صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۶۵۷۱۳
عادل فردوسی پور در باره بازی انگلستان-بلژیک چیزی در مایه های "من اگر بودم سعی می کردم در گروه دوم شوم تا برای قهرمانی مسیر ساده تری پیش رو داشته باشم" را بر زبان می آورد.
تاریخ انتشار: ۰۰:۰۸ - ۱۰ تير ۱۳۹۷
محمد ماکویی؛ عادل فردوسی پور در باره بازی انگلستان-بلژیک چیزی در مایه های "من اگر بودم سعی می کردم در گروه دوم شوم تا برای قهرمانی مسیر ساده تری پیش رو داشته باشم" را بر زبان می آورد.

شکی نیست که ایده عادل فردوسی پور عقیده غالب ما ایرانی ها است. با این حال بد نیست بدانیم که عقیده غالب مردمان ساکن کشورهای "فوتبال خیز" جز این می باشد.

قبل از بحث بیشتر در باره موضوع فوق باید پذیرای این نکته باشیم که تمامی کشورهای راه یافته به جام های جهانی خوب می دانند که قرعه خوب نقش موثری در موفقیت تیم ها دارد و به همین دلیل ضمن اینکه امکان دارد یک تیم فوتبال مطرح و پر قدرت به دلیل برخورداری از قرعه بد در همان مراحل ابتدایی حذف شود، احتمال اینکه یک تیم نه چندان خوب بتواند سر از مراحل پایانی بازی ها در بیاورد کاملا وجود دارد.

با این حال آنچه باعث می شود بین ما و مردمان کشورهای "فوتبال خیز" تفاوت عمده وجود داشته باشد این است که در حالی که آن ها قرعه بد و خوب را به چشم واقعیتی که کاریش نمی توان کرد یا بهتر است کاری با آن نداشته باشند می بینند،ما اصلا بد نمی بینیم که با واقعیت موجود از طریق غیرفوتبالی کنار آمده و با کنار گذاشتن اخلاق حرفه ای ,فرار به سوی پیروزی را آغاز نماییم.

برای اینکه ایراد نوع نگاه ما بیشتر به چشم بیاید بهتر است همان بازی انگلستان-بلژیک را از نگاه تماشاگر ایرانی مشاهده نماییم.

نیازی به ذکر این موضوع نیست که طرفداران دو آتشهایرانی بلژیک یا انگلستان فقط به این امید به تماشای بازی نشستند که با پایان مسابقه یا غریو هلهله و شادی سر دهند و یا اشک حسرت و غم و غصه بر دیدگان جاری سازند.

حال به این موضوع بیندیشید که پس از گذر مدت طولانی از بازی و در حالی که در طی این مدت کاملا خوشحال بوده و یا کلا ماتم گرفته اید خبردار می شوید که اصولا مسابقه ای واقعی در میان نبوده و یک تیم حاضر در میدان با برگزاری یک بازی نمایشی و برای اینکه در دیدارهای آینده کار ساده تری پیش رو داشته باشد مسابقه را به عمد واگذار کرده است!

آیا جز این است که در این حال زیاد کاری به برنده و بازنده نداشته و دیگر احساس خوبی نسبت به تیمی که سر کارتان گذاشته است نخواهید داشت!

متاسفانه آنچه سال های زیادی است از یاد تماشاگر ایرانی رفته است این است که فوتبال بین دو تیم فقط برای این دو تیم و طرفدارانشان اجرا نمی شود و به ویژه در مسابقات معتبری مثل جام جهانی ،هر مسابقه انجام شده باید بتواند علاوه بر حاضرین در استادیوم,توجه میلیون ها نفری ،که فقط به این امید که از تماشای یک بازی واقعی لذت ببرند پای گیرنده های تلویزیونی نشسته اند،را هم کاملا به خود جلب نماید.

قطعا این همان نگاهی است که موجب می شود فوتسالیست های ژاپنی وقتی پس از سالها ،شرایط تبانی و حذف تیم پر قدرت ایران را به دست می آورند، فرصت را مغتنم نشمرده و به ایران اجازه دهند که با مغلوب ساختن آن ها در دیدار فینال ، دوم بودن همیشگی آن ها را در خاطرشان زنده گرداند.

با این نوع نگاه دیگر دو گلی که مارادونا یکی را با دست خدا به ثمر می رساند و دیگری را با هنرنمایی اعجاب انگیز فردی وارد دروازه انگلستان می نماید ارزش یکسان نداشته و فوتبالدوستان دیگر نقاط جهان به تاسی از ما ایرانی ها با به کار گیری ضرب المثل "در فوتبال فقط گل ها را می شمارند" سعی و تلاش نمی کنند که ارزش و اعتبار تیم های مختلف را فقط از طریق گل های زده و خورده مورد ارزیابی و کارشناسی قرار دهند.

شاید برای همین است که در حالی که سرمربی وقت تیم ملی انگلستان در باره "گل قرن" دیگو مارادونا عبارت "دوستش ندارم اما باید تحسینش کنم" را بر زبان می آورد،ما ایرانی ها کماکان گلی که با "دست خدا" وارد دروازه استعمار پیر شد را بیشتر دوست داشته و در هر مسابقه معتبری از صمیم قلب آرزو می کنیم که "دست خدا" کمک حال ما هم بوده و کاری کند که بالاخره زمان "فرار به سوی پیروزی" ما هم فرا برسد!
 
ارسال نظرات