پرداخت یارانه انرژی در ایران سابقهای طولانی دارد، در واقع به بهانه اینکه کشور خود یکی از تولیدکنندگان اصلی انرژی در دنیا محسوب میشود، در همه دولتها یارانه برای مصرف انرژی پرداخت میشده است. اما به اعتقاد اقتصاددانان، یارانه انرژی تنها نتیجه اتخاذ سیاستهای پوپولیستی و عامهپسندانه است که هرچند در ابتدا رضایت عمومی جامعه را به همراه دارد، اما در نهایت جز تضعیف اقتصاد، افزایش نابرابری اجتماعی و نارضایتی عمومی از عملکرد دولت دستاورد دیگری به همراه ندارد.
به گزارش دنیای اقتصاد، در واقع بررسیها نشان میدهد که ریشه بسیاری از مشکلات کنونی کشور در پرداخت یارانه انرژی نهفته است. هرچند یارانه انرژی باید به حمایت از اقشار کم توان جامعه اختصاص یابد، اما این طبقه اقتصادی نه تنها کمترین بهره را از یارانه انرژی میبرند، بلکه بیشترین آسیب نیز از محل یارانه انرژی متوجه آنها است. در مقابل واسطهها، قاچاقچیان و دهکهای بالای اقتصادی بیشترین مزیت را از یارانه انرژی کسب میکند.
یارانه چیست؟
یارانه یا سوبسید به کمک مالی میگویندکه دولت به مردم در زمانهای معین به منظور تامین رفاه اجتماعی از طریق کاهش هزینهها اختصاص میدهد. یارانه میتواند به شکل مستقیم یا غیرمستقیم پرداخت شود. مبلغ ۴۵۵۰۰ تومانی که هر ماه دولت به ازای هر فرد به حساب سرپرست خانوار واریز میکند، یارانه نقدی است.
اما یارانه غیرمستقیم به کمک مالی دولت برای پایین نگه داشتن قیمت برخی کالاها گفته میشود. در ایران بسیاری از کالاهای مصرفی مردم شامل یارانه غیرمستقیم است. اما مهمترین نمونه آنکه هزینه بسیاری به دوش دولت و کشور قرار داده، اعطای یارانه به مصرف انرژی است. در واقع دولت قیمت انرژی مصرفی مردم را اعم از برق، گاز، بنزین و گازوئیل پایینتر از قیمت تمام شده آن یا قیمت آن در بازارهای جهانی قرار میدهد و با این اقدام تلاش میکند هزینه خانوارها را کاهش دهد.
میزان یارانه انرژی در ایران
آخرین برآورد بینالمللی از میزان یارانه انرژی در کشورهای جهان به سال ۲۰۱۶ باز میگردد. بر اساس برآوردهای آژانس بینالمللی انرژی، میزان یارانه انرژی ایران در سال ۲۰۱۶ حدود ۳۴ میلیارد دلار بوده که بیشترین مقدار در جهان بعد از چین با چند برابر جمعیت است. همچنین ایران دارای رتبه اول در اختصاص یارانه به سوختهای فسیلی(گاز، بنزین، گازوئیل و...) بوده است.
این آمار در حالی از میزان شدید یارانه انرژی در ایران در سال ۲۰۱۶ خبر میدهد که با توجه به رشد نرخ دلار در ایران از ابتدای سال جاری و همچنین افزایش قیمت انرژی در بازارهای جهانی طی دو سال گذشته میتوان برآورد کرد که در حال حاضر میزان یارانهای که دولت به انرژی میدهد به مراتب بیشتر از ارقام ذکر شده در گزارش آژانس بینالمللی انرژی است.
بهطور مثال میتوان یارانه بنزین را محاسبه کرد. قیمت بنزین در داخل کشور لیتری ۱۰۰۰ تومان است، در حالی که هر لیتر بنزین در فوب خلیجفارس حدود ۴۰ سنت به فروش میرسد. منظور از قیمت فوب خلیج فارس، قیمت بنزین روی عرشه نفتکشها در خلیج فارس است و هزینه حمل تا جایگاههای توزیع سوخت در سراسر کشور، کارمزد جایگاهداران و همچنین هزینه اتلاف بنزین در پروسه توزیع در آن لحاظ نشده است.
اگر ارزش حدودی دلار در بازار ثانویه را مبنای محاسبات خود قرار دهیم (حدود ۸۵۰۰ تومان)، قیمت ۴۰ سنتی بنزین در فوب خلیج فارس معادل ۳۴۰۰ تومان است. بنابراین دولت برای هر لیتر بنزین ۲۴۰۰ تومان یارانه اختصاص میدهد و با توجه به اینکه روزانه بین ۹۰ تا ۱۰۰ میلیون لیتر بنزین در کشور به مصرف میرسد، میزان یارانهای که دولت در مجموع یک سال برای بنزین هزینه میکند بین ۷۹ هزار تا ۸۹ هزار میلیارد تومان است.
برای اینکه بزرگی این رقم مشخص شود کافی است به میزان یارانه نقدی که دولت به خانوارها میدهد توجه کرد. مجموع میزان یارانه نقدی در هر ماه ۳۸۰۰ میلیارد تومان است و در کل سال به حدود ۴۵ هزار میلیارد تومان میرسد. بنابراین میزان یارانهای که تنها به سوخت بنزین اختصاص مییابد حدود دو برابر یارانه نقدی است.
همچنین میزان یارانه بنزین را میتوان با بودجه کل کشور مقایسه کرد. فقط یارانه سوخت بنزین، حدود ۵/ ۷ درصد کل بودجه کشور است. باید توجه داشت که یارانهای که به سوخت گازوئیل اختصاص مییابد از این رقم بیشتر است، چراکه قیمت گازوئیل در بازارهای جهانی بسیار نزدیک به قیمت بنزین است، در حالی که هر لیتر گازوئیل آزاد در ایران ۶۰۰ تومان به فروش میرسد.بنابراین اگر یارانه دیگر منابع انرژی (گاز، گازوئیل و برق) را به یارانه بنزین اضافه کنیم ارقام بسیار بزرگتری برای کل یارانه انرژی به دست میآید.
یارانه و ناعدالتی اجتماعی
هرچند یارانه انرژی بر اساس مفاهیمی چون «عدالت اجتماعی» و «توزیع ثروت» انجام میشود، اما بررسیهای مختلف نشان داده که دادن یارانه غیرمستقیم به مصرف انرژی نه تنها به عدالت اجتماعی منتهی نمیشود، بلکه بیعدالتیها را افزایش میدهد. بهطور مثال در بحث یارانه بنزین، واضح است که قشر کم توان جامعه یا افرادی که ساکن شهرستانها و روستاها هستند، نسبت به متمولین کمتر دارای خودروی شخصی هستند.
از این رو بدیهی است که خانوارهای کمتوان کمتر مصرفکننده بنزین هستند و از یارانهای که در قیمت سوخت پنهان است بهره کمتری میبرند. این موضوع در بررسیهای مختلف مورد تایید قرار گرفته است. بهطور مثال مدیرعامل شرکت بهینهسازی سوخت اعلام کرده که سه دهک بالای جامعه دریافتکننده حدود نیمی از یارانه بنزین هستند.
این اظهار نظر به این معناست که نیمی از یارانه بنزین یعنی بیش از ۴۰ هزار میلیارد تومان در سال، به سه دهک بالا که در سال ۹۶ بهطور متوسط بیش از ۱۰ میلیون تومان در ماه درآمد داشتهاند، اختصاص مییابد. این در حالی است که سه دهک پایین درآمدی کشور که بهطور میانگین ماهانه کمتر از ۵/ ۱ میلیون تومان درآمد داشتهاند، در کمترین سطح ممکن از یارانه بنزین بهرهمند میشوند.
علاوه بر این، پویا ناظران، اقتصاددان ارشد کشور در یادداشتی با عنوان «یارانه سوخت در چنبره پوپولیست» که در «دنیای اقتصاد» به چاپ رسید، اعلام میکند که دهک دهم جامعه (یعنی ثروتمندترین قشر کشور که بهطور متوسط بیش از ۱۶ میلیون تومان در ماه درآمد دارند) مصرفکننده حدود ۲۵ درصد از یارانه بنزین هستند و دهک اول (یعنی خانوارهایی که ماهانه کمتر از ۹۰۰ هزارتومان درآمد دارند) تنها ۲ درصد از یارانه بنزین استفاده میکنند.
بهره بیش از ۱۲ برابری ثروتمندترین قشر جامعه نسبت به کمدرآمدترین آنها خود بهعینه نشاندهنده ناعدالتی در توزیع یارانه انرژی است.بهرهوری ناعادلانه از یارانه انرژی مختص به ایران نیست و بررسیهای بینالمللی نشان میدهد که افزایش ناعدالتیهای اجتماعی نتیجه غیرقابل اجتناب یارانه انرژی است.
بهطور مثال، بررسیهای صندوق بینالمللی پول نشان میدهد بهطور متوسط در جوامعی که یارانه انرژی پرداخت میکنند، دو دهک بالای جامعه حدود ۶ برابر بیشتر از دو دهک پایینی از یارانه انرژی بهرهمند میشوند.
تضعیف مصارف عمومی
شاید این موضوع مطرح شود که هرچند دهکهای پایین درآمدی کمتر انرژی مصرف میکنند، اما در نهایت اصلاح قیمتها به افزایش هزینههای این خانوارها نیز منجر میشود و میتواند بیش از دهکهای بالای درآمدی به آنها آسیب وارد کند. در پاسخ به اینگونه اظهارات باید گفت این تنها ظاهر قضیه است. در واقع بزرگترین آسیبی که اقشار کم درآمد از یارانه انرژی میبینند، کاهش توان دولت برای هزینههای عمومی و حمایت از دهکهای پایین درآمدی است.
بهطور مثال همانطور که اشاره شد، در حال حاضر یارانه سوخت بنزین ۲ برابر یارانه نقدی است، یارانهای که در اصل باید شامل اقشار کمتوان مالی شود. همچنین مجموع هزینه بازسازی مناطق زلزلهزده کرمانشاه حدود ۳۵۰۰ میلیارد تومان برآورد شده است. این رقم کمتر از ۴ درصد از کل یارانه بنزین است.پرداخت یارانه انرژی توان دولت را برای انجام برخی مصارف عمومی (حمل و نقل عمومی، آموزش و پرورش، خدمات بهداشتی و درمانی و...) به شدت کاهش میدهد.
این در حالی است که اقشار کمدرآمد کشور مصرفکننده بخش مهمی از مصارف عمومی هستند. در واقع اگر یارانه انرژی به شکل درآمد وارد بودجه کشور شود، دولت میتواند بودجه بیشتری را برای بهبود وضعیت بهداشت، مدارس، جادهها و... در برخی روستاها و شهرستانها و همچنین حمل و نقل عمومی تخصیص دهد.
علاوه بر این درصورت حذف یارانه انرژی و افزایش درآمد کشور، دولت میتواند در قالب یارانه نقدی حمایت بیشتری از دهکهای پایین درآمدی به عمل آورد. بهطور مثال، چندی پیش دولت تصمیم گرفت نرخ خوراک تحویلی به پتروشیمیها را بر اساس قیمت ارز در سامانه نیمایی محاسبه کند، در حالی که تا پیش از آن نرخ خوراک این واحدها بر اساس دلار ۳۸۰۰ تومان محاسبه میشد.
حذف یارانه واحدهای پتروشیمی به افزایش درآمد دولت منجر شد و دولت تصمیم گرفت از محل این افزایش درآمد به حدود ۹ میلیون خانوار هدف (عضو کمیته امداد، بهزیستی و...) در شش ماه دوم سال جاری ۵۰۰ هزار تومان کارت خرید کالا اعطا کند. در صورتی که نرخ بنزین و دیگر سوختها اصلاح شود، دولت میتواند با اعطای یارانه نقدی به بهبود اقتصاد خانوارهای دهکهای پایین جامعه کمک کند.
از سویی باید توجه داشت که بر خلاف باور عموم افزایش قیمت بنزین به تورم منجر نمیشود و افزایش تورم ریشه در عوامل دیگری دارد. بهطور مثال تجربه دولت یازدهم در سالهای ۹۳ و ۹۴ که قیمت بنزین را افزایش داد در حالی که تورم کشور رو به کاهش گذاشت، نمونهای از این مورد است.
همچنین در دو سال گذشته با وجود ثابت ماندن قیمت بنزین روی نرخ ۱۰۰۰ تومان، شاهد رشد تورم هستیم. بررسیهای مختلف نشان داده افزایش نرخ بنزین تنها تورم ۲درصدی را به همراه دارد.
یارانه و قاچاق سوخت
اما پایین نگه داشتن مصنوعی قیمت سوخت، معضل بزرگی به نام قاچاق سوخت را به دنبال دارد. در واقع در حالی قیمت بنزین در ایران ۱۰۰۰ تومان باقی مانده که متوسط قیمت آن در کشورهای همسایه بیش از ۸۵۰۰ تومان است. اختلاف قیمت سوخت در ایران و کشورهای همسایه موجب شده که بخش مهمی از بنزین و گازوئیل کشور به شکل قاچاق به این کشورها ارسال شود.
برخی برآوردها میزان قاچاق سوخت را بین ۳۰ تا ۴۰ میلیون لیتر در روز اعلام میکنند که این مقدار از مصرف کل سوخت برخی کشورهای جهان بیشتر است. با احتساب یارانه ۲۴۰۰ تومانی برای هر لیتر سوخت، میتوان گفت که بین ۲۶ تا ۳۵ هزار میلیارد تومان در سال یارانه سوخت تنها به جیب قاچاقچیان ریخته میشود. باید توجه کرد که هرچند قاچاق سوخت از استانهای مرزی کشور انجام میشود، اما منفعت آن تنها نصیب عده معدودی یعنی قاچاقچیان دانه درشت میشود.
در واقع انجام این حجم از قاچاق توسط افراد عادی امکانپذیر نیست و میزان فروش غیرقانونی سوختی که توسط شهروندان عادی مرزنشین انجام میشود به مراتب کمتر از این مقادیر است؛ بخش عمده قاچاق به شکل سازمان یافته انجام میشود.
قاچاق سوخت به خوبی نشان میدهد که چگونه یارانه انرژی موجب ایجاد چرخه معیوبی از فساد در کشور میشود. به این معنا که پرداخت یارانه انرژی به کاهش توان مالی دولت منجر میشود، کاهش توان مالی دولت نیز کاهش ارائه خدمات اجتماعی و اقتصادی در شهرهای کوچک و روستاها بهخصوص در استانهای مرزی را به دنبال دارد.
افزایش فقر در این مناطق موجب ایجاد مشاغل کاذب و سوءاستفاده قاچاقچیان از مرزنشینان میشود. در نهایت نیز یارانه انرژی سود کلانی را نصیب عده معدودی کرده و توان دولت را برای افزایش رفاه در استانهای مرزی کاهش میدهد؛ این چرخه مادامی که یارانه انرژی پرداخت میشود ادامه خواهد داشت.
یارانه انرژی مشوق مصرف
یکی از بزرگترین ایراداتی که به پرداخت یارانه انرژی به خصوص سوختهای فسیلی گرفته میشود، تشویق به مصرف بیشتر است. در واقع زمانی که قیمتها به شکل مصنوعی پایین نگه داشته میشود سیگنال افزایش مصرف را به دنبال دارد. بهطور مثال در حالی در ایران مصرف بنزین به بیش از ۹۰ میلیون لیتر در روز رسیده است که تنها حدود ۲۰ میلیون خودرو در کل کشور وجود دارد و به این معناست که هر خودرو روزانه بیش از ۵/ ۴ لیتر بنزین مصرف میکند.
در حالی که میزان مصرف هر خودرو در ترکیه از سوخت بنزین ۰۹/ ۰ لیتر است، یعنی مصرف سرانه بنزین هر خودرو در ایران ۵۰ برابر ترکیه است.میزان مصرف بنزین در ترکیه در دهه ۹۰ میلادی به اوج خود که حدود ۱۹ میلیون لیتر در روز بود، رسید، اما به دنبال اصلاح قیمتها و حذف یارانه انرژی در این دهه، میزان مصرف رو به کاهش گذاشت.
سال گذشته روزانه حدود ۹ میلیون لیتر بنزین در ترکیه مصرف شده است. البته بخشی از خودروهای سواری در این کشور با سوخت گازوئیل کار میکنند، با این حال متوسط مصرف گازوئیل در این کشور در حالحاضر حدود ۹۳ میلیون لیتر در روز است، یعنی مجموع گازوئیل و بنزینی که در ترکیه استفاده میشود ۱۰۲ میلیون لیتر در روز است؛ در حالی که مجموع گازوئیل و بنزین مصرفی در ایران تقریبا دو برابر و حدود ۱۹۰ میلیون لیتر است که البته بخشی از این مقدار به کشور دوست و همسایه یعنی ترکیه که قیمت بنزین و گازوئیل در آن در حال حاضر بیش از ۱۲هزار تومان است، قاچاق میشود.
شاید برخی به استاندارد نبودن موتور خودروها در ایران اشاره کنند و مصرف بالای خودروهای ساخت داخل را بهعنوان یکی از دلایل مصرف بالای بنزین در ایران بدانند. اما باید توجه داشت که یارانه بنزین و پایین ماندن قیمت این سوخت خود مهمترین عامل عدم اصلاح مصرف سوخت خودروهای ساخت داخل است.
به این معنا که واقعی شدن قیمت بنزین کاهش تقاضا برای خرید خودرو را به همراه دارد و کاهش فروش، کارخانههای خودروسازی را (بدون هیچ اهرم فشاری از سوی دولت) بر آن میدارد که به اصلاح ایرادات و کاهش مصرف خودروهای خود رو بیاورند. این موضوعی است که در همهجای دنیا اتفاق میافتد، رو آوردن بزرگترین و معروفترین خودروسازان جهان به کاهش هرچه بیشتر مصرف خودروها تنها به دلیل قیمت بالای بنزین بوده است.
یارانه انرژی و آلودگی زیست محیطی
افزایش مصرف بهخصوص در سوختهای فسیلی علاوه بر اینکه به محدود شدن منابع تامین انرژی منجر میشود، بزرگترین منبع برای آلودگیهای زیستمحیطی نیز محسوب میشود. بهطور مثال در ایران استفاده از خودروهای شخصی به ترافیک شدید و آلودگی هوا در کلانشهرها از جمله تهران منجر شده است.
عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیطزیست اخیرا اعلام کرد که خودروها عامل ۷۰ درصد آلودگی هوای تهران هستند. در واقع دولت با اعطای یارانه به بنزین، نه تنها بهطور غیرمستقیم مبلغ بسیار زیادی را به دهکهای پردرآمد کشور اختصاص میدهد، بلکه با تشویق آنها به استفاده بیشتر از بنزین زمینه آلودگی هوا و آسیب رساندن به همه اقشار جامعه از جمله دهکهای کم درآمد که کمترین بهره را از یارانه سوخت میبرند، فراهم میکند.
چنین ادعایی توسط سازمانها و موسسات بینالمللی نیز مورد تایید قرار گرفته است، بهطور مثال صندوق بینالمللی پول بر این باور است که با تشویق به مصرف سوختهای فسیلی با ارائه یارانه، حق نسلهای آینده از بین میرود چراکه مهمترین نتیجه افزایش مصرف سوختهایی چون بنزین و گازوئیل انتشار گازهای گلخانهای و گرم شدن کره زمین است.
این سازمان بینالمللی بر این باور است که درصورت حذف یارانه سوختهای فسیلی بهطور متوسط ۱۳ درصد از انتشار گازهای گلخانهای کاسته خواهد شد.