صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

صفحات داخلی

سوار ماشینم بودم و دوستم هم با من بود. در شهرک استقلال کاری داشتیم و به آنجا رفته بودیم. ناگهان سرنشینان خودروی دیگری جلوی ما پیچیدند و بعد از اینکه توقف کردم آن‌ها به سراغم آمدند و من را از ماشین بیرون کشیدند و شروع به کتک‌زدنم کردند. آن‌ها حتی دوستم را از ماشین پیاده کردند، اما او را کتک نزدند. آن‌ها که سه نفر بودند، می‌خواستند من را با خود ببرند که مردم و افرادی که رد می‌شدند دخالت کردند و مانع از این کار آن‌ها شدند. با وجود این، آن‌ها ماشینم را با خود بردند و کمی جلوتر رها کردند.
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۴ - ۰۶ بهمن ۱۳۹۷

اختلاف خانوادگی عمو و برادرزاده کار آن‌ها و اطرافیانشان را به دادسرای جنایی کشاند.

به گزارش شرق، هفته گذشته مردی با مراجعه به دادسرای جنایی تهران از تصمیم سه نفر برای ربودن خود خبر داد. پرونده او به بازپرس شعبه پنجم که ریاست آن را بازپرس ایزد موسی برعهده دارد، سپرده شد و شاکی در تشریح ماجرا گفت: سوار ماشینم بودم و دوستم هم با من بود. در شهرک استقلال کاری داشتیم و به آنجا رفته بودیم. ناگهان سرنشینان خودروی دیگری جلوی ما پیچیدند و بعد از اینکه توقف کردم آن‌ها به سراغم آمدند و من را از ماشین بیرون کشیدند و شروع به کتک‌زدنم کردند. آن‌ها حتی دوستم را از ماشین پیاده کردند، اما او را کتک نزدند. آن‌ها که سه نفر بودند، می‌خواستند من را با خود ببرند که مردم و افرادی که رد می‌شدند دخالت کردند و مانع از این کار آن‌ها شدند. با وجود این، آن‌ها ماشینم را با خود بردند و کمی جلوتر رها کردند. البته من کارپرداز یک شرکت هستم و زمانی که آن‌ها ماشینم را بردند، ۳۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در داشبورد آن پول بود که آن‌ها پول را برداشتند.

شاکی پرونده در مراحل بعدی تحقیقات مدعی شد چهره یکی از مهاجمان را شناخته است. او گفت: برادرزن عمویم یکی از افرادی بود که به من حمله کرد. در ادامه تحقیقات بازپرس جنایی دستور دستگیری این فامیل دور شاکی را صادر کرد. مرد جوان پس از دستگیری منکر دخالت در ماجرایی شد که شاکی تعریف کرده بود.

با وجود این، تحقیقات دراین‌باره ادامه پیدا کرد و در نهایت با به‌دست‌آمدن تصاویری از دوربین‌های مداربسته محلی که ماجرا در آنجا اتفاق افتاده بود، تصویر متهم نیز در بین سه مهاجم شناسایی شد و آن موقع بود که او چاره‌ای جز افشای حقیقت ندید و لب به اعتراف گشود و گفت: عموی شاکی داماد ماست. این مرد با داماد ما اختلاف داشت. مدتی قبل به سراغ او رفت و مغازه و اموال داخل مغازه را تخریب کرد و خودش را هم کتک زد. بعد از آن ما از او شکایت کردیم و او به پرداخت دیه و حبس محکوم شد. با وجود این، همچنان تماس‌های تلفنی او ادامه داشت.

او حتی در شبکه‌های اجتماعی لایو و استوری می‌گذاشت و به ما فحاشی می‌کرد برای همین من با او تماس گرفتم و خواستم این کار‌ها را تمام کند. بعد هم چند بار قرار دعوا با هم گذاشتیم. چهارمین قرار ما شهرک استقلال بود که به خاطر آن من الان اینجا هستم. ماجرای ۳۷ میلیون پول هم اصلا صحت ندارد و کذب است.

با این اظهارات متهم پرونده، بازپرس جنایی اتهام اقدام به آدم‌ربایی را به مرد جوان تفهیم کرد و در حال حاضر تحقیقات درباره این ماجرا همچنان ادامه دارد.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: