جمعی از اعضای شورای مرکزی و کمیته فرهنگی، اجتماعی مجمع زنان اصلاحطلب با عبدالله نوری دیدار و گفتگو کردند. عبدالله نوری در این دیدار ضمن خوشامدگویی به حاضران و بیان این نکته که «بحمدلله حدود ۲۰ سال است هیچ مسئولیتی ندارم و در عمل امکان اقدامی رسمی در جهت تأمین حقوق زنان برایم فراهم نیست»، تصریح کرد: «آنچه باعث میشود به دستیابی زنان به حقوقشان امیدوار باشیم این است که در سالهای اخیر بهویژه در کشورهای اسلامی، جنبش اجتماعی زنان بیش از گذشته فعال و رستاخیزی در دفاع از حقوق و جایگاه زنان و تلاش برای ظهور و بروز جدی آنها پدیدار شده است و ما هم شاهد این حرکت در کشورمان هستیم».
به گزارش شرق؛ عبدالله نوری با اشاره به اینکه در عموم کشورهای اسلامی، شاید تا کمتر از یک قرن قبل برداشتها و دیدگاههای منفی مشترکی درباره زنان وجود داشت، گفت: «البته معنای سخنم این نیست که در کشورهای غیراسلامی وضعیت خیلی خوب و عالی بوده است، ولی در جوامع اسلامی در سایه برخی از سنتها و برداشتهای خاص دینی، نگرشی حاکم بوده که محرومیت زنان از حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعیشان را بههمراه داشته است و از این نظر بین جوامع اهل سنت و شیعه فرقی نیست».
عبدالله نوری با بیان اینکه هرچند این نگرش مانعی برای ارتقای موقعیت زن بوده است، ولی بهبود وضعیت زنان ضرورتا به نفی این نگرش وابسته نیست، افزود: «باید بپذیریم که گروههایی در جامعه، از سر اعتقاد و بر مبنای برداشتی که از قرآن و روایات و مبانی دینی دارند، نگاه خاص خود را نسبت به مسئله زنان دارند و این به احتمال زیاد از سر عناد یا لجاجت نیست».
جدال احسن
عبدالله نوری در ادامه تأکید کرد: «در چنین شرایطی معتقدم روشنفکران دینی و دانشگاهیان، علمای روشنبین حوزههای علمیه و زنانی که برای دستیابی به حقوق خود تلاش میکنند، با «جدال احسن» و در یک بازه زمانی طولانی، میتوانند نفوذ این نگرش در حوزه عمومی و قوانین را تعدیل کنند. به بیان دیگر، اختلاف دیدگاهها نسبت به جایگاه زنان و حقوق و آزادیهای اجتماعی و فرهنگی آنان با شعار حل نمیشود، ولی با توجه به اقتضائات و الزاماتی که زیست انسان در جهان کنونی پدید آورده است، آمریت نگرشهای تنگنظرانه نسبت به زنان در حوزه عمومی را بهتدریج میتوان پایان داد».
عبدالله نوری در ادامه توضیح داد: «اگر قرار باشد درباره موضوعات مربوط به حقوق و آزادی های بانوان با یک عالم دینی و سنتی که بیش از ۸۰ سال با این مبانی فکری و عقیدتی زیسته و با همین مبانی قرآن و روایات را خوانده و تفسیر کرده است، طرح بحث شود، حتما باید کسانی با او گفتگو کنند که با این اصول و مبانی آشنا باشند تا از همان زاویه و با مبانی فقهی و کلامی و قرآنی بتوانند نظرات وی را نقد کنند».
عبدالله نوری در ادامه سخنان خود بهبود وضعیت و جبران تبعیض یا اجحافی را که در حق زنان شده، مستلزم تلاش خود زنان، روشنفکران، دانشگاهیان و حوزویان دانست و در این راستا گفت: «به عقیده من در این سالها تلاشهای خود زنان زیاد شده و به همین نسبت، هم در ایران و هم در کل جهان اسلام، جایگاه زنان در دهههای اخیر بهتر از قبل شده است، اگرچه هنوز هم مخالفانی جدی دارد، به همین دلیل باید علاوه بر خود زنان، روشنفکران و حوزویان هم در این حوزه فعال باشند که البته در سالهای اخیر شاهد فعالشدن آنها نیز هستیم، اما باید این فعالیتها بیشتر شود و مهم این است که بدانیم مجموعه این فعالیتها قرار نیست به سرعت نتیجه دهد و برای رسیدن به نقطه مطلوب باید در کنار تلاش و کوشش فراوان، صبر داشته باشیم و بدانیم که بهنتیجه رسیدن تلاشها به زمانی طولانی نیاز دارد».
عبدالله نوری در ادامه افزود: «در طول تاریخ اسلام بهویژه در قرن اخیر به اقتضای زمان و تحولاتی که در سبک زندگی و شناختی که نسبت به شأن و جایگاه و کرامت انسانی حاصل شده، نظرات عالمان دینی تغییر و به خواست و عرف زمانه نزدیک شده است. این موضوع قطعا درباره احقاق حقوق و آزادیهای زنان نیز دیر یا زود محقق خواهد شد و امروز در برخی تفکرات حوزوی هم این تغییرات که ناشی از تغییرات کلی شرایط زندگی و جوامع است، با سرعت کم در حال تحقق بوده و فعالیت و تلاش روحانیون جوان و صاحب فضلی که با مسائل روز آشنا هستند، در حال افزایش است».
عبدالله نوری، با تأکید بر اینکه لازمه حرکت به سمت استفاده از ظرفیت زنان در مسئولیتهای مهم، حمایت مثبت خود آنها از یکدیگر است، یکی از نکات مهمی را که در جامعه ما مغفول مانده است، «الگوسازی» از زنان موفق دانست و تصریح کرد: حضرات زهرا و زینب را از غربت بیرون بیاورند«مثلا مرحوم دکتر مریم میرزاخانی بهلحاظ جایگاه علمی، انسان بزرگی بود و آن مقدار که به هنگام حیاتش در جهان مورد قدردانی واقع شد در ایران مورد توجه قرار نگرفت، درحالیکه انتظار میرفت مردم و بهویژه بانوان، قدر مقام و شخصیت او را میدانستند. شایسته بود در مجلس ختم ایشان شخص رئیسجمهور و بانوان فرهیخته کشور و مسئولان عالیرتبه حضور پیدا کنند و از مقام شامخ علمی این بانوی نمونه تجلیل به عمل آورند. از خود مردم و بهویژه زنان این انتظار وجود دارد که اینگونه شخصیتهای علمی را به یک الگوی علمی برای جامعه تبدیل کنند. البته توجه به بانوان فرهیخته و شایسته منحصر به خانم میرزاخانی نیست؛ بانوان نمونه در علوم دینی و قرآنی، مادران ایثارگری که در دامان آنها انسانهای بزرگی پرورش یافتند، بانوان نمونه در علوم و فنون گوناگون و حتی در هنر و ورزش و دیگر موضوعات. در این زمینهها تابهحال چه کردهایم و چند بانوی بزرگ این کشور را تبدیل به الگوهایی برای جامعه و جوانان و فرزندانمان کردهایم؟ قرآن کریم در دوره یا در محیطی نازل شد که به تعبیر خود قرآن هرگاه به پدر خبر میدادند که صاحب دختر شده است، چهره او سیاه مىشد؛ درحالىکه خشم خود را فرومىخورد (سوره مبارکه نحل – آیه شریفه ۵۸). در چنین دورانی قرآن کریم برای مؤمنین دو نمونه را مثال زده است؛ همسر فرعون و حضرت مریم سلامالله علیها. حال پس از ۱۴ قرن اگر به ما گفته شود دو نمونه برتر معرفی کنید، از اینکه همانند قرآن، دو بانوی برتر جامعه را نام ببریم، احتیاط میکنیم. ما چه مقدار از فضائل اخلاقی حضرت زهرا و زینب کبری سلامالله علیهما را برای زنان و مردان جامعه تبیین کردهایم؟ در جامعه امروز ایران استفاده از نام حضرت زهرا یا حضرت زینب بیشتر جهت ذکر مصیبت و عزاداری است و این برنامه در دورههای مختلف سال با نامهای مختلف تکرار میشود. چه خوب است که بانوان بزرگواری که در کنار مسائل ملی درد دین دارند، الگوهای اخلاقی و اسلامی در میان بانوان عظیمالشأن صدر اسلام را از این غربت بیرون آورند».
به مسئولیتهایی که داشتم فکر میکردم
عبدالله نوری در بخش دیگری از سخنان خود و در پاسخ به درخواستهای حاضران برای ارائه تحلیل از وضعیت کشور و اصلاحطلبان و راهکارهای برونرفت از مشکلات کنونی تأکید کرد: «اگر بخواهم در یک جمله نظر خود را درباره کلیات موضوع بگویم، عقیدهام این است که مجموع عملکرد ۴۰ ساله نظام در حوزههای مختلف میتوانست خیلی بهتری از این باشد که امروز شاهدش هستیم. مردم ما استحقاق زندگی، رفاه و آسایش مادی و معنوی بسیار بهتر را از آنچه الان وجود دارد، دارند. این مردم اهل گذشت، ایثار و خیر هستند و با همه دشواریها، جبهههای جنگ را اداره کردند و تاکنون نیز سختیهای فراوانی را تحمل کردهاند».
عبدالله نوری در ادامه افزود: «مسئولان نظام میتوانستند پس از پیروزی انقلاب مانند نلسون ماندلا همه را در صف واحد دعوت به همکاری و مشارکت جهت رفع مشکلات و حرکت به سمت توسعه و سازندگی کشور کنند و شاید اگر اینگونه عمل میشد، تأثیرگذاری گفتمان انقلاب در کشور و جهان بیشتر میشد، اما به شکل دیگری عمل شد. هر مقدار هم که گفته شود وضعیت فعلی کشور عالی است و در بهترین شرایط و موقعیت قرار داریم، بسیاری از مردم درک دیگری از وضعیت کشور و جامعه دارند؛ به قول معروف با حلواحلواکردن دهان انسان شیرین نمیشود. من گاهی به این فکر میکنم که آیا برای مسئولیتهایی که در مقاطعی بعد از انقلاب به عهده داشتم، شایستهترین فردی که میتوانست این مسئولیت را داشته باشد، من بودم؟ آیا من به وظایفم درست عمل کردم یا ممکن بود فرد دیگری بتواند بهتر از من به مردم و کشور خدمت کند؟ من بابت اشتباهات و قصورهایم مکرر از مردم عذرخواهی کرده و میکنم».
عبدالله نوری در این بخش از سخنان خود به ذکر خاطرهای از ایام زندانیشدن خود در دوران اصلاحات پرداخت و گفت: «در دورهای که زندان بودم، فهمیدم که در دوران مسئولیتم معمولا به حقوق محکومان فکر نمیکردم و همیشه به فکر مصالح حاکمیت بودم.
در جلسات و تصمیمگیریها، چون حفظ نظام را از اوجب واجبات میدانستم، به آنسوی داستان که مردم و منافع آنان بود، کمتر فکر میکردم. در زندان، برای استفاده از تلفن و تماسگرفتن با خانواده، باید از بند روحانیون به بند دیگری که تلفن داشت، میرفتم. در آنجا یکی از زندانیان به من خیلی احترام میگذاشت. چندی بعد برای یک کار تعمیراتی، ایشان به بند ما آمد. بعد از احوالپرسی گفت حاج آقا من را به خاطر دارید؟ گفتم خیر. دستش را نشان داد و گفت: من این دستم را از شما دارم. بعد توضیح داد که در دوران جنگ دستش مجروح شده بوده و در تهران پس از بهنتیجهنرسیدن درمان، قرار میشود دستش را قطع کنند و وقتی متوجه میشود که در آلمان امکان معالجه وجود دارد، در دیداری که من از آسایشگاه مجروحان و جانبازان جنگ داشتم، از من برای اعزام به خارج کمک خواسته و من نامهای به مسئول مربوطه نوشتهام و به آلمان اعزام شده و دستش معالجه شده است.
پرسیدم حالا چرا زندانی هستی؟ گفت: برای مخارج شخصی خودم در آن سفر یکونیم میلیون تومان پول قرض کردم و بعد از برگشت این پول را نداشتم که پرداخت کنم و به زندان افتادم! پرسیدم چه مدت است زندانی هستی؟ گفت: شش سال! بعد هم توضیح داد که از کل دنیا فقط یک مادر پیر دارد که او هم در روستایی در میانه است و امکان آمدن به تهران را ندارد و چون کسی را نداشته که برایش وثیقه بگذارد، در این شش سال حتی نتوانسته به مرخصی برود و مادرش را ببیند. زمانی که بدهیاش توسط برخی از خیرین تأمین شد و حکم آزادیاش آمد، برای خداحافظی پیش من آمد، گفت میدانید چه مدت زندان بودم؟ به اندازه مدتی که در جبهه بودم».
تنها راه عبور از بحرانها اصلاحات واقعی و همهجانبه در عرصههای گوناگون است
عبدالله نوری همچنین در پاسخ به سؤالات حاضران درباره وضعیت اصلاحطلبان و برنامه آنها برای آینده نیز گفت: «با توجه به مشکلات و بحرانهای فراوانی که کشور در آن گرفتار است، بیتردید تنها راه عبور از بحرانها اصلاحات واقعی و همهجانبه در عرصههای گوناگون است.
نه فقط رئیسجمهور و اعضای کابینه، بلکه همه مقامات و مسئولان به نسبت اختیارات و قدرتی که دارند، باید در قبال بحرانها و چالشهای امروز ایران در حوزههای مختلف، در برابر مردم احساس مسئولیت کنند و پاسخگو باشند. اینکه مقامات و مسئولان برای فرار از پاسخگویی به مردم نسبت به عملکردشان، مسئولیت مشکلات را به گردن یکدیگر بیندازند و خود به جای پاسخگویی در نقش منتقد و اپوزیسیون عمل کنند، باعث افزایش بیاعتمادی میشود. به باور من اکثریت مردم ایران همچنان راه خروج کشور از بحرانهای مختلف را اصلاحات واقعی و همهجانبه میدانند و به راهحلهای خشونتآمیز و دیکتهشده از بیرون مرزها روی خوشی نشان نمیدهند. درخصوص اوضاع و احوال امروز اصلاحطلبان در میان افکار عمومی، بسیاری از مردم به عملکرد و کارآمدیشان خصوصا در مناصبی که با رأی آنها به دست آورده اند، نقدهای جدی دارند. من هم به عنوان یک ناظر بیرونی بهجد معتقدم نیروهایی که بهواسطه جریان اصلاحات توانسته اند به درون حاکمیت راه پیدا کنند، باید در جهت نیل به اهداف اصلاحطلبی، دفاع از حقوق شهروندی و کاهش آلام مردم، قدمهای ملموس و راهگشایی برمیداشتند، اما متأسفانه مجموعا نقطه خیلی روشن و امیدوارکنندهای نمیبینم و به همین جهت نسبت به کوتاهیها و ضعفها و به عنوان یک علاقهمند به اصلاحات، از مردم عذرخواهی میکنم که نتوانستیم وظایف خود را آنگونه که شایسته ملت بزرگ ایران است انجام دهیم. اصلاحطلبان بهخصوص احزاب و جریانات اصلاحطلب باید نمایندگانشان را در مناصب حکومتی و دولتی همواره رصد کنند و دائما اهداف، برنامهها و قول و قرارهایی را که بابت آنها از مردم رأی اعتماد گرفتند را گوشزد کنند. اگر در بین آنها کمکاری یا تغییر از اصول مشاهده کردند، هم بازخواستشان کنند و هم بدون ملاحظه و رودربایستی با مردم در میان بگذارند، چراکه حفظ اصلاحطلبی و اصلاحات و زندهنگهداشتن اعتماد و امید مردم از هر چیز و کسی مهمتر و مقدمتر است. البته ممکن است برخی دوستان اصلاحطلب، پاسخ دهند که خیلی از اقدامات را به جهت موانع و محدودیتها و سنگاندازیهای موجود، نمیشود انجام داد ولی نتیجهاش برای مردم فرقی ندارد و مشکلاتی که اکثریت مردم ایران در زندگی و معیشت و اقتصاد خانواده خود لمس میکنند همین چیزی است که همه داریم میبینیم. ما هم میدانیم موانع و مشکلاتی خارج از اراده اصلاحطلبان وجود دارد ولی نمیشود مشکلات، اختلافات و ناکارآمدیهای درون نیروهای اصلاحطلب موجود را نبینیم و همه چالشهای موجود را به مشکلات بیرونی و عملکرد جریان مقابل اصلاحات ربط دهیم. اینکه برخی افراد با نردبان اصلاحات بالا میروند و با آبروی اصلاحات بازی میکنند، واقعیتی است که وجود دارد».
پسران قوچعلی قوی و نیرومند بودند و
اهالی روستا هروقت کاری، گرفتاری، مشکلی داشتند میگفتند "قوچعلی و پسراشو خبر کنید".
اونا هم میومدن و کمک می کردن
ولی موقع جشن و مهمونی که
میشد
میگفتن "قوچعلی رو خبر نکنید هم تعدادشون زیاد هست و هم بچه هاش زیاد میخورن
حالا ما ایرانیا شدیم همون خانواده قوچعلی
موقع انتخابات و راهپیمایی و...
میشیم مردم فرهیخته ولی
موقع تقسیم پول و اختلاس و شغل و وام و ....
میشیم قوچعلی و پسراش
اما به یه شرط،فقط بگو خاشقچی ما کجاست؟؟؟؟
چرا هیچ کس جوابگو نیست؟؟؟؟
امروز اما فرق ایشان با من این است که من در فرارو کامنت می گذارم و ایشان در جمع دوستان هم خط.