فرارو- «اگر بودجهها به جز طرحهای ملی که نیاز به نظارت بیشتر دارد، کاملا استانی باشد میتواند تاثیرات مثبت بسیاری بر اقتصاد ملی بگذارد، زیرا اینگونه تمام نیازها و پتانسیلها و نیروها مشخص خواهد بود و تصمیمگیری دقیقتر و بهتر انجام خواهد شد.» این را مهدی پازوکی استاد اقتصاد دانشگاه علامه میگوید. وی که معتقد است «اگر اقتصاد کشور از حالت متمرکز خارج شود کاملا مشخص میشود که از اعتبارات تا چه میزان خرج استانها شده است و پروژهها نیز کاملا مشخص هستند و با توجه به اینکه در مقیاسهای کوچکتر انجام میشود، نظارتپذیری افزایش پیدا میکند» در این گفتگو به بررسی عواملی که موجب شده است تمرکزگرایی در اقتصاد تا امروز ادامه داشته باشد پرداخته است که در ادامه میخوانید:
یکی از مسائلی که سالهاست از سوی اقتصاددانان مختلف مطرح میشود این است که باید تمرکز اقتصادی از پایتخت برداشته شود و در خصوص مسائل استانی در داخل استانها تصمیمگیری شود. شما با این مسئله تا چه حد موافق هستید؟
من هم جز آن دسته از افراد هستم که با عدم تمرکز موافق هستند و معتقدم که باید مسائل اقتصادی در داخل استانها مورد بررسی قرار بگیرد و هر آنچه که انجا تصمیم میگیرند، اجرایی شود. اما ما در ایران مشکل قانونی داریم. به این معنی که سیستم ما فدرالی نیست. من اعتقاد دارم اگر بودجهها به جز طرحهای ملی که نیاز به نظارت بیشتر دارد، کاملا استانی باشد میتواند تاثیرات مثبت بسیاری بر اقتصاد ملی بگذارد. زیرا اینگونه تمام نیازها و پتانسیلها و نیروها مشخص خواهد بود و تصمیمگیری دقیقتر و بهتر انجام خواهد شد. به عبارت سادهتر نظارت در این سیستم به مراتب بیشتر و دقیقتر از ساختار فعلی است. در سیستم فعلی دولت موظف است به تمام مسائل اقتصادی کشور نظارت داشته باشد و جدا از اینکه باعث میشود ما دولتهای فربهای داشته باشیم، این احتمال بسیار قوت می گیرد که نتوانند به میزان کافی به تمام استانها رسیدگی شود. البته الان هم ما شاهد چنین مسئلهای هستیم و همین تفاوت سطح زندگی در استانها مختلف مهر تائید بر این شائبه است.
پس چرا با وجود اینکه اکثر اقتصاددانان با عدم تمرکز اقتصادی موافق هستند، طی ۴۰ سال گذشته این اتفاق رخ نداده است؟
همانطور که عرض کردم بخشی از این به مسائل قانونی مربوط میشود، اما فراموش نکنید که تا قبل از این که سازمان برنامه توسط محمود احمدینژاد منحل شود، بودجه به صورت استانی بود. یعنی مثلا بودجه آموزش و پرورش کردستان و یا هر استان دیگری کاملا مشخص بود. امسال هم قرار بر این بود که دوباره به سیستم عدم تمرکز برگردیم، اما متاسفانه این اتفاق رخ نداد. ولی واقعیت این است که ما باید ملی فکر کنیم و منطقهای عمل کنیم. نمیتوان ساختار فعلی را تا ابد ادامه داد و بهتر است هرچه زودتر تغییراتی در این ساختار ایجاد شود. البته شاید با توجه به اینکه امسال تمایل برای تغییر ساختار وجود داشته در سال آینده عملی شود، اما به هرحال هنوز مشخص نیست که چه زمانی این ایده وارد فاز اجرا میشود. موضوع این است که در میان نهادها و افراد مسئول برخی حضور دارند که تمایلی به استانی شدن اقتصاد ندارند و در این مسیر سنگاندازی میکنند.
با توجه به اینکه بنا بر گفته شما این مسئله مشکل قانونی دارد، نقش مجلس در این باره پررنگتر میشود آیا میتوان به نوعی گفت که مشکل از داخل مجلس است؟
بله دقیقا. ببینید اصلا مشکل این است که نمایندههای مجلس به جای اینکه به کار قانونگذاری مشغول باشند و منافع ملی را دنبال کنند و در نظر داشته باشند، صرفا به دنبال اجرای پروژههای حوزه انتخابیه خودشان هستند تا بتوانند مردم را قانع کنند که در دوره بعد هم به آنها رای بدهند و به نظر من این بسیار خطرناک است. نماینده باید بتواند قانون مناسبی بنویسد و دانش لازم را دارا باشد نه اینکه به دنبال ساخت پروژه باشد. یک اتفاق دیگری هم که افتاده این است متاسفانه نمایندههای مجلس صرفا به دنبال این هستند که به اعضای ستاد انتخاباتی خود یا دیگر نزدیکان و اطرافیانشان سمت و جایگاه بدهند و پیگیر یک سری منافع گروهی خودشان هستند. اما اگر سیاستگذاری کلان ما بخردانه باشد و با مشکلات طبق دانش علمی برخورد کنیم میتوانیم شرایط اقتصادی کشور را متحول کنیم. ما نیازمند این هستیم که در بخش عمده سیاستهای اقتصادی تغییرات اساسی ایجاد کنیم و لازمه این مسئله انجام وظیفه نمایندگان است. آنها باید به جای اینکه نگاه گروهی و جناحی یا حتی قومیتی داشته باشند به دنبال اصلاح قانونهای معیوب کشور باشند. نباید فراموش کرد که تمام مشکلات اقتصادی ایران ناشی از مسائل بیرونی نیست و بخش عمده معضلات اقتصادی به سیاست کلان کشور برمیگردد.
شما به این اشاره کردید که اقتصاد عدم متمرکز میتواند تاثیرات زیادی بر اقتصاد استانها داشته باشد. دقیقا از چه تاثیرات و تغییراتی صحبت میکنید؟
خب ببنید وقتی ما از حالت متمرکز خارج شویم کاملا مشخص میشود که از اعتبارات تا چه میزان خرج استانها شده است و پروژهها نیز کاملا مشخص هستند. ضمن اینکه همانطور که گفتم با توجه به اینکه در مقیاسهای کوچکتر انجام میشود، نظارتپذیری افزایش پیدا میکند و میتوانند به سرعت و با دقت بیشتری ارزیابی پروژهها را انجام دهند. علاوه بر این در داخل استانها آشنایی و اطلاعات در خصوص اولویتها و نیازهای استانی به مراتب بیشتر از آنچه که در پایتخت میدانند است. اگر ما به سمت اقتصاد غیرمتمرکز حرکت کنیم و مسائل اقتصاد خرد را در اختیار استانها قرار دهیم قطعا شرایط برای آنها نسبت به امروز بهتر خواهد شد. آنها به خوبی میدانند نیاز استانشان چیست و بر اساس آن برنامهریزی میکنند. واقعیت این است که هرچقدر هم کارهای تحقیقی در خصوص استانها صورت گیرد، اما نمیتواند تمام و کمال شرایط استان را تشریح کند و بر اولویتهای آن مسلط شویم؛ لذا لازم است کسانی به این مسئله ورود کنند که در استان مستقر هستند و مشکلات و معضلهای اقتصادی از نزدیک مواجه هستند.
اصلا به طور مشخص سیستم فعلی چه معایبی دارد که اکثرا با اقتصاد استانی موافق هستند؟
مشکلی که ساختار فعلی دارد این است که تا حدود زیادی بلبشو است. من یک مثال ساده برای شما میزنم. درهمین بودجه سال ۹۷ مجلس آمده بودجه عمرانی را ۲ هزار میلیارد تومان اضافه کرده و این در حالی است که تعداد زیادی پروژه جدید به دولت تحمیل کرده است. یعنی رسما به کشور تحمیل کرده است، زیرا به هرحال دولت نماینده مردم است. حالا این پروژههای جدید حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان بودجه نیاز دارد. نمونه این قبیل پروژهها را میتوان در بودجه به وضوح دید. مثلا در بودجه دولت دوخطه کردن راهآهن تهران-اصفهان مد نظر قرار داده، اما نمایندگان اهواز را هم به این پروژه اضافه کرده اند. یعنی الان پروژه شده دوخطه کردن راهآهن تهران-اصفهان- اهواز. همین یک قلم صدها میلیارد تمان برای دولت هزینه دارد. نمونههای مشابه این مسئله حدود ۵۲ پروژه است؛ بنابراین به عقیده من سیستم ملی ثبات لازم را ندارد و به نوعی هیاتی است و هیچ کس کار خود را انجام نمیدهد. ما باید سیستمی را در دستور کار قرار دهیم که هرکس کار خودش را انجام دهد.
یکی از اتفاقات جالب توجهی که اخیرا رخ داده در کرمان است که بنا به تصمیمات مقامات این استان قرار بر این شده که هر کارخانهای درصدی از سود خود را به مسائلی مهم استان از جمله مسائل زیست محیطی و زیرساختی استان اختصاص بده. نظر شما در این باره چیست؟
اول این را بگویم که این اقدام بسیار مفید است و میتواند استان کرمان را با پیشرفتهای زیادی همراه کند، اما من اصلا موافق این نیستم که یک استان به صورت انفرادی و خود جوش تصمیم گیری کند. اگر قرار است چنین طرحی اجرا شود باید در تمام کشور عملی شود. کرمان تافته جدا بافته از کشور نیست. ضمن اینکه ما در شرایط فعلی باید از تولید حمایت کنیم. ممکن ایت این قبیل طرحها موجب افزایش بیکاری و کاهش سرمایهگذاری در استانها شود. ما باید ابتدا زمینه را فراهم کنیم تا بتوانیم کارخانهها را به سمت و سوی سودآوری ببریم و بعد از آن این قبیل طرحها را اجرایی کنیم. من کاملا با این طرح موافق هستم. اگر کارخانهای درآمد کافی داشت و مالیات خود را پرداخت کرد و میتوانست در بهبود شرایط استانی و زیرساختها هم کمکی کند، بسیار مفید خواهد بود
تحلیل بسیار درست و منطقی است. در بازدیدهای استانی کاملا قابل درک است که کارشناسان سازمان های مدیریت استان خیلی بیشتر از کارشناسان مستقر در تهران نسبت به پروژه تعلق خاطر دارند و بسیار بهتر هم ماهیت طرح را درک می کنند.
چرا که هر روز با آن درگیر هستند و از نزدیک با مشکلات آشنا هستند.