صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۷۱۱۶۰
طی چند روز اخیر شاهد برگزاری پویشی (کمپین) در شبکه اجتماعی توییتر به نام «فرزندت کجاست؟» خطاب به مسئولان بودیم، اما باز با کمال تأسف شاهد واکنش نامیمون مسئولان بودیم و آن این بود که به‌طور تقریبی همه آن‌ها به‌گونه‌ای از پاسخ درست و صادقانه به این پرسش طفره رفتند که اگر چنین واکنشی اگر فریبکاری نباشد، به‌سخره گرفتن سؤال کنندگان است؛ زیرا یکی فرزند خود را چوپان معرفی کرد و دیگر دانشجو و سرباز، و آن دیگر جویای کار و خانه‌دار
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۲ - ۲۷ مرداد ۱۳۹۷
دکتر جلال چراغی*؛ رفتار مردم و مسئولان دو کشور ایران و ترکیه در برهه کنونی در قبال بحرانی مشابه و طفره‌روی مسئولان کشور از پاسخ صادقانه به یک پرسش مردم درباره فرزندشان، نشان‌دهنده صداقت نداشتن مسئولان است.

طی چند روز اخیر در سطح داخلی و منطقه‌ای به‌طور تقریبی با سه رخداد هم‌زمان مواجه بوده‌ایم که هر سه مورد به‌نوعی معیار و عیاری برای سنجش میزان صداقت مسئولان کشور بود.
 
نخستین رخداد کاهش قیمت ریال در برابر ارزش دلار آمریکا بود. در این مورد، برآیند مقایسه دو مورد ایران و ترکیه بسیار تأسف‌بار، باورنکردنی و در عین حال، نگران‌کننده بود؛ زیرا چگونه می‌شود در دو کشور مردم در رفتار با یک بحران مالی یکسان، که اصل و اساس آن‌ها را هدف تیر تخریب خود قرار داده است، به این اندازه متفاوت و مغایر با یکدیگر عمل کنند، مردمی که هر دو خود را زیر چتر اسلام می‌پندارند!
 
در یکی هجوم تأمل‌برانگیز را برای خرید دلار و انباشت انبار دارایی و نابود کردن پول ملی خود و به ترس و هراس انداختن هم‌وطنان و هم‌کیشان خود شاهد بودیم و در دیگری شاهد هجوم مردم به صرافی‌ها برای عرضه کردن دلار خود برای نجات عِرض و زادبوم و میهن خود.
 
بسیاری از مردم در شبکه‌های اجتماعی علت و سبب را نبود اعتماد و اطمینان بین مردم و مسئولان می‌دانند و بر این نظرند که مسئولان در قبال آن‌ها به اعتمادسازی مشغول نیستند بلکه در مسیر اعتمادسوزی حرکت می‌کنند و اعتباری برای آن‌ها قائل نیستند. رخداد دوم در این باره گواهی گویا بر درستی رخداد نخست است.
 
طی چند روز اخیر شاهد برگزاری پویشی (کمپین) در شبکه اجتماعی توییتر به نام «فرزندت کجاست؟» خطاب به مسئولان بودیم، اما باز با کمال تأسف شاهد واکنش نامیمون مسئولان بودیم و آن این بود که به‌طور تقریبی همه آن‌ها به‌گونه‌ای از پاسخ درست و صادقانه به این پرسش طفره رفتند که اگر چنین واکنشی اگر فریبکاری نباشد، به‌سخره گرفتن سؤال کنندگان است؛ زیرا یکی فرزند خود را چوپان معرفی کرد و دیگر دانشجو و سرباز، و آن دیگر جویای کار و خانه‌دار، و قس علی هذا.
 
این نوع واکنش بر کنش مردمِ دل‌نگران، گواهی گویا بر ناراستی مسئولان در برابر راستی مردمان، ناصداقتی آن‌ها در برابر صداقت اینها، نافرهیختگی فرادستان در برابر فرهیختگی فرودستان و فریبکاری و لودگی در برابر دل‌نگرانی است. رشد و تعالی و رسیدن به سرمنزل توسعه علمی، فرهنگی، ادبی، اخلاقی، و دیگر معیار‌ها و عیار‌های انسانی در چنین جوامعی ناممکن می‌نماید.
 
سومین رخداد در این باره نیز امضای کنفوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر بود که باز مردم «خبر یقین» را از فضای مجازی و شبکه‌های ضدونقیض گوی سراغ گرفتند و مسئولان نیز باز هم به کلی‌گویی و ابهام‌گویی متوسل شدند. پرسشی که در این باره مطرح می‌شود این است که چرا مسئولان با چنین مردمی که در طول تاریخ بار‌ها و بار‌ها نجابت و درایت و شهامت خود را به هر مسئول و نامسئولی و خودی و ناخودی اثبات کرده اند، این گونه برخورد می‌کنند و تمایلات و امید آن‌ها را به دیوار می‌کوبند و خواست و نیاز آن‌ها را نادیده می‌انگارند و آن‌ها را ناخودی و نامحرم می‌پندارند؟

*روزنامه‌نگار و پژوهشگر
ارسال نظرات