صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۸۴۵۶۸
دکتر مارک سالتر، روانپزشک رویال کالج می‌گوید: "دیسانیا واژه‌ای بسیار کم‌کاربرد برای حالت "دلم نمی‌خواهد صبح‌ها از رختخواب بیرون بیایم" است. این رفتار گاهی در افرادی که مبتلا به افسردگی شدید هستند دیده می‌شود".
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۹ - ۳۰ آذر ۱۳۹۷

ممکن است فکر کنید صبح‌ها دلایل چندانی برای بیرون آمدن از رختخواب وجود ندارد. پتوی گرم و جهان سرد، پس چه بهتر که بگذارید ساعت برای خودش زنگ بزند. تا موقعی که روزها باز درازتر شوند اصلاً دلتان نمی‌خواهد از پیلهٔ رختخواب بیرون بیایید.

به گزارش فرارو به نقل از بی بی سی، اما باید با حقیقت روبرو شد، زمستان شروع شده و این یعنی برای هفته‌ها، ما ناچاریم وقتی بیرون هنوز هوا تاریک است از خواب بیدار شویم.

اما اگر این موضوع خیلی جدی‌تر از این باشد که فقط نتوانید از رختخواب بیرون بیایید، چطور؟ برای این حالت واژه‌ای هست: ممکن است دچار دیسانیا باشید.

دکتر مارک سالتر، روانپزشک رویال کالج می‌گوید: "دیسانیا واژه‌ای بسیار کم‌کاربرد برای حالت "دلم نمی‌خواهد صبح‌ها از رختخواب بیرون بیایم" است. این رفتار گاهی در افرادی که مبتلا به افسردگی شدید هستند دیده می‌شود".

دیسانیا، که هنوز از لحاظ پزشکی به رسمیت شناخته نشده است، فقط احساس خواب‌آلودگی بیش از حد معمول نیست، نوعی ناتوانی مداوم در ترک رختخواب است. افراد مبتلا بنا بر ادعای خودشان می‌توانند برای چندین روز در رختخواب بمانند و از تصور بیرون آمدن از رختخواب دچار اضطراب شوند. آنها هم‌چنین وقتی از رختخواب بیرون می‌آیند "میل شدیدی" دارند که دوباره به رختخواب بازگردند.

بسیار مهم است که بدانید شما ممکن نیست فقط دچار دیسانیا باشید. معمولاً این حالت نشانه‌ای از وضعیت نهفته‌تری مثل بیماری‌ افسردگی یا خستگی مزمن است.

برای آنکه بدانیم کسی مبتلا به دیسانیا است یا کلینومانیا، که اصطلاح دیگری در این زمینه است و اشاره به میل شدید تمام روز ماندن در رختخواب دارد، دکتر سالتر ابتدا تلاش می‌کند تا تشخیص دهد آیا مشکل و عارضه‌ای جسمانی در این میان وجود دارد یا نه.


او از بیمار دربارهٔ نشانه‌ها و عوارض دیگر سوآل می‌کند و بنا بر نظر دکتر سالتر، این پرسش‌ها باعث می‌شود که افسردگی تشخیص داده شود که اثرات گسترده و متعددی بر بدن دارد.

دکتر سالتر می‌گوید:" اختلال خواب، بی‌حالی و صبح زود از خواب برخاستن نشانه‌های جسمی افسردگی هستند. بی‌حالی و صبح زود برخاستن وقتی با هم ترکیب شوند، گاهی خودش به تنهایی دلیل کافی برای ناتوانی کامل در از جا بلند شدن است".

"برای مثال، افراد مبتلا به افسردگی شدید، نمی‌توانند دست خود را بلند کنند و لیوانی آب بنوشند".

اگر نشانه‌های دیگری وجودنداشته باشد، ممکن است فقط صبح‌ها بلند شدن از رختخواب برای افراد سخت باشد. این حالت نیازی به گفتن نیست که نمی‌تواند دیسانیا تلقی شود.

اگرمطمئن نیستید که بی‌حالی شما ممکن است عارضه‌ای جدی و غیرطبیعی باشد، تلاش کنید با تغییرعادت‌هاتان کمی بیشتر بخوابید.

اول از همه تلاش کنید نظمی به مقدار خواب خود بدهید. بیشتر بزرگسالان به ۶ تا ۹ ساعت خواب نیاز دارند، ببینید چه ساعتی باید از خواب بیدار شوید و تلاش کنید به‌موقع به رختخواب بروید ووقت‌خواب منظمی داشته باشید. استراحت و آرامش کلید کار است، باید قبل از خواب خود را آرام کنید، چه با حمامی آرامش‌بخش چه با نرمش‌های ملایمی مثل حرکات کششی یوگا.

یادتان نرود که همهٔ ابزار‌های حواس‌پرت‌کن مثل تلفن همراه و لپ‌تاپ را کنار بگذارید.

اگر هنوز هم احساس ناتوانی در بیرون آمدن از رختخواب هر روز صبح شما را مضطرب و پر‌تنش می‌کند بهتر است با پزشک خود مشورت کنید. ممکن است فکر کنید تنبل هستید اما بدون آزمایش دقیق هیچ‌وقت نمی‌توانید از این موضوع اطمینان حاصل کنید.

ارسال نظرات