چندین سال است که با هم یک تیم جدا نشدنی تشکیل دادهاند. تیمی که سناریوی انواع سرقتها را با هم طراحی و اجرا میکنند؛ ١٣ نفرند که ٦ نفرشان در درگیریهای طایفهای دست به جنایت زده و با گرفتن رضایت از مرگ نجات یافتهاند. قاتلانی که بعد از آزادی از زندان دوباره با هم یک تیم شدند و این بار خانههای شمال پایتخت را هدف سرقتهای میلیونی خود قرار دادند. اعضای باند «نازاره» با هر روشی که بلد بودند، وارد خانههای لوکسی که کسی درون آنها نبود، میشدند و هرچه پول و طلا و اشیای گرانقیمت بود، با خود میبردند.
به گزارش شهروند، حالا این ١٠ مرد و سه زن همگی در یک عملیات پلیسی گرفتار شدند و برای چندمین بار راهی سلولهای خود میشوند. ماجرا از ٧٠ روز پیش آغاز شد. وقتی چند نفر در شمال و شمالغرب پایتخت به پلیس مراجعه کرده و از سرقت خانههای لوکسشان خبر دادند. این سرقتها بیشتر در شمال پایتخت بهویژه در محدوده حوزه کلانتری ۱۳۴ شهرک قدس رخ داده بود. برای همین موضوع به صورت ویژه برای شناسایی و دستگیری این گروه از سارقان در دستور کار ماموران کلانتری ۱۳۴ قرار گرفت.
نخستین مالباخته با حضور در کلانتری ۱۳۴ شهرک قدس در اظهاراتش به ماموران گفت: «با توجه به تصاویر دوربینهای مداربسته، سارقان ساعت ۳۷:۲۰ وارد خانه من شده و ساعت۵۷:۲۰ با سرقت همه اموال داخل گاوصندوق شامل پول، ارز، طلا و جواهرات به ارزش تقریبی ۴۰۰میلیون تومان خانه را ترک کردند.» در ادامه مالباختهای دیگر نیز به کلانتری مراجعه کرد و در اظهاراتش به ماموران گفت: «من به همراه اعضای خانواده در مسافرت بودم که با تماس همسایهها متوجه شدم خانهام مورد سرقت قرار گرفته است. در مراجعه به خانه متوجه شدم که سارقان با تخریب در خانه اقدام به سرقت بیش از ۱۰۰میلیون تومان طلا و ارز از داخل خانه کردهاند.»
بیشتر بخوانید:
بازداشت اعضای باند مخوف سرقت که ۶ نفر را کشتند
با افزایش این شکایتهای مشابه، ماموران پلیس موضوع را به صورت ویژه در دستور کار خود قرار دادند و با انجام اقدامات ویژه پلیسی و بهرهگیری از تصاویر به دست آمده از دوربینهای مداربستههای چندین محل سرقت، موفق به شناسایی گروهی از مجرمان سابقهدار در ارتکاب جرایم مختلف شدند. ماموران اطلاع پیدا کردند که اعضای این گروه از سارقان، مجموعهای از جرایم مختلف را در سوابق خود دارند. ماموران دریافتند ٦عضو این گروه، سابقه جنایت و قتل عمد دارند که پس از گرفتن رضایت اولیای دم و سپریشدن محکومیت از زندان آزاد شدهاند.
همچنین ماموران اطلاع پیدا کردند که یکی از اعضای این باند تاکنون ۶۵ بار به اتهام ارتکاب جرایم مختلف از سوی پلیس دستگیر و روانه زندان شده است. بنابراین با شناسایی همه اعضای این گروه از سارقان و نهایتا شناسایی مخفیگاه آنها در خانهای ویلایی در منطقه صفادشت که با پول سرقتی آنجا را خریده و به پاتوق خود تبدیل کرده بودند، ماموران کلانتری ۱۳۴ شهرک قدس ضمن هماهنگی با مقام قضائی و طی یک عملیات ضربتی اقدام به دستگیری ١٠ مرد و سه زن کردند. در همان تحقیقات مقدماتی مشخص شد که اعضای خانم این گروه به شیوه پرسهزنی و زاغزنی، خانههایی را که ساکنان آن در محل سکونتشان حضور نداشتند، شناسایی میکردند .
سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس تهران بزرگ درباره این پرونده گفت: «با دستگیری متهمان و اعتراف آنها به دهها سرقت منزل در شمال و شمالغرب تهران، ماموران موفق به شناسایی بیش از ۱۴ محل سرقت شدند.»
از درگیری طایفهای تا سرقت از خانههای لوکس
سردسته این باند مخوف برای بار چندم است که دستگیر میشود. او ٦ ماه پیش از زندان آزاد شده بود و قرار بود به اتهام قتل برادرزادهاش اعدام شود، اما توانست از اولیایدم رضایت بگیرد و از مرگ رهایی یافت و توانست به زندگی بازگردد با این حال بعد از آزادی از زندان بود که دوباره با همتیمیهایش به تبهکاریهای خود ادامه داد. این تبهکار ماجرای سرقتهایش را تشریح کرد:
چند وقت است که دزدی میکنی؟
چندین سال است که با دوستان تیم تشکیل دادهایم.
همدستهایت را از کجا میشناختی؟
با آنها دوست و بچهمحل بودم. ما همه اهل یک منطقهایم. از کوهدشت میآییم و سالیانسال است که همدیگر را میشناسیم. در همان کوهدشت هم بود که با هم تصمیم گرفتیم یک باند تشکیل بدهیم.
نقش دخترها در گروهتان چه بود؟
من با یکی از آنها چندین سال است که در ارتباطم. آنها گاهی وقتها نقش زاغزنی را در گروهمان ایفا میکردند.
شیوه سرقتهایتان چگونه بود؟
در شمال پایتخت خانههای لوکس را شناسایی میکردیم، بعد از آن به گروههای چهار یا پنج نفره تقسیم و هر کدام وارد یک خانه میشدیم و سرقت میکردیم.
چطور وارد خانهها میشدید؟
با هر روشی که میتوانستیم وارد میشدیم. مثلا یک بار از پنجره وارد میشدیم، یک بار با شکستن قفل در، یک بار هم با قوطی مایع ظرفشویی در را باز کرده و وارد شدیم، ولی قبل از آن مطمئن میشدیم که کسی در خانه نیست.
ماجرای قتلهایتان چه بود؟
ما همه اهل کوهدشت هستیم و در آنجا درگیری طایفهای داریم. همه قتلها هم مربوط به درگیریهای طایفهای است که همهمان بعد از گرفتن رضایت آزاد شدیم. البته یکی از اعضای باند بعد از مرگ سرنشین موتورسیکلتش محکوم به پرداخت دیه شد که بعد از پرداخت دیه از زندان آزاد شد.
خودت چه قتلی مرتکب شده بودی؟
من با اسلحه اشتباهی برادرزادهام را کشته بودم، یعنی باعث مرگش شدم. تیر ناگهان شلیک شد و برادرزادهام جان باخت. قصد کشتنش را نداشتم. همه چیز اتفاقی رخ داد.
من فقط به امیر علاقه داشتم
شش سالی میشود که سردسته باند را میشناسد و با او ارتباط دارد. میخواست با این پسر ازدواج کند. با اینکه با اعضای گروه در ویلای لوکس دستگیر شده، ولی ادعا میکند که نقشی در سرقتها نداشته است. میگوید فقط به خاطر علاقه به سردسته این باند، در بین اعضای گروه بوده و از هیچکدام از سرقتها خبر نداشته است. این دختر درحالیکه اشک میریخت، از ماجرای ارتباطش با این گروه گفت:
چند وقت است که امیر را میشناسی؟
شش سال است که با او در ارتباطم.
کجا با او آشنا شدی؟
در کوهدشت با هم آشنا شدیم. ما همه اهل کوهدشتیم و من چند سالی بود که امیر را میشناختم و عاشقش بودم.
میخواستید با هم ازدواج کنید؟
بله.
از سرقتها و خلافکاریهایش خبر داشتی؟
قبلا بله، ولی این بار تصور میکردم که بعد از آزادی از زندان دیگر خلاف نمیکند. خودش اینطور میگفت. من هم به او اعتماد کرده بودم.
برایت سوال نبود که این همه پول و ثروت را از کجا میآورد؟
میگفت با دوستانش نمایشگاه خودرو زده و کارش گرفته است. من هم خبر نداشتم. میگفت کار و معامله خودرو میکند. برای همین پولدار شده است.
در همین خانه ویلایی که دستگیر شدی یک کولهپشتی پر از پول و طلاهای سرقتی بود، آن را ندیدی؟
نه، ندیده بودم. من زیاد از امیر سوال نمیکردم. دوست نداشت در کارهایش دخالت کنم.
چرا به این ویلا آمده بودی؟
از کوهدشت خودم به تنهایی آمدم، تا پیش امیر باشم. دلم برایش تنگ شده بود. قصد دیگری نداشتم.
قبلا هم با امیر در دزدیهایش شریک بودی؟
نه اصلا. من فقط با امیر در ارتباط هستم، از کارهایش خبر نداشتم.