صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

نگاهی به فیلم یلدا ساخته‌ی مسعود بخشی
فیلم یلدا به نویسندگی و کارگردانی مسعود بخشی و تهیه کنندگی علی مصفا در بخش نگاه نو سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد و اولین نمایش فیلم در سینمای رسانه‌ها روز دوشنبه ۱۵ بهمن‌ماه و در سانس دوم خواهد بود. صدف عسگری، بهناز جعفری، فرشته صدر عرفایی، بابک کریمی، آرمان درویش، فروغ قجابگلی، فرشته حسینی، زکیه بهبهانی، رامونا شاه، فقیهه سلطانی، بهرام افشار بازیگران این فیلم سینمایی هستند. هر چند یلدا دومین ساخته‌ی مسعود بخشی است، ولی پس از توقیف یک خانواده‌ی محترم، این فیلم در بخش فیلم‌های اول (نگاه نو) به نمایش در خواهد آمد.
تاریخ انتشار: ۱۴:۵۲ - ۱۴ بهمن ۱۳۹۷

فرارو- علیرضا جعفری؛ ایده یلدا در سینمای ایران تکراری و کلیشه‌ای است. قتل ناخواسته، قصاص و گرفتن رضایت. همان که "شهر زیبا"ی فرهادی، "روز روشن" شهابی، "دهلیز" شعیبی، "چهارشنبه" محمدزاده و حتا سریال "زیر تیغ" هنرمند را به ذهن می‌آورد. ولی آنچه توانسته مخاطب را درگیر کلیشه‌های مرسوم نکند، نوع پرداخت و روایت تازه‌ای است که مسعود بخشی برای فیلمش برگزیده.

بخشی ابتدا ما را همراه یک زندانی به یک برنامه‌ی زنده‌ی تلویزیونی در شب یلدا می‌برد؛ جایی که قرار است کمدیِ ناخواسته‌ای را با تماشاگران در سالن و بینندگان تلویزیونی نظاره‌گر باشیم. این جا است که کم کم داستان فیلم شکل می‌گیرد. زن جوانی، همسر سالخورده و موقت خود را ناخواسته به قتل رسانده و حالا در برنامه‌ی تلویزیونی قرار است با دختر همسرش به عنوان تنها ولی دم رو در رو شود تا در آنتن زنده رضایت بگیرد. در این رودرویی، با روایتی وارون طرف هستیم. هر چه زمان در روایت جلو می‌رود، ما با حرف‌های شخصیت‌ها در داستان به عقب می‌رویم.

چون روایت در نقطه‌ی اوج داستان آغاز شده، یعنی در جایی که، ولی دم معلوم نیست رضایت می‌دهد یا نه، از همان ابتدا انرژی بالایی را شاهد هستیم که در فضایی تعلیق گونه پیش می‌رود. برای اینکه این سطح انرژی در نیمه‌ی دوم کم نشود و حتی پیچ و تاب بیشتری بیابد، در میانه‌ی فیلم با گرهی فضای قصه را تغییر می‌دهد. مخاطبی (چه در سینما چه در تلویزیون) که می‌پنداشت همه چیز ختم به خیر خواهد شد، ناگهان تصورش بر باد می‌رود و دوباره التهاب و تعلیق او را فرا می‌گیرد. زمانی بین بینندگان در سینما و تلویزیون تفاوت ایجاد می‌شود که مخاطبین سینما، فضای پشت صحنه را می‌بینند و بییندگان تلویزیونی، آگهی و وله‌های بی مصرف را. حتا پس از نقطه‌ی اوج نهایی، کارگردان باز هم ول کنِ مخاطب نیست و این بار زن جوان را با قیچی‌ای در دست، به سمت نوزاد روانه می‌کند، تا نفس مخاطب در سینه حبس گردد! و این یک دستی و همگونی فضا در طول فیلم کار استادانه‌ای است.  

در لایه‌ی زیرین روایت، شاهد هجویه‌‌ی اگزجره‌ای از تولیدات صدا و سیما هستیم. برنامه‌هایی که با اشک و آه و گرفتاری مردم، مخاطب جذب می‌کنند و پول به جیب می‌زنند و مسابقه‌های پیامکی و ستاره مربع فلان و ریاکاری مجری‌ها و دست اندرکاران و ...، تا این جا که سرنوشت برنامه‌ی پر سوز و گداز در مناسبت شب یلدا (که می‌بایست شاد باشد) از سرنوشت دختر جوان بیچاره مهم‌تر می‌شود.

اما نقطه ضعف اصلی فیلم به گره میانه‌ی فیلم باز می‌گردد. البته وجود چنین نیروی محرکه‌ای برای انرژی دوباره‌ی فیلم لازم بود. فیلم پس از این گره دوباره روی روال می‌افتد و مانند نیمه‌ی اول نفس گیر و با هیجان دنبال می‌شود. اما نوع و جای گذاری چنین گره‌ای جای ایراد داشت. این که چرا زن و مرد با این عجله درست دقیقن سر بزنگاه با وجود اطلاع از عواقب شوم کارشان مصر هستند بچه را بازگردانند؟ توضیح دو سه خطی زن از این که این کار عاقبت ندارد و مادر همسرش فوت شده است و این نشانه است هم توجیه مناسبی برای این گره نمی‌تواند باشد؛ و دیگر این که چرایی تصمیم دختر مقتول در لحظه‌ی سرنوشت ساز به دنبال تماس وکیلش شفاف سازی نمی‌شود. مثل این که کارگردان عمدن چیزی را بخواهد از مخاطب مخفی کند؛ و این که‌ ای کاش بابک کریمی از نقش بازپرس محکم جدایی نادر از سیمین فاصله بگیرد.

این فیلم جان دار، همان چیزی بود که از کارگردان خلاق مستند "تهران انار ندارد" و فیلم به محاق رفته‌ی "یک خانواده‌ی محترم" انتظار داشتیم. هنر بخشی این است که چنین درام نفسگیری را در یک لوکیشن (به جز یکی دو سکانس) بسیار خوب و روان پیش می‌برد. بدون خروج مکانی و زمانی (مثل فلش بک) مخاطب را درگیر کرده، که یادآور شاهکار سیدنی لومت، دوازده مرد خشمگین است.

بخشی با انتخاب روایتی جذاب در دل سوژه‌ای تکراری، به دام پرداخت‌های کلیشه‌ای نمی‌افتد و با برقراری درامی نفسگیر، روابط، گذشته و روایت‌های شخصیت‌ها را به چالش می‌کشد. دروغ‌گویی‌ها و سادگی‌ها، تناقض‌ها و فرصت طلبی‌ها، همه فشرده در این شوی تلویزیونی مناسبتی روی دایره می‌ریزد. هر چند که با پایانی مورد قبول هدیه‌ای برای تحمل ۹۰ دقیقه هیجان و اضطراب به تماشاگر می‌دهد. هیجانی که حتا پس از تعیین تکلیف سرنوشت زن جوان، باز هم پایان نمی‌یابد.

 

ارسال نظرات