صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

در فیلم سینمایی متری شیش و نیم، نوید محمد زاده در نقش یکی از سرکردگان توزیع مواد مخدر ایفای نقش می کند. در این فیلم پیمان معادی در نقش پلیس نقش آفرینی می کند. پریناز ایزدیار در این فیلم در نقش همسر سابق نوید محمد زاده نقش آفرینی می کند.
تاریخ انتشار: ۲۲:۴۴ - ۱۸ بهمن ۱۳۹۷

متری شیش و نیم
کارگردان: سعید روستایی، تهیه کننده: سید جمال ساداتیان
بازیگران: نوید محمدزاده، پریناز ایزدیار و پیمان معادی
خلاصه داستان: در بزنگاه روزهای سخت شکل گرفته است، روزهایی که اعتیاد و مواد مخدر هم گریبان زندگی مردم این شهر را رها نمی‌کند.

 

نقد فیلم متری شیش و نیم توسط مسعود فراستی، سعید قطبی زاده و ...

 

حواشی

«متری شیش‏ و نیم» در سکوت خبری و بدون انتشار عکسی و تنها با یکی دو خبر که ساداتیان آن‌ها را اعلام کرد، نمایش داده شد. تنها همه می‏دانستند که فیلمبرداری در شرایط سخت و با همراهی سه هزار معتاد انجام می‏ شود؛ معتادانی واقعی که نیازی به گریم و بازی نداشته باشند و چهره و فیزیک آن‌ها همان چیزی باشد که روستایی می‏ خواهد و کمتر بازیگری می‏ تواند آن را به نمایش بگذارد.

 

برای خرید قانونی و دانلود حلال فیلم سینمایی متری شیش و نیم اینجا کلیک کنید
 

این همان الگویی است که مهرجویی هم در فیلم‏های خود آن را به کار می‏ گرفت و از معتادان مواد مخدر در فیلمی مانند «سنتوری» استفاده کرد تا همه چیز واقعی به نظر برسد. اما شاید به کار گرفتن حدود سه هزار معتاد در سینما و حتی بیش از این‌ها به قول ساداتیان یعنی نزدیک به هفت هزار معتاد برای اولین بار در سینما اتفاق افتاده باشد. «متری شیش‏ و نیم» را که ببینید از حضور شانه به شانه این همه هنرور معتاد حیرت‏زده شوید. ساماندهی و هدایت و رهبری این تعداد هنرور در کنار هم کاری است کارستان که از عهده هر کارگردانی برنمی‌‏آید. تنها کارگردانی می‏ تواند از آن‌ها اینطور کار بکشد که با دنیا و خواسته‌های آن‌ها آشنا باشد و این همان توانایی است که روستایی به خوبی از آن برخوردار است چراکه او بیش از دو سال از زندگی خود را صرف تحقیق و پژوهش درباره اعتیاد و گرفتاران به این پدیده کرده، درباره آن فیلم ساخته و به خوبی با آن‌ها آشنایی دارد. اگر در «ابد و یک روز» او مشکلات یک خانواده درگیر با اعتیاد را به تصویر کشید، حالا در «متری شیش‏ و نیم» جامعه‌‏ای که با این مسئله درگیر است را به نمایش می‏ گذارد.


بیشتر بخوانید:


پلان‏ها و سکانس‌‏هایی را درباره نحوه زندگی معتادان و بزرگ شدن فرزندان آن‌ها در این فیلم می‏ بینیم که به جرات می ‏توان گفت تا این حد بی ‏پرده و صریح، تصاویری از آن‌ها را در هیچ فیلمی در سینمای ایران ندیدیم. روستایی در دومین فیلمش تصاویر به شدت واقعی و دردناک از معتادان را در میان داستانی خشن و داراماتیک به نمایش گذاشته و هم معتادان و هم موادفروشان را قربانی این معضل اجتماعی نشان داده است. همه این‌ها شناخت او از این پدیده را با جزئیات و ریزه‏‌کاری‏ها نشان می‏ دهد؛ شناختی که براثر همنشینی و آگاهی او از افرادی که به هر شکل درگیر این مسئله هستند، نشان می‏ دهد او به واکاوی مسائل زیرپوست شهر پرداخته و تصویری عریان و بی‏واسطه از آن‌ها را نشان تماشاگر می ‏دهد. همین‏ ها هم برای او مشکلاتی ایجاد کرد و واکنش بعضی نهاد‌ها و سازمان‏های مرتبط با مسئله اعتیاد را برانگیخت چراکه مسئولان این نهاد‌ها با تماشای این فیلم با تصاویری روبه‏‌رو شدند که تا پیش از این، چنین با صراحت و مستقیم به این معضل اجتماعی به نمایش درنیامده بود. حالا تماشاگرانی که به تماشای «متری شیش‌‏ونیم» می‏ نشینند، صحنه‏‌هایی را می‌‏بینند که تا پیش از این فقط درباره آن شنیده یا در بعضی از فیلم‏های مستند تنها گوشه‏ای از آن را دیده بودند.

منبع: روزنامه سازندگی

تیزر متری شیش و نیم


فیلم «متری شش و نیم»؛ میخکوب کننده و جذاب

سامیار حیدری

آن چیزی که در قراردادی نانوشته در سینمای ایران نامش را سینمای اجتماعی گذاشته‌اند، در یک سوم ابتدایی «متری و شش و نیم» به اوج می‌رسد، منظور از سینمای اجتماعی سینمایی است که به دنبال گروگانگیری از احساسات و عواطف مخاطب نیست.

برای این که بحث روشن‌تر شود، نمونه‌هایی مثل «ملبورن» و یا «شکاف» را به یادتان می‌آورم، مواردی که با کودک کُشی به دنبال زجر مخاطب هستند. «متری شش و نیم» در آن بازه‌ی سی دقیقه ابتدایی، دوربین جسور و خط داستانی افشاگرانه‌ای دارد که گاه حتی به سینمای مستند نزدیک می‌شود. کنترل آن مقدار از میزانسن‌های دشوار کار شاقی است که سعید روستایی آن را در اوج انجام می‌دهد.

اگر قائل باشیم چیزی به نام سینمای اجتماعی هست، این یک سوم ابتدایی فیلم «متری شش و نیم» نهایت و آمال آن است. دوربین به سطح شهر می‌رود و ته پلیدی‌ها را بدون هیچ تعارفی در می‌آورد. این بُریده از اثر سعید روستایی حتی خیلی بالاتر از «ابد و یک روز» قرار می‌گیرد، نظیر چنین سینمایی را شاید فقط در ساخته‌ی درخشان مهرجویی (دایره مینا) داشتیم، آن جا، اما فیلم تماما متمرکز و منسجم بر خط روایی مستند نَمایش می‌ماند.

روستایی، اما به خط روایی ناتورالیستی اولیه اش وفادار نمی‌ماند و در یک سوم میانی مفتون جذابیت تقابل قهرمان و ضد قهرمان داستانش می‌شود، البته که نوع پرداخت تقابل نوید محمدزاده و پیمان معادی انصافا خیلی هم خوب و یا حداقل جذاب درآمده و به جرات می‌توان با نمونه‌های موفق خارجی مثل (مخمصه – آل پاچینو، دنیرو) مقایسه‌اش کرد.

کهن روایت دزد و پلیس (در این جا قاچاقچی شیشه و پلیس آگاهی) در «متری شش و نیم» یک تقابل درجه یک دارد که در سینمای ایران کمتر با این کیفیت دیده‌ایم، فیلم در یک سوم میانی آن جسارت ابتدایی را از دست می‌دهد و با دیالوگ و کمی سکون از لحاظ حرکت در داستان همراه می‌شود، البته که جذاب هست، اما کم تحرک است. تحرک را البته اگر اگزجره و دیالوگ‌های پینگ پنگی در نظر بگیریم، خب یک سوم میانی هم حرکت دارد.

اما سوالی که این جا پیش می‌آید این است که اگر فیلم قرار بوده که محور اصلی داستان تقابل این دو کاراکتر باشد، چرا کارگردان نیم ساعت ابتدایی را از دست داده و اصلا فیلمنامه می‌توانست از دقیقه ده به بعد با پرداخت این دو شخصیت در میانه فیلم به اوج رسیده باشد و بعد هم با ساختار «سید فیلد»‌ی فیلم در پایان با فرود همراه شود، این جَست روستایی بین دو گونه روایی، ابتدا مستند و افشاگرانه و بعد دراماتیک و شخصیت محور لحن «متری شش و نیم» را دوپاره کرده.

این دو پارگی مشهود است و اگر خیلی برای تماشاچی عادی جلب توجه نمی‌کند، بیشتر از این جهت است که ضرباهنگ فیلم مناسب است و به قولی تماشاچی کاملا سرگرم می‌شود پس متوجه دو لحن متفاوت فیلم نمی‌شود. این را هم در نظر داشته باشید که به هر حال با هر متر و معیاری «متری شش و نیم» خوش ساخت و جذاب است، پس اگر نقدی به روند فیلم می‌شود در سطحی ایده آل گرایانه‌تر از بی شمار اجتماعی‌های مبتذل این سال‌های سینمای ایران است.

یک سوم پایانی «متری و شش نیم» به دو بخش تقسیم می‌شود، نتیجه گیری داستان تا رسیدن به سکانس وداع نوید محمدزاده با خانواده اش و نیمه دوم این بخش که در واقع اضافاتی است که همه‌ی کلیت فیلم را می‌تواند مخدوش کند. پایان بندی فیلم هم شعار زده است و هم در عین حال مخاطبش را کم هوش فرض می‌کند.

این تحمیق مخاطب خصوصا در آن جایی اتفاق می‌افتد که پیمان معادی به عنوان چشم ناظر و از موضع بالا نظاره گر صحنه اعدام است، انگار قرار بوده تمام آن خط روایی جسور که درباره نهاد‌های رسمی پرداخت تازه‌ای دارد، در پایان فیلم با یک دگردیسی ماجرا را ختم به خیر کند. البته درک محدودیت‌ها کار سختی نیست، اما خب کاش فیلم در همان سکانس وداع تمام می‌شد.

با همه‌ی این‌ها «متری شش و نیم» حتی از «ابد و یک روز» هم تازه‌تر و جسورتر است و حالا فعلا باید سند این اصطلاح سینمای اجتماعی را به نام سعید روستایی بزنیم، جوانی که موفق شد تحت تاثیر فرهادی نباشد و حرف خودش را بزند، این یعنی اصالت احتمالا.

منبع: برترینها


 

ارسال نظرات
علیرضا
۰۲:۳۰ - ۱۳۹۸/۰۶/۰۷
حال نکردم حس فیلم یه جوری بود معلوم میشه همش فیلمه ادمو جذب نمیکنه
دانیال
۱۳:۲۹ - ۱۳۹۸/۰۶/۰۶
به نظر من اتفاقا اوج فیلم اون لحظه هایی بود که اعدامی ها میومدن و خودشونو خیس میکردن و گریه میکردن ولی دیگه راه فراری براشون نبود اون بخشی که پیمان معادی داشت نگاه میکرد کمی احمقانه بود بله ولی به درستی و منطقی چیده شده بود و میشه گفت ممکنه همین اتفاق هم افتاده باشه.
شهرزاد
۱۶:۰۳ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۶
فیلمی بسیار تاثیر گذار که ذهنو تا چند روز درگیر میکنه
ناشناس
۰۳:۱۳ - ۱۳۹۸/۰۲/۰۱
فیلم فوق العاده با کارگردانی فوق العاده تر
اکثر مشکلات جامعه در این فیلم به بهترین شکل به نمایش گذاشته می شود
پیشنهاد می کنم حتما ببینید
ناشناس
۰۱:۵۴ - ۱۳۹۸/۰۱/۳۱
باز هم یه کپی
حتما فیلم هندی رئیس رو ببینین
مریم
۱۵:۰۳ - ۱۳۹۸/۰۱/۲۹
خیلی عالی بود ارزش بارها دیدن رو داره
ناشناس
۱۲:۰۴ - ۱۳۹۸/۰۱/۲۱
کارگردانی و نمایش بیرحمانه واقعیات جامعه بینظیر بود اما بنظرم نویسندگی و پیوستگی داستانش خیلی زیاد میلنگید
محمود
۰۹:۰۹ - ۱۳۹۸/۰۱/۱۸
فیلم را دیشب دیدم، از نظر من فیلم دقیقا اونجایی تموم میشه که نوید محمد زاده رو پلیس می گیره و الباقی فیلم مثل آب در هون کوبیدن هستش! تلاش بیهوده کارگردان برای کش دار کردن فیلم اونم 130 دقیقه!!! داستان های کوتاه بی ربط! شخصیت هایی بدون شخصیت پردازی! و تقابل مسخره و بچه گانه پلیس با پلیس و دزد با پلیس! گربه دار کردن بی خودی که اتفاقا جای هیچ دلسوزی هم نداشت! گریه های بی دلیل خانواده خاکزاد و الباقی ماجرا، برای اونهایی که فیلم رو ندیدم پیشنهاد می کنم فقط نصف فیلم رو ببینند و از سینما بیان بیرون، تا حداقل دلشون نسوزه که فیلم چرا انقدر آب بسته شد بهش
fatemeh
۲۳:۲۳ - ۱۳۹۸/۰۱/۱۳
خیلی عالی حتما حتما ببینید
fatemeh
۲۳:۲۳ - ۱۳۹۸/۰۱/۱۳
خیلی عالی حتما حتما ببینید
بابک
۱۹:۴۷ - ۱۳۹۸/۰۱/۰۸
من این فیلم رو دیشب دیدم . با کلی امیدواری بخاطر تجربه ابد و یک روز اما ناامید شدم. نیمه اول فیلم بسیار خوب و هیجانی بود و منتظر اتفاقات جذابتر بودم اما نیمه دوم فیلم کاملا مایوس کرد. اینکه ناصر خاکزاد خودکشی کرده بود یعنی یه آدم دل بریده از دنیا که دیگه چیزی براش مهم نیست دستگیر شده و حالا تمام تلاشش رو برای رهایی داره انجام میده و میخاد خودشو خیلی قوی و قلدر نشون میده که خیلی آشنا داره و پشتش گرمه که در ادامه معلوم میشه هیچ خبری نبود خیلی دلسرد کننده بود . اینکه صمد میتونست اون پیشنهاد رو قبول کنه و فیلم رو هیجانی و غافلگیر کننده کنه اما اینکارو نکرد تا روند نزولی فیلم از نیمه دومش پیش بره ! اینکه با اون انفجار میشد تمام نیروها فوت کنن و داستان رو جذابتر کنه اما بازم نشد! میشد قضیه اون دو کیلو اضافه تر جنس ها واقعی باشه و حداقل جذابتر تموم بشه اما بازم نشد! حتی میشد ناصر خاکزاد به قاضی هم پیشنهاد بده و وسوسه اش کنه اما هیچ کدوم این اتفاقات نیفتاد تا فیلم از نیمه دوم روی یه شیب نزولی پیش بره و جوری تموم بشه که میشد حدس زد و دیگه نه خبری از هیجان بود نه غافلگیری بیننده! فیلم پتانسیل بالایی برای جذابیت داشت اما هی نشد و داستان خیلی معمولی پیش رفت. توقع ام از فیلم خیلی بالاتر بود. اما بازی نوید محمدزاده و پیمان معادی عالی بود. ولی شخصیت نوید محمدزاده میتونست قویتر خطرناک تر و غافلگیرکننده تر باشه. اون صحنه دیدارش با خانواده اش هم اصلا جذاب نبود. در کل ناامید کننده تموم شد
چیا
۰۲:۱۸ - ۱۳۹۸/۰۱/۰۵
به نظر من فیلم فوق العاده زیبایی بود و البته با نظر منتقد موافقم که بعضی از سکانسها اضافی و حتی در بعضی موارد به فیلم لطمه میزد. در کل ارزش دیدن داره اما خدایی فیلم سرخپوست یه چیز دیگه بود که توو جشنواره دیدم.
چیا
۰۲:۱۸ - ۱۳۹۸/۰۱/۰۵
به نظر من فیلم فوق العاده زیبایی بود و البته با نظر منتقد موافقم که بعضی از سکانسها اضافی و حتی در بعضی موارد به فیلم لطمه میزد. در کل ارزش دیدن داره اما خدایی فیلم سرخپوست یه چیز دیگه بود که توو جشنواره دیدم.
آيدا
۰۰:۱۸ - ۱۳۹۸/۰۱/۰۵
من امشب اين فيلمو ديدم و واقعا حالم بد شد به خاطر نكبتى كه توى مملكتمون موج ميزنه فيلم عالى بود و نويد محمدزاده و پيمان معادى مث هميشه عالى اما اينقد قشنگ فلاكت حال حاظر مملكتمون رو نشون ميده كه چنين نقد بديم بايد بديد روش چون واقعيت كثيف ايران رو نشون ميده كه دختر اقايان سياسى بايد به راحت پول مارو ببره و بخوره و الان كاندا در حال عشق و حاله و يه بيچاره مث اين شخصيت فيلم بايد به خاطر شاد كردن دل خانواده اش اعدام شه كار خلاف كنه چون از راه عادى نميتونه پول در بياره و زندگيشو بگذرونه دست جناب اقاى روستاى با اين فيلم بايد بوسيده شه
Z,p
۰۳:۱۵ - ۱۳۹۸/۰۱/۰۳
فیلم فوق العاده ای بود
ممد
۰۱:۲۹ - ۱۳۹۷/۱۲/۲۷
آدمیزاد پشماش فر میخوره با این فیلم.
ممد
۰۱:۲۹ - ۱۳۹۷/۱۲/۲۷
آدمیزاد پشماش فر میخوره با این فیلم.
ناشناس
۰۱:۰۳ - ۱۳۹۷/۱۲/۲۷
فيلم عالي بود خواهش ميكنم فيلم هايي رو تو سينما ببينيد كه ارزش داره نه مثل فيلم رحمان ١٤٠٠،كاش كارگردانا ميفهميدن كه اگه فيلم آشغال بسازن ديده نميشه...
ناشناس
۲۰:۰۰ - ۱۳۹۸/۰۱/۲۳
من هردوی این فیلم هارو هفته گذشته دیدم این فیلم واقعا عالی بود اصلا قابل مقایسه نیست با رحمان 1400وکاش بازیگرها هم می فهمیدن که با بازی تو فیلم های صرفا تجاری ارزش هنری خودشون رو میارن پایین
ناشناس
۲۲:۴۳ - ۱۳۹۷/۱۱/۲۲
فیلم خیلی خوبی
ناشناس
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۷/۱۱/۱۹
ژانر نکبت
ناشناس
۰۸:۵۲ - ۱۳۹۷/۱۱/۲۳
در ایران ژانر اجتماعی همان نکبتیه که شما می گی چون لایه های درونی جامعه را گه گرفته
ناشناس
۰۹:۵۷ - ۱۳۹۷/۱۱/۲۳
گمون نمیکنم شما چیزی از فیلم سرتون بشه!
بماند
۲۱:۰۴ - ۱۳۹۷/۱۱/۱۸
باشه توکجای سینمایی که راجع به یک فیلم خوب ویک کارگردان درحدفوق العاده نشستی وحرف میزنی ومسئول سایت هم باانتشارمطلبت ارزش خودش رومیاره پایین؟!
ناشناس
۱۳:۴۴ - ۱۳۹۷/۱۱/۱۹
نظرش را گفته آزادی همینه هیچکس معصوم و مقدس نیست. شما یهتر است در مورد نظرش حرف بزنی و نه نظر دادنش. چر ما ایرانی ها این بدیهیات رو هم نمی دونیم؟
ناشناس
۱۷:۲۲ - ۱۳۹۷/۱۱/۱۹
۱۳:۴۴ شما عصبانى نشو. اينا از عوارض همون هفتاد هزار ترليارد سال تمدنمونه.