنبال اهداف خودش است. اما این آرمین است که از لحظه لحظه‌ی این جنگ لذت می‌برد. او هم در ذهن و هم در زندگی واقعی اش پا در عرصه‌هایی گذاشته است که سراسر برایش تجربه‌های هیجان انگیز است و گویی خود را در یک بازی کامپیوتری فرض می‌کند.
 
او حالا در پی عشقی پاک با ژاله است، کمی احساسات برای آناهیتا بروز می‌دهد و از اغوا کردن و بازی دادن مروارید هم باکی ندارد. از طرفی دیگر در افتادن با نادر که روزی از او می‌خواست که ضمانت جانش باشد هم برایش ماجراجویانه و همراه با ترس، اما جذاب است.

شخصیت‌های نهنگ آبی رفته رفته بیشتر سر و شکل می‌گیرند و نیات خود را بروز می‌دهند. داستان پیچیده و پیچیده‌تر می‌شود و راه‌ها برای ورود شخصیت‌های فرعی‌تر به بطن داستان باز می‌شود. کماکان قصه با ریتم مناسبی پیش می‌رود و هنوز جذابیت پی گیری قسمت‌های بعدی سریال از بین نرفته است.

مخاطبان هم کماکان از سریال راضی به نظر می‌رسند و تغییرات خلق و خوی آرمین از یک پسر ساده به کسی که دیگر هیچ باکی ندارد تا با افرادی روبرو شود که پول و قدرتی چندین و چند برابر او دارند، هم برای آن‌ها جذاب است. همچنین به جز ماجرای آرمین با مروارید و نادر، هنوز ماجرا‌های فرعی دیگری هم وجود دارند که بینندگان سریال منتظر پرداختن نهنگ آبی به آن‌ها هم هستند.
 
ماجرا‌هایی مثل: حال و روز و نقشه‌های آناهیتا که پس از هک کردن سیستم نادر کمی به حاشیه رانده شده است، ژاله و رابطه اش با آرمین، رابطه‌ی نادر و آناهیتا و عکس العمل او نسبت به مسائلی که در شرکت می‌گذرد و...

به هر روی نهنگ آبی کماکان با قدرت پیش می‌رود و همچنان نبض مخاطب را در دست دارد و باید منتظر بود و دید که این پیش روی تا کجا ادامه دارد...
ارسال نظرات