صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۸۶۴۹۸
چین، اپل، ترامپ و چهار عاملی که اقتصاد جهانی را دگرگون می‌کنند
از نظر جف دژاردان، ظهور اینترنت در اوایل دهه ۱۹۹۰، یکی از آخرین تغییراتی است که اقتصاد جهانی و مردم را عمیقاً دگرگون کرده است.
تاریخ انتشار: ۱۹:۱۱ - ۲۱ دی ۱۳۹۷

تکنولوژی، رشد شهری و قدرت گرفتن چین در میان عواملی هستند که در کتابی درباره دگرگونی‌هایی که احتمالاً در زندگی هایمان باید انتظارشان را داشته باشیم، مطرح شده‌اند.

به گزارش بی بی سی؛ از نظر جف دژاردان، ظهور اینترنت در اوایل دهه ۱۹۹۰، یکی از آخرین تغییراتی است که اقتصاد جهانی و مردم را عمیقاً دگرگون کرده است.

دژاردان نویسنده کتاب جدیدی است به نام "تجسم دگرگونی: تصویری داده-محور از دنیای ما" که نگاهی دارد به دگرگونی‌ها در ابعاد کلان.

او می‌گوید که وب، همچون نظریه خورشید مرکزی نیکلاس کوپرنیک تاثیری بنیادین برجای گذاشته؛ نظریه‌ای که در قرن پانزدهم، این باور رایج که زمین مرکز جهان است را به چالش کشید.

با اینکه به تحولات تکنولوژیک به عنوان عامل اصلی دگرگونی نگریسته می‌شود، عوامل دیگری نیز هستند که می‌توانند موجب تغییرات شوند از جمله مردم، مدل‌های کسب و کار، ذهنیت مصرف کنندگان و همچنین عوامل ژئوپلیتیک.

به گفته دژاردان، فرصت‌های بزرگ می‌توانند از هر جایی فراهم شوند.

در ادامه، هفت عاملی را که از دید دژاردان و تیمش می‌توانند آینده اقتصاد جهانی را دگرگون کنند، می‌بینیم.

۱. سیطره بی‌چون و چرای غول‌های تکنولوژی
برای چندین دهه، شرکت‌های برتر یا بر تولید محصولات در ابعاد صنعتی تمرکز داشتند یا بر استخراج و فرآوری منابع طبیعی.

غول‌هایی همچون فورد، جنرال الکتریک و اکسون، بازیگران عمده این عرصه بودند.

سپس نوبت به شرکت‌هایی رسید که فعالیتشان در زمینه خدمات مالی، ارتباطات و خرده فروشی بود.

این روزها، اطلاعات ارزشمندترند و در طول پنج سال گذشته، رتبه برترین شرکت‌ها در بازار بورس جهانی، همگی از آن غول‌های تکنولوژی است.

در سه ماهه اول ۲۰۱۸، اپل، گوگل، مایکروسافت، آمازون و تنسنت، برترین‌ها بودند. در حالی که پنج سال پیش، تنها اپل در میان پنج شرکت برتر حضور داشت.


۲. رشد چین
تاثیر رشد اقتصادی چین بر جهان امر تازه‌ای نیست، اما دژاردان ترکیب رشد اقتصادی و توسعه فناوری این کشور را برجسته می‌کند.

خروجی اقتصادی بعضی از شهر‌های چین، از تمامی کشور‌های جهان پیشی می‌گیرد.

در حال حاضر، چین بیش از ۱۰۰ شهر با جمعیت بیش از یک میلیون نفر دارد.

شهر‌های در حاشیه رود یانگ تسه - شانگهای، سوژو، هانگژو، ووشی، نانتانگ، نانگبو، نانجینگ و چانگژو - مثال‌هایی از این توسعه محسوب می‌شوند.

رشد فیزیکی شهر‌ها همگام با رشد بی سابقه اقتصادی این کشور در حال وقوع است.

پیش بینی می‌شود که چین تا سال ۲۰۳۰ با پیشی گرفتن از آمریکا به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل شود.

۳. اوج گیری کلان شهر‌ها
و چین تنها کشوری نیست که شهرهایش در حال رونق گرفتن‌اند.

پنج کلان شهر بزرگ جهان (منبع: سازمان ملل)
شهر جمعیت (به میلیون نفر)
توکیو (ژاپن) ۳۷
دهلی نو (هند) ۲۹
شانگهای (چین) ۲۶
سائوپائولو (برزیل) ۲۲
مکزیکوسیتی (مکزیک) ۲۲

در طول چند دهه آینده، رشد جمعیت شهرنشین اقتصاد جهانی را دگرگون خواهد کرد.

طبق برآورد سازمان ملل، چین و بسیاری از کشور‌های غربی نرخ زاد و ولد ثابتی خواهند داشت، در حالی که آفریقایی‌ها و دیگر کشور‌های آسیایی شاهد انفجار جمعیت و رشد سریع شهرنشینی خواهند بود.

این امر به نوبه خود منجر به ایجاد کلان شهر‌های بیشتری خواهد شد؛ شهر‌هایی با بیش از ۱۰ میلیون نفر جمعیت. به گفته سازمان ملل، سال گذشته ۴۷ شهر واجد خصوصیات کلان شهری بوده‌اند.

تخمین زده می‌شود که آفریقا، تا پایان این قرن، دست کم صاحب ۱۳ کلان شهر بزرگتر از نیویورک خواهد شد.

۴. رشد بدهی
بنا به ادعای ویژوال کپیتالیست، شرکت رسانه‌ای تاسیس شده توسط جف دژاردان، بدهی جهانی حدود ۲۴۰ تریلیون دلار است که ۶۳ تریلیون دلار از این رقم، بدهی دولت‌ها است.

از نظر درصد تولید ناخالص داخلی، ژاپن بدهی ۲۵۳ درصدی دارد. این نسبت برای آمریکا به ۱۰۵ درصد می‌رسد.

آمریکا، ژاپن و چین، روی هم، ۵۸ درصد از بدهی جهانی را از آن خود دارند.

آمریکا، اروپا و تعدادی از کشور‌های در حال توسعه، سطح بدهی خود را در چند سال گذشته افزایش داده‌اند و به چرخه‌ای از نرخ‌های بهره پایین چشم دوخته اند. اما این کار خلاف توصیه‌های سازمان بین المللی پول است.

در گزارش این سازمان که سال گذشته منتشر شد، آمده است "توصیه به دولت‌ها این است که باید سقف خانه را زمانی که هوا آفتابی است تعمیر کنند: مازاد بودجه سالیانه خود را ذخیره کنند، یا حداقل کسری بودجه را در دوران شکوفایی کاهش دهند تا برای رکود بعدی آماده‌تر باشند؛ دورانی که قطعاً و در زمانی نه چندان دور فرا خواهد رسید. "

۵. تغییر سریع تکنولوژیک
تاریخ معاصر ابداعات تکنولوژیک عظیمی را شاهد بوده است از جمله مهار الکتریسته برای مصرف خانگی و تجاری، یا اختراعاتی همچون تلفن، اتومبیل و هواپیما.

اگر زمان تبدیل شدن نمونه اولیه یک محصول تا در دسترس همگان قرار گرفتنش را در نظر بگیریم، می‌توان گفت که عمومی شدن این محصولات، در بعضی موارد، دهه‌ها زمان برده است.

به عنوان مثال، هشتاد سال طول کشید تا اتومبیل در آمریکا بر اساس داده‌های سرشماری، به سطحی برسد که ۹۰ درصد از مردم مالکش باشند. اینترنت، همین مسیر را در طول ۲۳ سال طی کرد. میزان مالکیت تبلت از ۳ درصد در سال ۲۰۱۰، به ۵۱ درصد در شش سال بعد جهش کرد.

دژاردان معتقد است که بازه زمانی پذیرش و استقبال همگانی از نوآوری‌های جدید به تنها چند ماه کاهش پیدا خواهد کرد.

۶. موانع تجاری
پس از جنگ جهانی دوم، دولت‌ها به این رویکرد گرایش پیدا کردند که موانع تجاری را از میان بردارند. اما اخیراً تجارت آزاد توسط کشور‌هایی همچون آمریکا به چالش گرفته شده است. تنها در همین سال، واشنگتن تعرفه‌های مختلفی بر کالا‌های چینی اعمال کرد و آغاز جنگ تجاری با پکن را رقم زد.

در "تجسم دگرگونی: تصویری داده-محور از دنیای ما"، وضعیت فعلی، نوعی پارادوکس تجاری توصیف می‌شود؛ از این جهت که یا دنیا متمایل به تجارت آزادتر می‌شود یا قوانین تازه‌ای ظهور می‌کنند.

۷. یک انقلاب سبز؟
به لطف پیشرفت‌های تکنولوژیک و ارزان‌تر شدن هزینه‌ها، استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر در چند سال گذشته افزایش یافته است.

گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی تخمین می‌زند که تا سال ۲۰۵۰، انرژی خورشیدی می‌تواند تبدیل به بزرگترین منبع تامین انرژی گردد.

همچنین، به پیش بینی موسسه بین المللی توسعه پایدار (IISD)، سرمایه گذاری در حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر تا ۲۰ سال بعد به ۷ تریلیون دلار خواهد رسید.

ارسال نظرات