فرارو- اگر در چهار سال ابتدایی دولت روحانی این سوال مطرح بود که "ائتلاف اصلاحات و اعتدال تا چه زمانی ادامه دارد؟ " با شروع دومین دوره ریاست جمهوری حسن روحانی این سوال هر روزی بیشتر و بیشتر محل بررسی قرار میگیرد که " آیا عصر ائتلاف با روحانی به پایان رسیده است؟ " همین خود میتواند نشان دهنده فرود در رابطه حسن روحانی باشد. در یک نگاه اصلاح طلبان دیگر حامی صرف روحانی نیستند. حتی سیدمحمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات که عدهای رویکرد او به دولت را تنها حمایت صرف میدانند چنین نگاهی ندارد.
اصلاحطلبانی که در سال ۸۴ شکست را تجربه کرده بودند در انتخابات ۹۲ تصمیم گرفتند ازمعرفی کاندیدای جریانی خود بگذرند. محمدرضا عارف، نامزد اصلاحطلب میدان به درخواست این جریان سیاسی و به نفع حسن روحانی از رقابت کناره گیری کرد. از آنجا بود که رابطه اصلاحطلبان و روحانی که زمینهاش از سال ۸۴ به بعد فراهم شده بود شکل گرفت. به نظر میرسید این رابطه قرار است ادامه پیدا کند. در انتخابات ۹۶ اصلاحطلبان به اسحاق جهانگیری، معاون اول روحانی ماموریت دادند که در مبارزات انتخاباتی به عنوان کاندیدای پوششی خود را نشان دهد. روحانی اصلاحطلب نشده بود، اما در روند انتخابات خود به گونهای موضع گیری میکرد که نه تنها خود را به اصلاحات نزدیک نشان میداد بلکه عدهای میگفتند او از اصلاحطلبان هم جلو زده است.
داستان اصلاحطلبان و روحانی، اما با پایان چهارمین سال ریاست جمهوری روحانی به پایان رسید. برخلاف برخی تصورات، در کابینه او نه خبری از حضور وزیر زن بود و نه اقلیت ها. به عقیده برخی با نگاه به مواضع روحانی در ایام پس از انتخابات میتوان متوجه شد که او چرخش محسوسی به سمت اصولگرایان میانه رو داشته است و از اصلاحطلبان فاصله گرفته است. گفته میشد محمود واعظی، رئیس دفتر جدید روحانی بخشی از اختیارات جهانگیری را به دست گرفته است و اسحاق جهانگیری به حاشیه رفته است. عدهای این چرخش را با هدف حمایت روحانی از لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ارزیابی میکنند.
البته بخشی از اصلاحطلبان چنین نگاهی را قبول نداشتند، اما رفته رفته رشته بین روحانی و اصلاحطلبان باریک و باریکتر شد. حتی برخلاف تصور همیشگی بودن حمایت محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات از دولت روحانی، گفته میشد که خاتمی، از روحانی به خاطر هزینه کردن اصلاحات به پای خود لب به گلایه گشوده است.
علی تاجرنیا، فعال سیاسی اصلاحطلب رابطه به فرارو میگوید: اصلاحطلبان حامیان منتقد آقای روحانی هستند. اما نمیشود همه اصلاحطلبان را هم در این طیف جا داد. در مجموعه کسانی که در دولت آقای روحانی هستند بسته به شدت و ضعف نگرش ها، یک سری تفاوت نظرهایی هم وجود دارد، اما به طور کلی اینها فاصله چندان زیادی از هم ندارند و هر کدام ممکن است به نوعی انتقاداتی را داشته باشند. در یک حزب سیاسی میبینیم نوع گرایشها به دولت آقای روحانی متفاوت است. مثلا در حزب اتحاد موضع آقای جلایی پور صد در صد حمایتی است، ولی آقای جلالی زاده یک منتقد جدی است. با بررسی این دو میشود دید که در بین اصلاحطلبان هم تفاوت نگاه وجود دارد. اما اگر بخواهیم معدلی بگیریم باید بگوییم اصلاحطلبان حامیان منتقد آقای روحانی هستند.
این فعال سیاسی تاکید میکند که رویکرد محمد خاتمی صرفا حمایت از دولت نیست. او میگوید: میدانم آقای خاتمی ضمن آنکه از کلیات دولت حمایت میکند انتقاداتی به عملکرد آقای روحانی و تیمش هم دارد. اما مجموعه این انتقادات به گونهای نیست که ایشان را از آقای روحانی رویگردان کرده باشد. بخشی از انتقادات هم البته به شرایط خاص کشور برمی گردد. در صورتی که دولت خیلی در تیررس انتقادات قرار بگیرد ممکن است شرایط غیرعادلانه شود؛ لذا فکر میکنم بخشهایی از اصلاح طلبان که حتی منتقدین جدی آقای روحانی هستند دچار یک نوع خودسانسوری هم هستند.
تاجرنیا در توضیح رویکرد خاتمی به روحانی میگوید: آقای خاتمی یک چهره کاملا مورد اتفاق در بین اصلاح طلبان است و چهرهای منحصر به فرد با نفرات بعدی خود هستند. ما در رابطه با میزان مقبولیتی که آقای خاتمی بین اصلاح طلبان دارند فرد دومی نداریم که به این مقبولیت نزدیک باشند؛ لذا وقتی ایشان هم به دولت انتقاداتی دارد، بخش عمدهای از انتقادات برگرفته از نقطه نظرات سایر اصلاح طلبان است. به این ترتیب یک تاثیر متقابل بین بدنه جامعه اصلاح طلبی و آقای خاتمی در مورد رویکرد آنها نسبت به دولت آقای روحانی وجود دارد.
تاجرنیا در توضیح اینکه چرا خاتمی بیشتر در خفا از روحانی انتقاد میکند میگوید: اینطور نیست که آقای خاتمی فقط در خفا از دولت انتقاد کرده باشد. بعضی از نقطه نظرات ایشان رسانهای هم شده است. ما در کشور هنوز تا جایگاه عریان سخن گفتن فاصله زیادی داریم. نه اینکه به گویندهها ایراد وارد باشد. بلکه به فضای عمومی جامعه ایراد وارد است که ممکن است انتقادات یک نفر که آقای روحانی را هم قبول دارد آنقدر برجسته شود که نتیجه عکسی در فضای جامعه پیدا کند. به گمان من آقای خاتمی هم چنین ملاحظهای را دارند. مضاف بر این، دولت آنقدر هم از طرف دشمنان کشور و هم از برخی از افرادی که منافعشان محدود شده مورد هجمه قرار گرفته است که آقای خاتمی و بخش عمدهای از اصلاح طلبان ترجیح میدهند که در فضای عمومی جامعه کمتر انتقاد کنند. شاید اگر فضا، فضای لطیف تری بود و بعضی فشارها به دولت وجود نداشت آن موقع ما شاهد انتقادات بیشتر اصلاح طلبان به دولت آقای روحانی بودیم.
محمدعلی ابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز نیز معتقد است: با توجه به نقشی که اصلاحطلبان و آقای خاتمی در پیروزی آقای روحانی داشتند طبیعی است که در نقد دولت روحانی جدیتر باشند. او در گفتگو با فرارو میگوید: رابطه اصلاحطلبان و آقای روحانی همیشه یک روال ثابت داشته است. آقای روحانی هیچ وقت اعلام نکرده که اصلاحطلب است. برای اصلاحطلبان هم بر اساس شرایطی که وجود داشت آقای روحانی انتخاب بهتری بود. هیچ کدام از اینها حالا تفاوتی نکرده است. از این انتخاب نه پشیمانیم و نه امکان دیگری داشتیم. اما طبیعتا به خاطر اینکه اصلاحطلبان در پیروزی آقای روحانی در انتخابات نقش داشتند حق اصلاح طلبان است که بیشتر از دیگران به آقای روحانی و دولتش نقد داشته باشند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه میدهد: از همان شروع کار کابینه دوم آقای روحانی زاویه کوچکی شروع شد. بعضی دوستانی که دور آقای روحانی حلقه زده اند علاقهمند بودند مجموعه خود را جایگزین اصلاحطلبی و اصولگرایی کنند. در حالی که اصلاحطلبی و اصولگرایی جریانهای شناسنامه داری هستند. یک شبه با گرد آمدن در کنار رئیس جمهور این امکان به وجود نمیآید که جریانی به نام اعتدالگرایی در جامعه شکل بگیرد.
ابطحی ادامه میدهد: بعد از این اشتباه نقد دیگر به آقای روحانی داشت این است که در انتخاب وزرای کلیدی، تذکرها و نقدها را مورد توجه قرار ندادند. به خصوص وزرای اقتصادی قبل از معرفی مورد نقد اصلاح طلبان قرار گرفته بودند و پیش بینی میشد که نمیتوانند رضایت مردم را فراهم کنند. با این حال توصیههای رهبران اصلاح طلب چه در حوزه سیاست داخلی و چه در عرصه اقتصادی مورد توجه آقای روحانی قرار نگرفت. از یک طرف هم وعدههای آقای روحانی در دوران انتخابات پیگیری نشد. دولتی هم به وجود آمد که انسجامی نداشت. اینها دست به دست هم داد که بیشتر از آقای روحانی، جریان اصلاحطلب و آقای خاتمی مورد گلایه قرار بگیرند. جامعه به جریان اصلاح طلبی و آقای خاتمی میگفت که به خاطر معرفی روحانی باید پاسخ گو باشید یا نظرات تان را تصحیح کنید.
این فعال سیاسی اصلاحطلب میگوید: با توجه به نقشی که اصلاحطلبان و آقای خاتمی در پیروزی آقای روحانی داشتند طبیعی است که در نقد دولت روحانی جدیتر باشند که دولت بتواند موفق شود. جریان اصلاح طلب در برابر مجموعه اوپوزیسیون یا مجموعههای اصولگرا که در مخالفت با آقای روحانی متحد شده بودند، وظیفه و رسالت خود را در نقد جدی آقای روحانی میدانست که به آقای روحانی کمک کند. الان هم اگر پاسخ عملی نشان ندهد و تغییراتی در سیستم سیاسی داخلی ندهد باز نقد وجود دارد.
ابطحی در پایان میگوید: رابطه اصلاحطلبان و روحانی همیشه یک رابطه ثابت "حامیانه و منتقدانه" بوده و این حمایت منتقدانه بیشتر از همیشه مورد توجه و نیاز جامعه است.
فتنه گران باید توبه کنند
روحاني قبل از ١٤٠٠ سزاي رفتار ناهنجارش در قبال حقوق مردم و منافع ايران و انقلاب را خواهد ديد.
و اما، خاتمي پس از ٨ سال كژروي و هدايت يك آبروريزي سياسي در سال ٨٨ بهتر است ديگر هيچگاه "تكرار" (با فتحه) نكند؛ اين روحاني نبود كه از شما سوء استفاده كرد، بلكه شما بوديد كه دولت روحاني را كاتاليزور ارزيابي كرديد و فرصت طلبانه انرژي باقيمانده خود را نسنجيده و از سر طمع به پاي او ريختيد؛ بر شماست كه از شماست!
سمت راست خاتمی در این عکس که سانسور شد حسین فریدون نشسته است.
پاسخ معلوم است
چقدر این روحانی و احمدی نژاد شبیه به هم هستن.