حسین کرمانپور در روزنامه شرق نوشت: مشهور است در اتفاقات ناگوار محرم سال 61 هجری، حسین ابنعلی(ع) جملهای گفت که طنین آن تا امروز نوازنده و گرهگشاست. آن سخن فرورونده و استخوانسوز این بود: «إن لَم یکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحرارا فِی دُنیاکُم؛ اگر دین ندارید و از قیامت نمیترسید، در دنیای خود آزاده باشید» (بحارالانوار، ج45، ص51).
حسین(ع) بیش از 14 قرن پیش به همه ما میگوید که دین، ملیت، اصالت و مذهب به کنار، اگر آزادگی پیشه سازید و به عبارت بهتر قواعد بازی انسانی را رعایت کنید، جامعه بهمراتب بهتر از آن خواهد بود که هست. از یک «دیندار» انتظار میرود آزاده باشد و اگر آزاده نباشد، دیندار نیست؛ از یک «انسان»، حتی اگر در حوزهای از حوزههای دینی قرار ندارد، انتظار میرود آزاده باشد و اگر آزاده بود، همچنان یک انسان شریف و مقبول در درگاه خداوند است.
عصر ما، عصر انفجار اطلاعات و دسترسی سریع به آن است. اطلاعات موجود اکثرا تیغ دولبهای است؛ حواست نباشد یا بریده میشوی یا میبری، زخم میزنی یا زخم برمیداری، حقی را پایمال میکنی یا حقوقت را زیر پا میگذارند. گاهی ناجوانمردی به حدی میرسد که مجبور میشوی میدان را ترک کنی و عطای نداشتن این موهبت را به لقای آن ببخشی. چه خوبان بینظیری که به این تیغ ضربت خوردند و چه مظلومانی که مورد ظلم واقع شدند.
ما با دستهای خودمان سرمایههای خود را بر باد میدهیم و فرداروز، زانوی غم بغل میگیریم که چرا و چگونه؟ در چند هفته گذشته حداقل چندینوچند واقعه مجازی نشان داد باید کسی داد برآورد که ای جماعت حداقل آزاده باشید و اخلاق انسانی را رعایت کنید.
«حمید فرخنژاد»، بازیگر محبوب و توانای کشورمان که با سرمایه تکتک ما و با جدیت و تلاش مثالزدنی خودش به یکی از مؤثرترین هنرمندان عصر خود مبدل شده است، سعی کرده در فضای مجازی بیدغدغه و کور از کنار اتفاقاتی که بر کشور و جغرافیای منطقهاش میرود، بهراحتی عبور نکند.
او میتوانست حالا که بازیهایش گل کرده و زبانزد شده است، بر اسب منفعتطلبی بنشیند و بدون هیچ واکنشی به اطراف، بر انبان زر خویش بیفزاید و بدون حاشیه، آینده خود و خانوادهاش را تأمین کند.. اما از یک سو با بازیهایش در فضاي ناشادی و غم، لبخند و نشاط را حتی برای لحظهای بر چهره عبوس ما مینشاند و از سویی دیگر با نوشتههایش به ما میگوید: «خنده تلخ من از گریه غمانگیزتر است».
اما عدهای که سنوسالشان به نیمی از سن او نمیرسد، بر او میآشوبند که چرا عیب میگویی و ایراد میگیری؟ تو فقط محاسن را بگو و آزادگی را به کنار بنه. این نوشته مؤید همه نوشتههای فرخنژاد نیست؛ اما بهعنوان کسی که هم در انقلاب بودهام، هم تا آخر جنگ در جبههها حضور داشتهام، اینک نیز همچنان دوستدار کشوری هستم که مردمش هم آزاده باشند و هم آسوده و آرام و هم شاهدی بودهام بر فعالیتهای خیرخواهانه این هنرمند مردمی در بخش سلامت امروز جامعه ایرانی، ضمن توصیه برادرانه به همه کسانی که با هر انگيزهاي بر او میتازند و خطونشان میکشند، برای رعایت اخلاق و آزادگی، این نکته را به این هموطنان گوشزد میکنم که تیغکشیدن در مقابل سخنان دلسوزانه یک هنرمند، نشستن بر شاخ و بریدن بن آن است.
همدیگر را نقد و بررسی کنیم؛ اما جفاکردن شایسته انسان آزاده نیست. نقد منصفانه باعث میشود ضمن حفظ سرمایهها، همه در یک جبهه بمانیم و برای آبادانی تلاش کنیم؛ اما نقد مغرضانه تلاش میکند سرمایههایی مانند محمدرضا شجریان، هوشنگ ابتهاج، پرویز پرستویی، جمشید مشایخی و صدها نفر نویسنده، متفکر و هنرمند یا گوشهنشینی اختیار کرده یا خروج از دیارشان را بر قرار در بلاد ترجیح دهند.
«حمید فرخنژاد» از آن جنس هنرمندانی است که مردمش را فراموش نمیکند. او همواره نگران سلامت فکر و جسم ایران است. از یک سو سفیر بیماران و مبتلایان به درد جسم است و از دیگر سو، بوی ناروایی را از فرسنگها استشمام میکند و درست به همین خاطر است که تاختوتازهای چندین هفته گذشته به وزیر بهداشت را تاب نمیآورد و به مغرضان توصیه میکند مردانگی را فراموش نکنند؛ اگر صد عیب هست، محاسنی هم بوده که آنها فقط به دیدن عیبی فرياد میکشند.
درست با همین رویکرد در یکی از آخرین نوشتههای مجازی خود چنین مینگارد: «توی دعوا، توی دشمنی، توی جنگ، خدا رو در نظر بگیرید یا ستارالعیوب! مدتهاست نه از بهبه شما عزیزان شنگول میشم و نه از اَهاَهتون ناراحت، چون زیاد عمیق نیست هیچکدومش. فقط آرزو میکنم خدا به همه ما تعقل و انصاف بده و تعادل، مطمئنم اگه غیر از این باشه، محکوم به نابودی هستیم با هر حاکمیتی و هر میزان ثروت!».
چند روز قبل در تماسی، نگران بود نکند در این گیرودار دلار و ترامپ و تحریم، بیماران خاص دچار کمبود دارو و درمان شوند. بعد تأکید کرد در هر شرایطی حاضر است از جیب و نفوذش استفاده کند تا مبادا اشکی جاری شود. حتی خیال من را تخت کرد که حاضر است با هنرمندان دیگر نقاط جهان نیز مذاکره کند که ایران ما بیدارو و تجهیزات نشود.
در مرداد 1392، سراسیمه پیگیر یافتن سه کوهنورد مفقود کشورمان در کوههای هیمالیا بود؛ حتی چندینبار با همدیگر به خانواده این عزیزان سر زدیم تا غمخوارشان باشیم. همین هفته هم به من گفت: از فلان بیمارستان استان خوزستان زنگ زدهاند که ویلچر کم دارند و از من خواست با هزینه او صد ویلچر خریداری کرده و برایشان ارسال کنیم.
اینها را نوشتم که محضر ناقدان بیانصاف بگویم «فرخنژاد» را نقد کنید؛ اما بدانید هنرمندان محبوبی مانند او سرمایهاند. انسان عاقل میکوشد سرمایهاش را دودستی حفظ کند، نه آنکه خدایناکرده نابودش کند.