صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۷۰۴۶۵
غلامرضا ظریفیان تمایل به افشاگری میان مسئولان را بررسی کرد
وقتی فضا از وضعیت شفاف خارج می‌شود و وقتی امور آنطور که باید پیش نمی‌رود، افراد سعی می‌کنند از عملکرد خودشان بدون تکیه بر مستندات دقیق، دفاع کنند به این سمت و سو بروند که برای خارج کردن رقیب از عرصه، از افشاگری و مچ‌گیری استفاده می‌کنند؛ لذا از انجا که این مسیر به هیچ عنوان درست و معقول نیست بنابراین همین فضا به جای اینکه موجب انتقال اطلاعات صحیح شود، وسیله‌ای برای افزایش ابهامات می‌شود و به زیست اخلاقی کشور آسیب می‌زند
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۴ - ۲۱ مرداد ۱۳۹۷
فرارو- سال‌هایت که بازار افشاگری در کشور داغ است و معمولا در بزنگاه‌های مختلف از جمله انتخابات یا حالا جلسه استیضاح طرفین ماجرا برای به کرسی نشاندن خود و رسیدن به هدف دست به افشاگری‌هایی می‌زنند که به عقیده بسیاری از فعالان سیاسی و جامعه‌شناسان، تبعات منفی بسیاری برا کشور به همراه دارد.
 

به گزارش فرارو، آغاز روندی افزایشی در افشاگری‌های برخی مسئولان به سال ۸۸ برمی‌گردد. زمانی که به عقیده بسیاری از فعالان سیاسی دو جناح رویکردی که محمود احمدی نژاد در مناظره‌های انتخاباتی پیش گرفت نه تنها اخلاقی نبود بلکه تبعات بسیاری در جامعه داشت. البته او از همان ابتدای حضورش در انتخابات سال ۸۴ نیز چنین رویکردی را در دستور کار قرار داده بود، اما بی‌راه نیست که ظهور و بروز آن انتخابات سال ۸۸ بود.

بعد از آن تقریبا این روند ادامه پیدا کرد و به انتخابات سال ۹۲ رسیدیم. البته در ان دوره از لحاظ شدت و حدت و عمق ماجرا، افشاگری‌ها در حد و اندازه سال ۸۸ نبود، اما با این حال اصطکاک‌هایی میان حسن روحانی و محمدباقر قالیباف ایجاد شد که آرام آرام فضا را به این سمت و سو سوق داد و زمینه ساز افشاگری‌های سال ۹۶ را فراهم کرد.

در این دوره نیز به عقیده بسیاری از تحلیلگران بار دیگر کاندیدا‌ها تلاش کردند با افشاگری علیه یکدیگر، رقیب را از میدان خارج کنند و این نه تنها تاثیرات مثبتی در افکار عمومی نداشت بلکه موجب شد به اعتماد عمومی تا حدود زیادی خدشه وارد شود. بعد از آن هم نمونه‌هایی از افشاگری در کشور بروز و ظهور پیدا کرد، اما از جنس نمونه‌های ذکر شده نبود، ولی با اینحال به عقیده برخی در شرایطی مطرح شد که تاثیرات منفی در افکار عمومی داشتند.

اما بی‌راه نیست اگر بگوییم جلسه استیضاح وزیر تعاون که هفته گذشته برگزار شد، این افشاگری‌ها را وارد مرحله و فضای جدیدی کرد. تاجایی که به عقیده برخی نمایندگان در این جلسه بیش از انکه ربیعی استیضاح شود، نظام جمهوری اسلامی استیضاح شد.

به عنوان مثال علی ربیعی در این جلسه خطاب به پورابراهیمی یکی از موافقان استیضاح عنوان کرد: «آقای کهنوجی را شما می‌شناسید. رزومه ایشان دست من چکار می‌کند؟ اگر ایشان مدیرعامل مس می‌شد مشکل شما این چنین با من ادامه پیدا می‌کرد؟ آقای پورابراهیمی هر نشستی که در هیات مدیره استان داریم شما من را بیچاره می‌کنید و در استان شبکه می‌چینید. رییس بهزیستی سبزوار یک خانم برجسته است، اما به من فشار می‌آوردند که یا این فرد را بردار یا شما را استیضاح می‌کنیم. در اتاق من در جلوی چشم من بدون این‌که ترسی از من داشته باشند در چشم من نگاه می‌کنند و می‌گویند سالی ۴۰۰ – ۵۰۰ میلیون تومان به حساب فرد مورد نظر واریز کن و به هر کسی که من می‌گویم بده.»

البته این مختص ربیعی نبود و نمایندگان نیز اظهاراتی مطرح کردند که به عقیده دیگر حاضران در جلسه موجب شد این استیضاح وارد مسیری شد که مخالفان وزیر ظاهراً بدون فایده سنجی چندان منطقی، ترجیح دادند از هر روشی برای کنار زدن وزیر استفاده کنند. اما باز هم این موضوع مسأله اصلی نیست. مسأله اصلی جایی است که از حیثیت نظام برای برکناری آقای ربیعی هزینه شد و آنچه تبدیل به بهای این برکناری شد، چیزی جز پایین‌تر آوردن سطح اعتماد عمومی نبود.

در همین خصوص غلامرضا ظریفیان استاد دانشگاه طی گفتگو با فرارو عنوان کرد: «وقتی سیستم دیوان سالاری کشور مبتنی بر شاخص‌های حکمرانی خوب و درست مانند مشارکت و شفافیت اداره نمی‌شود، نتیجه این می‌شود که ما صرفا در زبان و بیان متکی به مردم هستیم، اما عملا سازوکار‌ها و ساختار دیوان سالاری کشور را در اتاق‌های دربسته و معمولا در پشت پرده و فضا‌های مبهم پیگیری می‌کنیم. در نتیجه جامعه نیز از وضعیت طبیعی خود خارج می‌شود.»

وی ادامه داد: «در چنین شرایطی کارگزاران تلاش می‌کنند، چون شفافیت و سیستم پاسخگویی درستی وجود ندارد، تضمین‌هایی برای خود درست کنند که فضا‌های تصمیم‌سازی هم از وضعیت عادی و معقول خود خارج می‌شوند. در این شرایط آنچه که بیشتر از باقی ابزار‌ها و اصول، ایفای نقش می‌کنند، لابی‌ها و رانت‌ها هستند و دیگر نمی‌توان انتظار داشت خروجی مناسبی از این سیستم مشاهده شود.»

او افزود: «از سوی دیگر وقتی فضا از وضعیت شفاف خارج می‌شود و وقتی امور آنطور که باید پیش نمی‌رود، افراد سعی می‌کنند از عملکرد خودشان بدون تکیه بر مستندات دقیق، دفاع کنند به این سمت و سو بروند که برای خارج کردن رقیب از عرصه، از افشاگری و مچ‌گیری استفاده می‌کنند؛ لذا از انجا که این مسیر به هیچ عنوان درست و معقول نیست بنابراین همین فضا به جای اینکه موجب انتقال اطلاعات صحیح شود، وسیله‌ای برای افزایش ابهامات می‌شود و به زیست اخلاقی کشور آسیب می‌زند.»

این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: «زیرا افراد وقتی در چنین شرایطی قرار می‌گیرند همزمان با تراکنش و کنش مواجه می‌شوند و فضا کاملا عکس‌العملی است؛ لذا آنچه که بیش از باقی مسائل دچار آسیب می‌شود، اخلاق است. زمانی که اخلاق دچار آسیب می‌شود، دیگر این افشاگری‌ها موجب روشن‌گری و افزایش اعتماد اجتماعی نمی‌شوند و نه تنها بی‌اعتمادی ایجاد می‌کند بلکه بر بی‌اعتمادی‌های قبل نیز دامن می‌زند.»

وی اظهار کرد: «البته ممکن است که نیت افراد این نباشد، اما وقتی این اظهارات از سوی افرادی که دارای مقام و جایگاه قانونی هستند در یکی فضای غیرحقوقی و اخلاقی مطرح می‌شود، جامعه دچار سردرگمی می‌شود و از سوی دیگر خشم خاصی در جامعه از میزان فساد و رانت ایجاد می‌شود که کنترل آن بسیار سخت خواهد بود. ضمن اینکه در چنین فرایندی با توجه به اینکه اطلاعات بدون پایش مطرح می‌شوند، سرمایه‌های مدیریتی کشور نیز با مشکل مواجه خواهند شد. مجموع این‌ها صرفا به کاهش اعتماد عمومی ختم می‌شود و هیچ تاثیر مثبتی نخواهد داشت.»

این فعال سیاسی افزود: «واقعیت این است که معمولا در ایران هر زمان که مقامات کشور در یک شرایط خاص قرار می‌گیرند، تنها را برون رفت از آن موقعیت را در افشاگری می‌بینند. به عقیده من برای شناخت علل این مسئله ما باید به مناسبات سیاسی نگاه عمیق تری داشته باشیم. همانطور که عرض کردم مشکل آنجایی است که در ایران سامانه انتقال اخبار و اطلاعات و نظارت عمومی، متعارف و جا افتاده نیست و زمینه‌های حقوقی انتقال آزاد اخبار در رسانه‌ها به عنوان رکن مهم دموکراسی و سازمان‌های مردم نهاد به عنوان رکن جامعه مدنی برقرار نیست و این موجب می‌شود که تمایل به افشاگری میان مسئولان کشور بیشتر باشد.»

او ادامه داد: «اما اگر سازمان‌های مردم نهاد و رسانه‌ها و احزاب و تشکل‌های صنفی و سیاسی، نظارت عمومی بر عرصه سیاسی را به اشکال مختلف انجام دهند، دیگر مردم شاهد آنچه که در جلسه استیضاح وزیر تعاون یا آنچه که در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته رخ داد نخواهند بود. البته در اینجا نقش نظام سیاسی بسیار اهمیت دارد. زیرا نظام سیاسی است که زمینه‌های این نظارت‌ها را فراهم می‌کند.»

این استاد داشنگاه تاکید کرد: «بنابراین اگر حاکمیت از چنین اقداماتی ناراحت است و به دنبال کاهش یا جلوگیری کامل از وقوع آن است باید زمینه‌های لازم را فراهم کند تا جامعه مدنی، احزاب، سازمان‌های مردم نهاد و رسانه‌ها فضای آزادی برای فعالیت داشته باشند و دست‌شان برای انتقال اطلاعات و اخبار باز باشد. همچنین رسانه رسمی حاکمیتی یعنی صداو سیما باید وظیفه انتقال اخبار و اطلاعات را به درستی انجام دهد تا راه برای افشاگران بسته شود و کمتر بتوانند از فضای آشفته سیاسی سوء استفاده و خود را تبرئه کنند. من بعد از جلسه استیضاح وزیر وقتی با چند نماینده تاثیرگذار در مجلس صحبت کردم از آن‌ها پرسیدم در روز استیضاح چه احساسی داشتند و همه آن‌ها متفق‌القول بر این نظر بودند که روز استیضاح احساس بدی داشتند. می‌گفتند روز خوبی نبود و فضای اخلاقی و اعتماد اجتماع بسیار آسیب دید؛ بنابراین به نظر من ما باید دوباره به همان شاخصه‌های خوب برگردیم تا بتوانیم این معضل را رفع کنیم.»

ظریفیان در پایان گفت: «البته یک سری نگرانی‌ها وجود دارد که برخی گمان می‌کنند با افزایش شفافیت ممکن است اعتماد عمومی آسیب ببیند، اما واقعیت این است که اگر مردم در یک وضعیت شفاف اصولی و اخلاقی قرار بگیرند نه تنها اعتمادشان آسیب نمی‌بیند بلکه موجب خواهد شد که این اعتماد عمومی نسبت به امروز به مراتب بیشتر باشد و اگر احیانا خطا‌هایی هم صورت گرفته شده باشد، در آن فضای شفاف موجب خواهد شد که ما با آسیب‌های کمتری در بخش مدیریت مواجه شویم و رانت‌ها و زوایای تاریک کاهش پیدا خواهد کرد.»
ارسال نظرات
بهزاد
۱۹:۴۰ - ۱۳۹۷/۰۵/۲۱
ن اقای نویسنده اتفاقا برعکس فرمایش میکنین
از کوزه همون تراود که در او هست
ناشناس
۱۵:۰۲ - ۱۳۹۷/۰۵/۲۱
این چه تیتریه چرا شایعه میسازید
فک کردم واقعا بمب منفجر شده تو مجلس داشتم باور میکردم
ناشناس
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۷/۰۵/۲۱
چون پرده در افتد نه تو مانی و نه من!