فرارو- احتمال خداحافظی محمدعلی افشانی از شهرداری تهران تقویت شده است. قانون منبع به کارگیری بازنشستگان، روزها و دقایق باقی مانده تا روز ۲۶ آبان را برای افشانی و شورای شهر به چالشی جدی تبدیل کرده است. افشانی میگوید تا زمانی که به او ابلاغ نشود که رفتنی است میماند. قانون منع به کارگیری بازنشستگان برای شورای شهر هم روزهای خوشی نگذاشته است. شورای شهر اصلاحطلب برای آنکه اجازه ندهد عنوان بیثباتی در کارنامه خود ثبت شود از یک سو همه راهها برای نگه داشتن افشانی را طی میکند و از طرفی گزینههایی را نیز مطرح میکند.
هم استفساریه برای نگه داشتن افشانی و هم فرآیند پیدا کردن شهردار
استفساریه مستثنیشدن شهردار تهران از قانون منع بهکارگیری بازنشستگان به هیات رئیسه مجلس تقدیم شده است. این استفساریه میپرسد: آیا شهردار تهران که قبلا همتراز وزرا بوده، از اعتبارات دولتی استفاده نمیکند و براساس قانون شوراها و با رای اعضای شورا انتخاب میشود، آیا مشمول قانون منع بهکارگیری بازنشستگان میشود یا نه؟
شورای شهر همچنین به فکر جایگزین کردن یک گزینه با افشانی است. شورای پنجم در فرآیند انتخاب سومین شهردار خود به این بار به لیست ۲۸ نفرهای رسید، اما ترجیح داد پیش از هرچیز درباره آنها از سازمان اداری و استخدامی کشور استعلام بگیرد. سازمان اداری و استخدامی هم ۱۲ نفر را دارای شرایط شغلی و غیر بازنشسته برای شهرداری دانست. از بین این ۱۲ نفر، قرار بود شورا دیروز پنج نفر را به عنوان کاندیدا مشخص کند. اما این روند متوقف شد.
این ۱۲ نفر عبارتند از:
۱- معصومه ابتکار
۲- غلامرضا انصاری
۳- پیروز حناچی
۴- مصطفی سلیمی
۵- محسن پورسید آقایی
۶- نصرالله جهانگرد
۷- مناف هاشمی
۸- ایرج معظمی
۹- عباس آخوندی
۱۰- سمیعالله حسینی مکارم
۱۱- علی اوسط هاشمی
۱۲- علی ربیعی
گزینههای جدی و گزینههای شوخی!
از مشاهده لیست بالا به نظر میرسد تنها چند گزینه جدی هستند. دقیقا معلوم نیست چرا نام معصومه ابتکار که اکنون معاون امور زنان و خانواده حسن روحانی است برای شهرداری تهران مطرح شده، آن هم در حالی که گزینههای با تجربه و مرتبطتری با مدیریت شهری وجود دارد. تعدادی از گزینهها نیز ضمن آنکه برای عموم جامعه ناشناخته هستند در حوزه مدیریت شهری تجربه چندانی نداشته اند. عجیبتر آنکه بعضی اعضای شورای شهر اصرار زیادی به شهردار کردن سمیعالله حسینی مکارم دارند. نام حسینی مکارم در فهرست املاک نجومی که توسط یاشار سلطانی منتشر شده بود به چشم میخورد. البته او سری گذشته که تا پای گرفتن کلید تهران پیش رفت اعلام کرد در پرونده املاک نجومی تبرئه شده است. البته درباره بعضی گزینهها نیز معلوم نیست چگونه نامشان برای شهردار شدن مطرح شده است. آیا مطرح کردن برخی از گزینهها با هدف مطرح کردن آنها برای نهادهای دیگر است؟
لابیها دوباره شروع شد؟
اما انگار قرار است لابیهای گذشته بر سر انتخاب شهردار تکرار شود. ظاهرا غلامرضا انصاری گزینه حزب اتحاد ملت است. انصاری قائم مقام دبیر کل حزبی است که یک پای لابیگریها در یک سال عمر شورا بوده است. هرچند اتحاد ملت با داشتن چهار عضو در شورای شهر قافیه را به اعتماد ملی و کارگزاران که هرکدام سه عضو در شورا دارند باخته است، اما دور از ذهن نیست که این بار نیز لابیها تکرار شوند.
به احزابی که نامشان به میان آمد باید نام حزب اسلامی کار را نیز اضافه کنیم. حزبی که نام دبیر کل آن یعنی حسین کمالی به عنوان یکی از جدیترین لابیکنندههای تهیه لیست امید در انتخابات شورای شهر ۹۶ نام برده میشد. علی ربیعی که از ۱۷ مرداد با کارت قرمز مجلس از وزارت کار خارج شده، نزدیکی ویژهای به حزب اسلامی کار دارد و خبرگزاری ایلنا رسانه این حزب برای شهردار شدن ربیعی تبلیغ میکند. اما اگر بخواهیم از زاویه تخصص به ماجرا نگاه کنیم برادر عباد که سالها در وزارت اطلاعات فعالیت کرده سابقه مدیریت شهری ندارد. با وجود آنکه نزدیکان حزب کار برای برادر عباد شغل جستجو میکنند، اما او به گفته محمود واعظی، "بدون عنوان" در دفتر رئیس جمهور مشغول است.
رای به خارج از لیست
در لیست ۱۲ نفره بالا نامی از محسن هاشمی به میان نیامده، اما برخی طرفداران او همچنان برای مجاب کردن شورا برای انتخاب محسن هاشمی تلاش میکنند. روزنامه سازندگی، نشریه ارگان حزب کارگزاران در مطلبی که اخیرا با عنوان "اتمام حجت" منتشر کرده گفته حمایتش از شهردار شدن محسن هاشمی یک تصمیم تشکیلاتی نیست. به اعتقاد سازندگی: "در شرایط کنونی شهر تهران به مدیری تکنوکرات نیاز دارد که به توسعه شهری در هر دو بعد «عمرانی-اقتصادی» و «فرهنگی-اجتماعی» همچون یک پروژه بنگرد و برای ران اندازی پروسهی توسعه تهران چند پروژه مشخص را مهندسی کند. "
این روزنامه در ادامه مینویسد: "در زمانه ما بی اغراق از میان افرادی که از طوفان ۸۸ عبور کرده اند تنها محسن هاشمی واجد چنین استعدادهایی است. به نسبت دیگران جوانتر است، فن سالار است، و نه چپ است و نه راست و میتواند به نقطه تفاهم حاکمیت و دولت و اصلاحات بدل شود. محسن هاشمی از بدنه شهرداری است و گرچه برخی مفهوم آقازادگی را به انحراف کشیده اند، اما او فقط به فرزند آقای هاشمی بودن کفایت نکرده و در کف شهرداری بر قابلیتهای خود افزوده است. "
بیشتر بخوانید: چرا "محسن هاشمی" نباید به شهرداری برود؟
عباس آخوندی، دوباره هاشمی دوباره حناچیالبته به نظر میرسد حمایت از محسن هاشمی در روزنامه حزب کارگزاران بیشتر رنگ و بوی سیاسی دارد و این روزنامه برای تبلیغ گزینه حزبیاش صحبت از تخصص میکند. با این حال محسن هاشمی که سالها مدیر عامل شرکت متروی تهران بوده را میتوان در کنار دیگر گزینههای باسابقه قرار داد. در بین اعضای لیست هم پیروز حناچی و عباس آخوندی نیز سابقهای مرتبط با شهر دارند. عباس آخوندی به تازگی از وزارت راه و شهرسازی فارغ شده نیز یکی از این گزینه هاست. البته رسانههای اصولگرا مثل مشرق و وطن امروز مدام با انتشار مطالبی علیه او در یکی دو روز گذشته مخالفت خود را با این انتخاب نشان میدهند.
گزینه دیگر پیروز حناچی است. حناچی از سال ۹۲ تا ۹۶ معاون معماری و شهرسازی عباس آخوندی بود. در دولت دوازدهم هم تا زمان انتخاب نجفی به عنوان شهردار تهران، مشاور معماری و شهرسازی آخوندی ماند. حناچی اکنون معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران است. در هر سه فرآیند انتخاب شهردار در شورای پنجم، حناچی یکی از گزینهها بود. البته او دیروز در واکنش به قرار گرفتن نام خود در لیست شورای شهر گفته: با توجه به مشکلاتی که شهر تهران با آن دست به گریبان است قطعا با سر به این سمت نخواهم رفت، اما نهایتا این موضوع بر عهده شورای شهر تهران قرار دارد.
"البته به این اسامی باید نام مناف هاشمی را نیز اضافه کرد. " این را محمد حقانی، عضو سابق شورای شهر تهران به فرارو میگوید. حقانی معتقد است: این افراد سوابق خوبی دارند و میتواند بسیار تاثیر گذار باشند. آقای مناف هاشمی کارش را از شهرداری ناحیه شروع کرده و اکنون استاندار استان گلستان است.
تهران آدم اجرایی باسابقه میخواهد
عضو سابق شورای شهر تهران معتقد است شهردار تهران باید فردی اجرایی باشد. ما مطالعه و پژوهش به اندازه کافی داریم و اکنون به کسی نیاز داریم که بتواند مسائل شهر مثل آلودگی هوا، ترافیک، مترو و مسائل آسیبهای اجتماعی شهر را حل کند. امروز آسیبهای اجتماعی مثل دستفروشی، کارتنخوابی و معتادین متجاهر یکی از مسائل حاد شهر شده است. اینها فردی را لازم دارد که به مسائل شهر تهران و شهرداری اشراف داشته و در شهرداری نیز سابقه داشته باشد.
شهردار باید بتواتند با نهادهای دیگر هم تعامل داشته باشد
او در ارتباط با علی ربیعی نیز نظر مساعد دارد. حقانی معتقد است: شهرداری فردی اجرایی نیاز دارد. کسی که شهردار تهران میشود باید دو شخصیت داشته باشد. یک شخصیت او اجرایی است و شخصیت دیگر او تشریفات دارد. او باید بتواند با دفتر مقام معظم رهبری، قوای سه گانه، نیروی انتظامی و دیگر نهادهای خارج از شهرداری تعامل قوی و تاثیرگذار داشته باشد.
حقانی در پایان میگوید: شهردار تهران در ردیف معاون اول است. فعالیتش بر جمعیت ساکنان تهران و همچنین جمعیت شهرهای اطراف تهران که روی هم رفته شاید ۱۸ میلیون نفر میشوند تاثیر دارد. این جمعیت یک پنجم کل کشور است. به این ترتیب شهرداری تهران یک دولت محلی در دولت ملی است. از نظر نوع ارتباطات و شرح وظایف هم بخواهیم حساب کنیم، شهرداری با چند وزارت خانه برابر است. معتقدم در تصویب قانون منع به کارگیری بازنشستهها نیز باید شهرداری تهران را با وزارتخانهها هم تراز میکردند.
اصلا شهردار تهران باید زاده تهران باشد شهرستانیها بهتر است اگر به قدری توانا هستند که عهده دار شهرداری تهران شوند بروند و زادگاه خودشان را بسازند تا هی مردمانشان به تهران هجرت نکنند