«تقصیر خودتونه مردم، بالشت نرم زیر سر مسئولین میذارین، تقصیر خودتونه بهشون رأی میدین!» یا «خودمان رأی دادهایم، نمیشود موقع رأیدادن بیمبالاتی کنیم و بعد از کسی دیگر بخواهیم مشکلات ما را حل کند».
به گزارش شرق، این جملاتی است که این روزها در رسانههای اصولگرا زیاد تکرار میشود؛ خواه از زبان یک فرد عادی در صداوسیما یا یک سیاستمدار در یک رسانه. احتمالا برای نخستینبار است که از صداوسیما یک شهروند امکان و اجازه پیدا میکند تا نسبت به رأیدادن به رئیسجمهوری مستقر ابراز پشیمانی کند. رسانه ملی و جریان همسویش با رسانهها و شبکههای اجتماعیشان پروژه آزادی بیان و نقد را سمتوسودهی و کانالیزه پیش میبرند و در کنارش خط «خودمقصرسازی مردم» را بعد از خط «پشیمانیم».
نخستینبار سایت تابناک در سال ۹۶ یک نظرسنجی برگزار کرد و گزارشی نوشت با این تیتر که «شما از انتخاب روحانی پشیمان هستید یا نه؟»، اما حالا آنها از «پشیمانیم» به «مقصرید» رسیدهاند.
خط ظریفی هم که اصولگرایان در ذیل پروژه مقصرسازی مردم در برآمدن روحانی دنبال میکنند، برجستهکردن رقیب روحانی است؛ به این معنی که مردم مقصر وضع موجودند، چون از بین دو گزینه رقیب هم، به حسن روحانی رأی دادند، اگر به رقیب او رأی میدادند وضعیت اینگونه نبود.
توییتهای آنها و نوشتههایشان در شبکههای اجتماعی با تهمایهای از طنز و کنایه هم همراه است. مصداق ضربالمثل «کسی که خربزه میخورد باید پای لرزش هم بنشیند!». یک کاربر ارزشی در توییتی نوشته بود: «اوضاع اقتصادی امروز نتیجه رأی دیروز خود ماست» یا «پراید ۵۰ میلیونی امروز حاصل رأی یک عده واسه رقصیدن و... و کنسرت بود، همان کسانی که عقلشان زیر... بود». آنها ماجرای انتخابات را به انتخاب میان دو گزینه حق و باطل تبدیل کرده و از رأی شرعی و غیرشرعی نام میبرند.
یکی از آنها در توییتی نوشته است: «وقتی برای رضای خدا رأی نمیدیم خدا هم میگه حالا برای رضای هر کی رأی دادی بدو دنبال همون... حال امروز ما ایرانیها که دنبال یه لقمه نون صبح تا شب میدویم به خاطر رأی غیرشرعی به روحانی است».
برخی هم سخنان حسن روحانی درباره «دولت ثمره انتخاب مردم است» را کنایهوار مطرح و تکرار کردهاند: «رئیسجمهور انتخابات چهار سال یکبار است تا ملت به هر دیدگاهی رأی داد، کشور بر آن مبنا اداره شود. یعنی این دولت و این عملکرد ثمره انتخاب مردمه».
کاربر دیگری نوشته است: «خیلیها معتقدند مقصر اصلی وضع کنونی انتخاب مردمه پس مردم باید نتیجه انتخاب غلطشون رو بپذیرند». اینجاست که سواد رسانهای میتواند مددرسان باشد؛ یعنی به این فکر کنیم که چرا زمان احمدینژاد کسی حق نداشت در صداوسیما از رأی خود ابراز پشیمانی و پریشانی کند؟!
نکته دیگری که قرار است در این پروژه خودمقصرسازی مردم از دیده پنهان بماند این است که اساسا بر اساس قانون، مردم موظف هستند به گزینههای محدود تأییدشده از سوی شورای نگهبان رأی دهند. سردار نقدی اخیرا گفته بود: «خود ما رأی دادهایم و اگر قصور یا تقصیری در این مسئله وجود داشته باشد، از خود ماست. ما کشور مردمسالار هستیم. نه بنده و نه هیچکس نمیتواند و نباید جلوی آرای مردم بایستد. باید شخصی را انتخاب کنیم که تفکر سادهزیستی داشته و مخالف اشرافیگری باشد و وزیر سالم و پاک به مجلس معرفی کند. اگر میخواهیم وزیر زراندوز نداشته باشیم باید نماینده مجلس باصلابت انتخاب کنیم که به چنین وزیری رأیاعتماد ندهد. در انتخابات مجلس دو لیست وجود داشت که در یکی از لیستها ۱۰ اقتصاددان برتر کشور وجود داشتند و در لیست دیگر هیچ اقتصاددانی وجود نداشت.
افرادی که در لیست اول بودند معتقد بودند که مشکل اصلی کشور اقتصادی است و از طریق فعالکردن ظرفیتهای داخلی بر مشکلات اقتصادی کشور فائق آمد، اما افرادی دیگر که در لیست دوم بودند اعتقاد داشتند که مشکل کشور نبود آزادیهای جنسی و روابط زن و مرد است و باید افرادی روی کار بیایند که در جهت این نوع آزادی قدم بردارند. آنها میگفتند نیروهای انقلابی میخواهند در خیابانها بین زن و مرد دیوار بکشند و کنسرتها را لغو کنند و ما میخواهیم سر کار بیاییم که اینطور نشود. ما مردم به چه کسی رأی دادیم؟ به گروه دوم که از اقتصاد چیزی نمیدانستند و به ظرفیت ملی اعتقادی نداشتند و به حل مشکلات مردم از طریق امتیازدادن به خارجیها مینگریستند. حالا معترضیم که چرا مشکلات اقتصادی حل نمیشود. خب با این انتخاب ما چرا باید مشکلات اقتصادی حل شود؟ این نشان میدهد که در انتخابهای خود دقت نکردهایم. ما خودمان چنین افرادی را انتخاب کردیم».
اما مصطفی تاجزاده در توییتی نوشته بود: «اوضاع بد امروز نتیجه رأی دیروز مردم نیست؛ این ماحصل دخالت در تمام تصمیمگیریهای خُرد و کلان، سیاسی و غیرسیاسی در کشور است».
کاربری در واکنش نوشته بود: «یکجور میگویند ۹۶ کاش به روحانی رأی نمیدادیم که انگار یا نستراداموس بودیم و آینده رو دیده بودیم یا گزینههای بهتری داشتیم. عزیزان سال ۹۶ بهترین کار ممکن و موجود را انجام دادیم. تمام».
آذر منصوری، قائممقام دبیر کل حزب اتحاد ملت، درباره پروژه مقصرسازی مردم بهویژه از سوی صداوسیما، گفت: «در شرایطی که فشارهای دشمنان استراتژیک بر ایران بیشتر شده است، بیش از هر مقطعی، برونرفت از این شرایط نیازمند برنامهریزی، تقویت اعتماد عمومی، ترمیم شکافها و تولید محتوای متناسب با این موارد در رسانههاست. سیاست صداوسیما و رفتار یکجانبه و جناحی آن موجب ایجاد بیاعتمادی به دولت و ایجاد شکاف بین دولت و مردم میشود درحالی که باید رفتارها و سیاستهای صداوسیما در جهت تقویت انسجام ملی و کمک به کشور برای خروج از التهابات موجود باشد. در واقع صداوسیما در راستای هدفی گام برمیدارد که مخالفان ایران با تحریمها نقشه تحقق آن را دارند. اینگونه عملکرد صداوسیما باعث ناامیدی مردم از صندوق رأی میشود و بر مشارکت مردم در تصمیمگیریها تأثیر میگذارد. صداوسیما باید توجه بیشتری به این شکافها داشته باشد تا مردم ایران اندک اعتمادی به رسانه رسمی و فراگیر خود داشته باشند. با مقایسه دوره اصلاحات، پس از اصلاحات و دوره فعلی به این نتیجه میرسیم که صداوسیما در جهت حذف یک جریان سیاسی عمل میکند و اصل بیطرفی که جایگاه رسانه را در یک کشور مشخص میکند، رعایت نمیکند».
رضا اکرمی، عضو جامعه روحانیت مبارز، هم در اینباره گفت: «در سال ۹۷ با مشکلات بسیاری مانند گرانیها و... روبهرو شدیم که به خروج آمریکا از برجام و حمایتنکردن کافی و لازم اروپا از ایران مربوط میشود و در واقع ما ماههای دشواری داشتیم. آنچه درباره عوامل این مشکلات اهمیت دارد، این است که فقهای قم، فرهیختگان و نخبگان بررسی کنند که آیا این مشکلات مربوط به داخل است یا خیر. رهبری اختیار تام به سران سه قوه داده است تا مشکلات را بررسی کنند، اما به جای آنکه دست به دست هم بدهند و مشکلات را بررسی کنند، فرافکنی میکنند. در دیماه ۹۶ در بعضی از شهرها اغتشاشات و تظاهراتی رخ داد که با بررسی آنها مشخص شد که صداوسیما، مطبوعات، مجلس و خطبههای نماز جمعه به این مسئله دامن زدند. اما در اینجا خود نظام مظلوم واقع شد. در واقع آنچه ضروری است، یافتن راهحل است، اما بیشتر به دنبال مقصر میگردیم. الان وقت ریشهیابی و یافتن مقصر نیست و باید مشکلات را با درایت و عقلانیت حل کنیم».