صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۷۲۰۶۲
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۴ - ۰۵ شهريور ۱۳۹۷

محسن مهدیان در روزنامه صبح نو نوشت: آقای الیاس حضرتی در دفاع از استیضاح آقای کرباسیان در مجلس فریاد می‌زد که «دستمان تنها به وزیر اقتصاد رسیده است واگرنه باید رییس‌جمهوری را استیضاح می‌کردیم...». اما این صدا با همه بلندی‌اش، به گوش‌ها نرسید و البته دلنشین هم نبود. اما چرا؟ چرا اصلاح‌طلب‌ها نمی‌توانند حساب‌شان را از امروز دولت جدا کنند؟

پاسخ خیلی روشن است. یکم. این دولت تنها و تنها با حمایت همه جانبه و بلاشرط اصلاح‌طلب‌ها به قدرت رسیده است. همین جناب حضرتی در ایام انتخابات اعلام کرد که «تمام‌قد» در حمایت از روحانی هستیم؛ آن‌هم «بدون هرگونه شرطی». حافظه آقایان اگر کوتاه مدت است، البته حافظه رسانه‌ای کشور پاک شدنی نیست.

بگذریم که همین آقای حضرتی چند ماه بعد و در شروع بروز چالش‌های اقتصادی، چون فکر نمی‌کرد یک‌روز کاردها به استخوان برسد، این‌طور گفت: «اصلاح‌طلب‌ها در سختی‌ها نیز در کنار دولت‌اند» حالا چه اتفاقی افتاده است؟ بله امروز روز سختی است؛ بمانید و سفره‌تان را جدا نکنید.

دوم. ممکن است سؤال شود که «حمایت کردیم؛ مثل خیلی‌ها. انتخابات‌، ‌انتخابات است. مگر اصولگراها از احمدی‌نژاد برائت نکردند؟» سؤال دقیقی است. بله اصولگراها حق داشتند اعلام برائت کنند؛ چون احمدی‌نژاد نفاق داشت. ظاهر آن روزش را چه کسی تصور می‌کرد با چنین باطنی همراه باشد؟ طبیعی است که با گذشت زمان و روشن شدن حقیقت عقب نشستند.

اما آقای روحانی چی؟ الحمدلله از ویژگی‌های ممتاز آقای روحانی این است که همین بوده و همین است. با همین شعارها و همین تیم و همین برنامه. همان روزها دلسوزان هشدار دادند این تیم و این برنامه و این راهبرد تهش چالش‌های تودرتوی سهمگین است، اما اصلاح‌طلب‌ها با چشم باز حمایت کردند؛ پس باید بایستند و همراهی کنند.

سوم. ممکن است مثل بسیاری از سلبریتی‌ها پشیمان شوند و سؤال کنند که «‌خب قبول. آن‌روز اشتباه کردیم و امروز متوجه شدیم. نمی‌شود اعلام برائت کرد؟» پرسش درستی است. اما حرف نهایی این‌است که در همین حرف نیز بی‌صداقتی است.

امروز اگر از دولت اعلام برائت می‌کنند و رگ گردنشان در مجلس بیرون می زند، باز هم از درد مردم نیست؛ متوجه شدند که از این دولت آبی گرم نمی‌شود و دیگر حاضر نیست برای آنها هزینه دهد. حاضر نیست مطالبات حداکثری آن‌ها را دنبال کند. نمونه‌اش سخنان آقای خاتمی و توصیه‌هایش به دولت؛ از رفع حصر گرفته تا آزادی زندانیان و غیره.

همین امروز که آقای حضرتی در مجلس از درد مردم می‌گفت و حسابش را از دولت جدا می‌کرد، آقای محمدصادق جوادی‌حصار، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در سرمقاله روزنامه اعتماد می‌نویسد که باید حساب‌مان را از دولت جدا کنیم چون آقای روحانی حرف ما را گوش نداده است. حالا به چه حرفی: عمل به وعده‌هایی مثل رفع حصر و افزایش آزادی‌های مدنی و رعایت گسترش حقوق شهروندی و غیره.

مشکلات مردم چنین فهرستی دارد؟ با این بهانه‌ها می‌خواهید حساب‌تان را از مردم جدا کنید؟ امروز هم صداقت ندارید.

چهارم. ممکن است گفته شود: «‌گذشته را که باختیم. باید برای انتخابات آینده فکری کرد...» بله. اگر این را بگویند صادقانه است. همین را بگویند.

ارسال نظرات