دختر ۲۲ ساله درحالی که بیان می‌کرد فقط به خاطر دلسوزی و کار راه اندازی به آن شهروند اعتماد کردم پس از پاسخ به سوالات تخصصی ماموران دایره مبارزه با مواد مخدر، درباره چگونگی این ماجرا به کارشناس اجتماعی کلانتری الهیه مشهد گفت: آن روز ظهر به اتفاق چهار تن از دوستانم مقابل در دانشگاه ایستاده بودم که راننده میان سال یک خودروی سواری در حالی که جوانی حدود ۳۵ ساله در صندلی جلوی آن نشسته بود از خودرو پیاده شد و از ما تقاضا کرد تا برای یک تماس ضروری تلفن همراه در اختیارش بگذاریم، اما فقط گوشی من شارژ داشت به همین دلیل و برای آن که مشکل آن شهروند غریبه حل شود تلفنم را در اختیارش قرار دادم.
به گزرش خراسان، آن مرد میان سال چند متر از ما فاصله گرفت و مشغول صحبت کوتاهی با تلفن شد. او که کلاه و عینک دودی داشت بعد از پایان مکالمه کوتاهش شماره‌ای را که گرفته بود پاک کرد و سپس گوشی را به من بازگرداند. وقتی سوار خودرو شد و از محل رفت من فقط بخشی از شماره پلاک آن را دیدم تا این که روز بعد از این ماجرا ماموران دایره مبارزه با مواد مخدر کلانتری با من تماس گرفتند تا برای پاره‌ای توضیحات به کلانتری بیایم.
وقتی این جا رسیدم تازه فهمیدم که اعتماد بی جای من به یک شهروند پای مرا به یک پرونده مواد مخدر کشانده است. آن راننده میانسال با پلیس ۱۱۰ تماس گرفته و گزارشی از خرید و فروش و همچنین نگهداری مواد مخدر در یک خودروی دیگر را داده بود.
وقتی ماموران انتظامی خودروی مذکور را در پارکینگ یک مجتمع مسکونی مورد بازرسی قرار دادند مقداری مواد مخدر را که با آهن ربا به زیر گلگیر خودرو چسبانده شده بود کشف کردند به همین دلیل خودرو به کلانتری انتقال یافت و مالک آن نیز مورد بازجویی قرار گرفت که در نهایت مشخص شد همه این ماجرا یک سناریوی ساختگی برای به دام انداختن راننده پراید بوده است، ولی در این میان افرادی که برای راننده پراید پاپوش دوخته بودند به دلیل آن که شناسایی نشوند از تلفن همراه من استفاده کردند.
با وجود این خوشبختانه بخشی از شماره پلاک آن خودرو در ذهنم باقی ماند که به پلیس ارائه دادم.
وقتی ماموران انتظامی با دستور سرهنگ توفیق حاجی زاده (رئیس کلانتری) پی به ساختگی بودن ماجرای فروش مواد مخدر بردند، تحقیقات خود را برای شناسایی عاملان این اقدام ناجوانمردانه آغاز کردند چرا که شیوه چسباندن مواد مخدر با آهن ربا آن هم زیر گلگیر کاملا پاپوش بودن موضوع را نشان می‌داد.
وقتی تحقیقات در این باره ادامه یافت مشخص شد راننده پراید درگیر یک سری اختلافات خانوادگی است و مشخصاتی را که دختر دانشجو از مرد میان سال و شماره پلاک خودروی وی به پلیس ارائه داده بود با مشخصات یکی از بستگان نزدیک مرد پرایدسوار (متهم) مطابقت دارد