«وقتی خانواده همسرم به مسافرت میرفتند تنها آرین را با خودشان میبردند و به جای من کارت عابر بانکم را سوار خودرو میکردند تا هنگام مسافرت بتوانند حقوق مرا برداشت کنند. آنها فقط پول و امکانات رفاهی را میخواستند و آرین هم با فیش حقوقی من ازدواج کرده بود. اختلافات ما به جایی رسید که دیگر آرین شبها را نیز در منزل مادرش به صبح میرساند و من برای تنهایی خودم گریه میکردم».