فرهنگ ایرانی، اما با سه ورزش سنتی گره خورده که هر کدام میتواند در جذب گردشگران خارجی و حتی توسعه گردشگری داخلی موثر باشد.
به گزارش اعتماد، کشتی ایران در جهان حرف برای گفتن دارد و بارها توانسته است در المپیک و جام جهانی مطرح شود و عناوین ارزشمندی کسب کند. این ورزش تنها به واسطه برد و باخت برای ایرانیها مطرح نیست، مرام پهلوانی و فنهایی که برخی کشتیگیران کشورمان داشتهاند، آنها را از سایر ورزشکاران متمایز کرده است. حتی فضای ورزشگاه در زمان بازی کشتی میتواند یک جاذبه باشد، آنهم وقتی بدانیم کشتیگیران خارجی بسیار درباره لذت مسابقه در ایران سخن گفتهاند.
با وجود این مزیت، هیچ موزه درست و حسابی از کشتی و کتابی درباره تاریخچه کشتی در ایران به انگلیسی وجود ندارد؛ ما حتی تالار افتخاراتی برای این ورزش پر مدال خود نداریم. ورزش باستانی و اسباب و لوازم آن هم میتواند جاذبه گردشگری باشد؛ با این حال مانند کشتی در این باره هم مجسمه و موزهای درباره پهلوانان ایرانی وجود ندارد. ما میتوانستیم حتی از لوازم این ورزش به عنوان کدهای فرهنگی بهره بگیریم.
لنگی که پهلوانان به خود میبندند، شلوارک بته جقهای که میتواند طراحی مدرن داشته باشد در کنار زمزمههای عرفانی، تزیینات زورخانه و ریتم موسیقیایی این ورزش همگی این قابلیت را دارند که جاذبه قلمداد شوند. چوگان، دیگر ورزش بومی ایرانیها هم مانند کشتی و ورزش پهلوانی موزه ندارد. درباره اسبسواری و چوگان تاکنون قهرمانسازی صورت نگرفته و حتی بسیاری از ایرانیها هم خبر ندارند روزگاری در میدان نقش جهان چوگان اجرا میشده است. با توجه به وضعیتی که ورزشهای بومی دارند، سخن گفتن درباره تکواندو و سایر ورزشهای رزمی که ایران در آنها در سالهای اخیر قهرمان آفرین بوده جای خود را دارد.
اما فارغ از ورزش حتی ورزشگاهها هم میتوانند جاذبهای برای گردشگری باشند. در مونیخ شما میتوانید از استادیومی که در آن تیمهای مورد علاقهتان بازی میکنند بازدید کنید. در ایران ما ورزشگاه «آزادی» و «امجدیه» را داریم که حتی قابلیت برگزاری کارناوال را دارند. اما متاسفانه امکانی برای بازدید از آنها نیست و حتی برای ورود به ورزشگاه انقلاب هم باید مبلغ بالایی پرداخت کنید. این در حالی است که در سایر کشورها فضای سبز شهری، فضایی متعلق به همگان است. در فرانسه شما میتوانید به رایگان در فضای سبز کاخ ورسای قدم بزنید و تنها برای ورود به کاخ باید بلیت تهیه کنید.
با توجه به آنچه گفته شد به نظر میرسد ما نتوانستهایم ارتباطی میان ورزش و گردشگری ایجاد کنیم و این در حالی است که از پتانسیلهای بالایی در آن برخورداریم و با برند کردن یوز فرصت جدیدی هم خلق شد که متاسفانه هنوز به آن نپرداختهایم.