صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

به عنوان یک معلم می‌گویم آزمون‌ها در دوره ابتدایی کودکان ما را گرفته است، نشاط و سرزندگی بچه‌های ما را تباه می‌کند، دانش آموزان ما دوران شیرین کودکیشان را به سرعت پشت سر می‌گذارند بدون اینکه هیچ لذتی از این دوران ببرند، کتاب‌های کمک آموزشی بچه‌های ما را در مدرسه بیچاره کرده است و من به عنوان یک معلم که تا مدتی مسئولیت وزارت آموزش و پرورش را دارم وظیفه‌ام است تا جلوی این موارد را بگیرم؛ این همان سوزنی است که تا آن را می‌زنیم هر چند به محض اینکه این صحبت را می‌کنیم عده‌ای صدایشان در می‌آید.
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۸ - ۲۲ مرداد ۱۳۹۷
 
باشگاه خبرنگاران جوان با محمد بطحایی گفتگویی انجام داده است که گزیده‌ای از آن را در ادامه می‌خوانید:
  • سید محمد بطحایی هستم، متولد خرداد ماه سال ۴۲ در تهران، دیپلم تجربی دارم و در اولین دوره تربیت معلم پس از انقلاب شرکت کرده و فوق دیپلم تجربی خود را گرفتم، همچنین کارشناسی برنامه ریزی آموزشی و فوق لیسانس مدیریت با گرایش مالی دارم.

  • از ۱۹ سالگی در آموزش و پرورش وارد شدم و در تمام سطوح آن کار کرده‌ام؛ ابتدا معلم امور تربیتی بوده‌ام و بیشترین سنوات خود در دولت و وزارت آموزش و پرورش را در دوره‌های ستادی، کارشناسی و مدیر کلی و معاون وزیر داشته‌ام، یک سال است که افتخار آن را دارم در سمت وزیر آموزش و پرورش به مردم خدمت کنم، تجربه تدریس در دانشگاه هم داشته‌ام.

  • معلمان همواره برای گذران زندگی و معیشت خود مجبور به داشتن شغل دوم بوده‌اند، بدون تعارف می‌گویم اگر معلمی بخواهد فقط از مسیر معلمی گذران زندگی کند، نمی‌تواند زندگی خود را در سطح متوسط اداره کند و بیشترین نگرانی ما هم در همین رابطه است و به دلیل آنکه معلم با داشتن شغل دوم نمی‌تواند معلمی تمام وقت برای دانش آموزان باشد ما نگرانی‌هایی داشته‌ایم و یکی از دغدغه‌های من چه در حال حاضر و چه در زمانی که در آموزش و پرورش کار می‌کرده‌ام این موضوع بوده است.

  • برای تأمین هزینه‌های معلم به نحوی که از نظر معیشتی رضایت داشته باشد، نیاز به منابع مالی بسیاری داریم و فراهم کردن این منابع مالی در کوتاه مدت ممکن نیست بلکه به تدریج باید به سمتی برویم که معلمی با مشاغل دیگر هم تراز شوند، در پرانتز می‌گویم سختی کار فقط برای معلم نیست بلکه برخی از کارکنان دولت هم این سختی را تحمل می‌کنند، اما اهمیت جامعه معلمی سبب شده است که حساسیت نسبت به آن‌ها بیشتر شود شاید اگر فردی در یکی از دستگاه‌های دولتی شغل دومی داشته باشد، چندان موضوع مورد اهمیتی نباشد، اما داشتن شغل دوم برای معلم چندان مناسب نیست.

  • تلاش‌های صورت گرفته کافی نبوده که ان شاءالله سرعت بیشتری بگیرند، تنگنا‌های خزانه که در سال ۹۷ بیشتر شده است و مشکلات اقتصادی که تشدید شده‌اند این پیشرفت را کمی کند کردند، ولی ما برنامه‌هایی داریم و امیدوار هستیم با شیب عملیاتی این برنامه‌ها محقق شوند.

  •  سال ۹۴ طرح رتبه بندی تصویب شد و بر اساس آن طرح میانگین حقوق معلمان کمی تغییر کرد و آن به طور میانگین ۲۰ درصد حقوق معلمان را شامل می‌شد، در سال ۹۷ مرحله دوم طرح رتبه بندی را آماده کرده‌ایم و مطابق با قانون مصوب مجلس، طرح رتبه بندی قرار است بخشی از نظام رتبه بندی را اصلاح کند و رضایت معلمان عزیز را از این جهت فراهم کند، اما متأسفانه با این شرایط، کار کمی به کندی پیش می‌رود، ولی با این حال لایحه آن آماده شده است و احتمالا در آینده‌ای نزدیک پس از تصویب در دولت به مجلس فرستاده خواهد شد و با تصویب این طرح نظام پرداختی معلمان متناسب با عملکرد و شایستگی آن‌ها تغییراتی به دنبال خواهد داشت. نمی‌توانم وعده بدهم که تا پیش از سال تحصیلی، معلمی دریافتی جدیدی از محل رتبه بندی داشته باشد.

  •  در حال حاضر نظام پرداخت کارکنان دولت در تمام وزارتخانه‌ها مانند یکدیگر است. شرکت‌های دولتی و برخی از دستگاه‌هایی که دارای درآمد مستقل هستند را کنار بگذاریم می‌بینیم که دستگاه‌های دولتی بر اساس نظام پرداختی خاص حقوق خود را دریافت می‌کند، اما تفاوت آموزش و پرورش با سایر کارمندان دولت سبب شده است که فاصله به وجود بیاید و این تفاوت که در خدمات رفاهی خلاصه می‌شود، مشکلاتی را به بار آورده است.

  • معلمان هیچ مبلغی را بابت خدمات رفاهی، ایاب و ذهاب و ... دریافت نمی‌کنند، آن چیزی که تفاوت جدی بین معلم و کارمند مشابه خود در وزارتخانه‌ای دیگر به وجود می‌آورد، تفاوت در نظام پرداخت‌های رفاهی است. نظام پرداخت رفاهی در بودجه آموزش و پرورش دیده نمی‌شود و تلاش‌های بسیاری در سال‌های گذشته در این رابطه انجام شده، اما موفق نبوده است.

  • هیچ نماینده مجلسی نیست که دلش نخواهد پرداخت معلمی افزایش پیدا کند و تمام وزرا و مقام‌های دولتی هم همین را می‌خواهند، اما به دلیل اشکال‌های موجود که به بنده و همکارانم در مدیریت ارشد وزارتخانه مربوط است، این است که ما باید به نحوی نظام پرداختی پرسنلی را در وزارت آموزش و پرورش سامان دهیم که از محل اعتبارات موجود هم بتوانیم برای پرداخت‌ها استفاده کنیم.

  • این جمله را با احتیاط می‌گویم و از همکارانم هم عذرخواهی می‌کنم؛ ما اگر عدد بسیار کوچکی را تحت عنوان خدمات رفاهی در آموزش و پرورش در نظر بگیریم و در بودجه آموزش و پرورش بگنجانیم، چون ضربدر یک میلیون می‌شود عدد بزرگی را شامل می‌شود و این عدد بزرگ به این معنی است که دولت و مجلس باید از سایر اقلام هزینه‌های صرف نظر کنند تا بتوانند این عدد را در قانون قرار دهند. من به عنوان کسی که در حوزه مالی هم کار کرده‌ام می‌گویم که آموزش و پرورش چنانچه اختیارات لازم را داشته باشد، می‌تواند با همین بودجه‌ای که دولت در اختیار قرار داده است، امکانات خدمات رفاهی تا حدی برای معلمان فراهم می‌شود.

     آموزش و پرورش با این روشی که اداره می‌شود، متهم ردیف اول قضاوت، خود من هستم و هیچ کس دیگری را نمی‌توانم متهم بدانم، من به عنوان وزیر آموزش و پرورش متهم ردیف اول این قضاوت هستم و می‌توانم به صراحت بگویم که آموزش و پرورش ما با این روشی که اداره می‌شود، هر کس دیگری را هم که وزیر آن بگذارید و هر فرد دیگری که رئیس جمهور و مجلس و نماینده هم باشد، بودجه کشور توانایی تأمین هزینه‌های نظام آموزشی وزارتخانه را ندارد. من این موضوع را به عنوان کسی می‌گویم که ۳۶ سال است در وزارت آموزش و پرورش کار کرده است و در سطوح مختلف این موضوع را می‌گویم مگر آنکه روش اداره آموزش و پرورش را تغییر دهیم.

  •  ظرفیت استفاده از معلمان بسیار پایین است و پیش بینی ما این است که می‌گوییم در حال حاضر برخی از معلمان حق‌التدریس می‌گیرند و برای گذراندن زندگی خود نیاز به شغل دوم دارند چرا نباید از محل حق‌التدریس کار کند، معلم موظف است در هفته ۲۴ ساعت کار کند که در شرایطی کاهش پیدا می‌کند، اما برای گذران زندگی خود مجبور است شغل دومی را پیدا کند و یا از محل حق‌التدریس بیشتری را داشته باشد تا کمبود درآمد او جبران شود.

  • نظام پرداخت معلم باید به صورتی باشد که نیاز به شغل دوم نداشته باشد که البته این موارد در لایحه نظام رتبه بندی دیده شده است و معلمان در این لایحه به صورت تمام وقت در اختیار مدرسه و دانش آموز قرار می‌گیرند و نظام پرداختی به او به نحوی می‌شود که دیگر نیازی به شغل دوم نداشته باشد؛ معلم ما به دنبال داشتن خط زندگی بالایی نیست و به صورت متوسط هم می‌تواند زندگی خود را بگذراند و یکی از روش‌هایی که می‌تواند این مشکل را کاهش دهد، مدل‌هایی است که می‌تواند به معلم کمک کند تا از حیث دریافت حقوق به نحوی باشد که نیازی به شغل دوم نداشته باشد.

  • مدل اداره وزارت آموزش و پرورش باید تغییر کند و تا زمانی که با روش ۴۰ سال قبل وزارت خانه را اداره کنیم (که البته ممکن است این حرف من برای خیلی‌ها خوش نیاید) خزانه کشور به هیچ عنوان نمی‌تواند روزی را ببیند که معلمی بدون شغل دوم وجود داشته باشد؛ بنابراین باید کار‌هایی انجام دهیم که یکی از آن‌ها سند تحول است، بخش‌هایی از سند تحول ناظر بر اداره آموزش و پرورش است و به سمتی می‌رود که اتلاف را در فضای آموزشی و استفاده از نیروی آموزشی کاهش دهیم، بحثی که هرزگاهی درباره اقتصاد آموزش و پرورش به میان می‌آید را مورد توجه قرار دهیم تا بتوانیم از ظرفیت‌ها بهره وری داشته باشیم.

  • نمی‌خواهم بگویم که مردم فکر کنند وزیر آموزش و پرورش گفته است نظام آموزش و پرورش را اصلاح می‌کنم و دیگر پول جدیدی نمی‌خواهم، نخیر این طور نیست، اما بخشی از اعتباری که برای رفع دغدغه معیشت معلمان داریم به کمک اصلاح روش اداره آموزش و پرورش میسر خواهد شد.

  • صندوق ذخیره فرهنگیان بنگاه اقتصادی است که هر ماه ۳ الی ۵ درصد از فوق‌العاده شغل معلمان را به استثنا برخی از ردیف‌هایی که در حکم است به اختیار خود معلمان کسر می‌کند و در بنگاه‌های اقتصادی متعلق به این صندوق ذخیره فعالیت‌های اقتصادی انجام می‌شود.

  • سودی که از این کار اقتصادی حاصل می‌شود، مستقیما به حساب هر یک از سهام داران که معلم هستند، منظور خواهد شد؛ بر اساس قانون وقتی که فردی بازنشسته می‌شود، تسویه حساب می‌کند و سه نوع پرداختی به او داده می‌شود؛ یکی پولی است که به صورت حق‌السهم از افراد گرفته شده است به علاوه سهمی که دولت داده است که در چند سال گذشته (۶ سال گذشته) این پول پرداخت نشده است به علاوه سودی که حاصل از سرمایه گذاری بوده است؛ به دلیل آن که سال مالی هنوز تمام نشده است، به صورت غیر رسمی عرض کنم سود مالی منتهی به شهریور ماه ۹۷، ۲ برابر سود سال گذشته بوده است و این سود بین سهام داران تقسیم می‌شود و به حساب افراد منظور می‌شود و هنگامی که معلمی بازنشسته شود، بر اساس قانون سهم او را حساب و پرداخت می‌کند.

  •  این پول به علاوه سودی است که شرکت‌ها با آن کار کردند و سود حاصل از فعالیت‌های اقتصادی است؛ در حال حاضر صندوق ذخیره چندین شرکت مختلف مانند پتروشیمی دارد و فعالیت این شرکت‌ها بسیار پر سود است و من بنا به ملاحظاتی تکرار نمی‌کنم، اما معلمان با مراجعه به سایت صندوق می‌توانند قیمت سود‌ها را به صورت کامل ببینند؛ طی مدت ۲ سال ارزش افزوده سهام یک شرکت چهار برابر شده است.

  • در شرکت‌های پتروشیمی هیچ اختلاسی صورت نگرفته است البته این اختلاس هم در صندوق نبوده و من اگر بخواهم وارد این موضوع شوم تمام وقت مصاحبه را می‌گیرد، اما در بانک بوده است، مهم‌ترین مشکلی که صندوق ذخیره طی سالیان گذشته داشته است و در تحقیق و تفحص مجلس هم منعکس شده به بانک سرمایه مربوط می‌شود که طی سال‌های گذشته تاکنون مثلا سال ۹۵ تسهیلاتی به افراد داده شده و متناسب با آن وام، وثیقه دریافت نشده است و فردی که تسهیلات دریافت کرده برای بازپرداخت اقدام نکرده و وثیقه‌اش به اندازه‌ای نبوده است که تبدیل به پول شود و سر جایش برگردد بنابراین مهم‌ترین اشکالی که در تحقیق و تفحص مجلس خود را نشان داد بانک سرمایه بود.

  •  هیچ عضو شرکتی که در صندوق ذخیره بوده است، در حال حاضر در آموزش و پرورش فعالیت نمی‌کند قانونا کسی که دارای مشکل است و حکم مراجع قضایی دارد، نمی‌توانیم به کار بگیریم.

  • عموما افرادی که در صندوق ذخیره فعالیت می‌کنند افراد بازنشسته و یا استخدام غیر رسمی هستند و شدنی نیست کسی که در صندوق ذخیره کار می‌کرده است در وزارت آموزش و پرورش وارد شود و سمتی بگیرد، افرادی که در بنگاه‌های اقتصادی از جمله صندوق ذخیره کار می‌کنند و پرونده و شائبه مالی داشته باشند، استخدام دولت نیستند.

  •  اخیرا هم انتخاباتی انجام شده که اعتماد معلمان به صندوقی که به خودشان تعلق دارد و برای دولت نیست بیشتر شود، سه نفر از اعضای هیات امنا را معلمان مستقیم انتخاب کرده اند و من با افتخار می‌گویم که معلمان ما علی رغم همه شائبه‌هایی که درباره صندوق وجود داشت و ذهن آن‌ها را خراب کرد البته مشکلاتی بوده و نمی‌خواهم بگویم هیچ مشکلی نبوده و هیچ اتفاقی نیفتاده، اما واقعا حجم سنگین برعلیه صندوق که ۲ تا ۳ سال اخیر شاهد هستیم بخشی ناظر به بانک سرمایه بود نه صندوق. سه معلم که به نماینگی از سهامداران در هیات امنا صندوق هستند می‌توانند از زیر و بم فعالیت‌های اقتصادی صندوق مطلع شوند، چون عضو هیات امنا هستند و هیچ فرقی با من وزیر ندارند.

  • یک فرآیند خوبی دارد، کاملا دموکراتیک، در استان‌ها سامانه‌ای را معرفی کردیم و متقاضیان نام خود را در آن سامانه ثبت کردند و پیشینه خود را وارد کردند، معلمان به صورت الکترال انتخاب کردند، ۸۳ نفر در مرحله اول انتخاب شدند که به تهران آمدند و طی ۲ روز برنامه‌های خود را اعلام کردند که از میان آن‌ها با رای گیری انجام شده سه نفر انتخاب شدند و ابلاغ‌های خود را به عنوان عضو دریافت کردند. این ۸۳ نفر یکدیگر را نمی‌شناختند و از استان‌های مختلفی بودند، اما آنقدر به یکدیگر اعتماد داشتند که انتخابات را انجام دادند و ابلاغیه خود را گرفتند.

  • کار من تنها کمک به فرهنگیان نیست، من وزیر آموزش و پرورش هستم و مهم‌ترین وظیفه ام رشد و تعالی نظام آموزشی است.

  •  مطالب را خودم در صفحات شخصی بارگذاری می‌کنم و حتی نظرات آن‌ها را هم می‌خوانم و گاهی نظرات بسیار زیاد است و امکان خواندن همه آن‌ها را ندارم، اما عموما آن‌ها را مرور می‌کنم.

  •  توئیت‌ها لزوما برای دانش آموزان نیست؛ پیام‌هایی که بنده یا سایر مسئولان در قالب توئیتر و شبکه‌های داخلی مطرح می‌کنیم، فقط به این جهت است افرادی که با فضای مجازی بیشتر انس دارند، از حال و هوای آموزش و پرورش کشور مطلع شوند، حال آن بخشی که ارتباط کمتری دارند از صدا و سیما یا روزنامه پیگیر می‌شوند.

  • من به عنوان یک معلم که تا مدتی به هر حال وزیر آموزش و پرورش هستم یکی از وظایف اصلی و اساسی‌ام این است که جامعه را نسبت به آموزش و پرورش حساس کنم؛ یعنی وقتی یک شخص عکس مرا در جنوب یا شرق کرمان می‌بیند که در کنار مدرسه‌ای ایستاده ام که سقف آن خراب و دیوارش در حال فرو ریختن است و میز و نیمکت نامناسبی دارد که یک نوجوان ۴ یا ۵ ساعت روی آن باید بنشیند، این عکس پیام دارد به این معنا که جامعه، این آموزش و پرورشی که نسل فردا را پرورش می‌دهد و قرار است در اختیار جامعه قرار بدهد نیاز به کمک دارد.

  • این کمک صرفا مالی نیست، باید این را عرض کنم توجه جامعه نسبت به آموزش و پرورش کاهش پیدا کرده است؛ مردم نسبت به آموزش و پرورش فرزندشان حساسیت لازم را ندارند و این جای تأسف است؛ اگر حساسیت مردم بالا رود بنده به عنوان وزیر آموزش و پرورش مرتبا در چنین برنامه‌های چالشی مجبور به پاسخگویی می‌شوم.

  • این را صریح عرض کنم اگر بخواهیم همه مشکلات آموزش و پرورش را در این دولت حل کنیم تمام بودجه را باید به نهاد اختصاص دهیم و این شرایط یعنی اینکه نباید از دولت راه بخواهید، نباید بهداشت و بیمارستان از دولت بخواهید، نباید گاز رسانی روستا‌ها را از دولت بخواهید، نباید مبارزه با گرد و غبار و آب رسانی به روستا‌های خرمشهر را از دولت بخواهید.

  • این برای ما خیلی زشت است که در جمهوری اسلامی بعد از ۴۰ سال دستشویی را خراب کرده و به کلاس تبدیل کرده اند چرا که فضای آموزشی برای دبستان نداشته است و این برای ما بسیار قبیح است، آقای دولت بسم الله؛ حالا با این شرایط به دولت می‌گوییم در طول چهار سال معلم با انگیزه شود که با دل شاد سر کلاس حاضر شود یعنی نظام پرداخت به گونه‌ای باشد که با شادمانی و رضایت خاطر سر کلاس حاضر شود.

  • کلاس‌های ما کلاس استاندارد باشد و ۴۰ دانش آموز در کلاس ۱۲ متری ننشینند، آزمایشگاه‌ها و کارگاه‌های مهارت آموزی ما که به عنوان وزیر آموزش و پرورش شعار مهارت آموزی می‌دهیم، تجهیز شوند.

  • دانش آموز من در هنرستان رشته الکترونیک که باید بستن مدار‌های الکترونیکی را تمرین کند و جریان را از آن عبور دهد تا بداند این مدار کدام جریان را عبور می‌دهد، اکنون با نخ کاموا در حال تمرین است.

  • هنرجوی هنرستان من در رشته الکترونیک نخ کاموای رنگی دریافت کرده است تا فرض کند این کاموا‌ها سیم برق است و بر این اساس مدار ببندد.

  •  اگر ما بیاییم به مردم بگوییم که این وزیر به عنوان مثال در دولت برش ندارد که حق توی معلم را بگیرد این نماینده مجلس که دنبال رای خودش است و بی‌جهت های و هوی می‌کند، پاسخ من این است که اگر دولت دوازدهم همه اعتباراتش را برای این آموزش و پرورش که مختصرا به وضعیت آن اشاره کردم، بگذارد باز هم پول کم می‌آوریم.

  • اگر به فردی بگوییم آیا آمادگی داری به جای اینکه هر روز زباله‌های شما را از جلوی در ببرند بگویند یک روز در میان آن را ببرند و هزینه آن را در منطقه جنوب کرمان آزمایشگاه برای بچه‌ها بسازند؟ اکنون فرد مورد نظر پاسخ منفی می‌دهد.

  • مثنوی معنوی در دفتر اول مولوی تمثیلی دارد که در این تمثیل پهلوانی برای بستن نقش شیر بر کتفش اقدام می‌کند و این پهلوان ورزیده می‌گوید نقش شیر برای من بزن، اما اولین سوزنی که می‌زند می‌گوید چه می‌کنی، فرد دلاک می‌گوید که شیر دم را نقش می‌زند، سوزن دوم را می‌زند دلاک می‌گوید سر شیر را نقش می‌زنم و پهلوان می‌گوید این شیر سر نمی‌خواهد.

  • اصلاح و تحول نظام آموزش و پرورش که یک اشکال آن را اشاره کردید، مانند همان سوزن زدن است.

  • وقتی به عنوان یک معلم می‌گویم آزمون‌ها در دوره ابتدایی کودکان ما را گرفته است، نشاط و سرزندگی بچه‌های ما را تباه می‌کند، دانش آموزان ما دوران شیرین کودکیشان را به سرعت پشت سر می‌گذارند بدون اینکه هیچ لذتی از این دوران ببرند، کتاب‌های کمک آموزشی بچه‌های ما را در مدرسه بیچاره کرده است و من به عنوان یک معلم که تا مدتی مسئولیت وزارت آموزش و پرورش را دارم وظیفه‌ام است تا جلوی این موارد را بگیرم؛ این همان سوزنی است که تا آن را می‌زنیم هر چند به محض اینکه این صحبت را می‌کنیم عده‌ای صدایشان در می‌آید.

  •  امسال در دوره ابتدایی آزمون‌ها و کتاب‌های کمک آموزشی را حذف کردیم و بخشنامه کردم همچنین بازرسان ویژه‌ای را برای اجرای این کار در نظر گرفتم تا از مهر ماه به طور مستمر مدرسه را کنترل کنند.

  • در دوره ابتدایی این سیاست بی برو برگرد وزارت آموزش و پرورش است؛ اگر در مدرسه‌ای مشاهده کنم و گزارش به من برسد که آزمون‌هایی برگزار می‌شود کتاب‌های کمک آموزشی به بهانه آماده کردن بچه‌ها برای مدارس خاص با دانش آموزان کار می‌شود، از همین جا اعلام می‌کنم آن مدیر را شخصا لغو ابلاغ خواهم کرد.

  • این سیاست بی برو برگرد آموزش و پرورش ما در قبال تأمین محیط بانشاط برای دانش آموزان است، باید این سختی‌ها را طی کنیم و سوزن‌ها را بخوریم تا نظام آموزش و پرورش و دانش آموزان نشاط پیدا کنند، از این خمودی نجات پیدا کنند.

  • عموما بچه‌های ما و به ویژه دختران ناهنجاری‌های قامتی دارند اگر راه رفتنشان را نگاه کنید می‌بینید که با سختی راه می‌روند و تست‌ها و آزمون‌هایی وجود دارند که به بچه‌ها روی یک خط راه رفتن را می‌آموزند، بچه ما از حیث هوشی سالم است، ولی چون مهارت‌های بدنی را کار نکردیم، مشکل دارند، البته ده‌ها مهارت داریم و من یک مدل را مثال زدم؛ پس فردا نگویند وزیر می‌خواهد همه را روی یک خط راه ببرد.

  • ما بر اساس سند تحول تربیت را در حیطه‌های مختلف کار نکردیم و فقط و فقط به بچه‌ها می‌گوییم حفظ کنید و آن را ارائه دهید و برای این بچه تشویق در نظر می‌گیریم، همین بچه‌ای که مهارت‌های زندگی‌اش نمره صفر می‌گیرد، صحبت کردنش صفر است و اگر ازش سوالی بپرسیم توانایی پاسخ دادن ندارد.

  • از مهر ماه دو ساعت برنامه رسمی مدرسه را حذف می‌کنیم به عنوان مثال دانش آموز پایه پنجم به جای اینکه ۲۵ ساعت برنامه درسی داشته باشد، ۲۳ ساعت برنامه درسی خواهد داشت و این دو ساعت در اختیار مدرسه است و به مدرسه ابلاغ کردیم که در این دو ساعت بر اساس این سرفصل‌ها محتوا تولید کند مثلا دانش آموز داستانی که خود نوشته است، برای همکلاسی‌هایش بخواند و موضوعاتی دیگر از این قبیل را در دستور کار داریم و غرض از این صحبت‌ها این است که صرفا منتقد نیستم و در حال انجام اقداماتی هم هستیم.

  • آموزش و پرورش حساس است و اگر این فرمایش شما را تصحیح نکنم مورد عتاب و خطاب همکاران قرار خواهد گرفت نه فقط مربیان تربیتی بلکه همه معلمان ما معلمان انقلابی و متدین هستند و البته مربیان تربیتی به جهت مأموریت خاص در حوزه پرورشی به نوعی درگیری‌های بیشتری را با فعالیت‌ها دارند.

  • سیطره حوزه شناختی به ویژه دانش و سطح حافظ محوری که سطحی‌ترین سطح دانش است، این سیطره در برنامه‌های آموزشی و پرورشی ما باعث شده است که فعالیت‌های پرورشی ما به شدت رنگ ببازد و کم رنگ شود به طبع آن کار مربیان و مشاوران متأسفانه کاهش پیدا کرده است. برای سال تحصیلی پیش رو در مهر ۹۷ تلاش می‌کنیم تا بخشی از این مشکل را کاهش دهیم، اما عامل اصلی و مهم در این اشکال این است که همه تکیه ما در آموزش عمومی به ویژه در دوره ابتدایی و متوسطه اول سهم پرورشی کم شده است و آن را به تدریج باید افزایش دهیم.
ارسال نظرات