فرارو- سید حسین موسویان، دیپلمات هستهای پیشین ایران، نسبت به ادامه وضعیت کنونی در صحنه سیاسی جاری هشدار داده است و از مقامات جمهوری اسلامی خواسته است برای خروج از بنبست به «استعفای دولت فعلی و برگزاری انتخابات زودرس» تن دهند.
موسویان نبود «اجماع و وحدت داخلی» را به دلیل اختلافات جناحهای سیاسی بزرگترین مانع خروج از بنبست کنونی برشمرده و اضافه کرده: «بزرگان نظام باید قبل از هرچیز دراین مورد چارهاندیشی کنند؛ حتی به قیمت یک خانهتکانی اساسی در دولت یا حتی استعفای دولت فعلی و برگزاری انتخابات زودرس، زیرا استمرار وضع فعلی تا ۲ سال دیگر، ممکن است موجب لطمات غیرقابل جبران شود.» گفتنی است با خروج آمریکا از برجام و در آستانه وضع مجدد تحریمها، سقوط ارزش پول ملی ایران شدت گرفته است و دولت نیز نتوانسته تا مانع از وخیمتر شدن اوضاع اقتصادی شود.
کیهان با استعفای روحانی مخالف است
پیشنهاد استعفا از سوی موسویان که حداقل در برههای چهرهای نزدیک به روحانی بوده، در حالی است که چندی پیش استعفای روحانی را یکی سناریوهای تندروها برای دولت پیشبینی کرده بود. حالا، اما روزنامه کیهان در یادداشتی با پیشنهاد موسویان مبنی بر استعفای روحانی مخالف کرده است. این روزنامه مینویسد: اگر گفته شود برای کارآمدی، عمرو یا زید دولت جا به جا شوند حرف معقولی است، درست مانند یک تیم ورزشی. اما مگر وسط مسابقه و دست و پنجه نرم کردن با حریف میشود تیم را یکجا کنار گذاشت و فی الفور تیم جدیدی جایگزین کرد؟! این آدرس مشکوک، چارهجویی است یا بهانهتراشی برای سرگرمی غفلتآفرین جدید؟ بازنگری و اصلاح مسیر گذشته با رویکرد اعتماد و اتکا به ظرفیتهای بزرگ داخلی و در جهت عملی کردن وعده رونق و گشایش اقتصادی، برعهده دولتمردان است. نقدهای جدی به برخی اجزای مهم دولت وارد است و صاحب نظران، چون دولت را دولت خود (جمهوری اسلامی) میدانند، انتقاد میکنند. دولتمردان اگر هم جایی، نقدی را مییابند که بوی خصومت و رقابت از آن استشمام میکنند، نباید این تصور را به عموم نقد و نصیحتها تعمیم دهند چرا که قبل از هرکس، خود زیان میبینند.
استعفا مشکلی را حل میکند؟
اما سوال اینجاست که چرا یک دیپلمات نزدیک به حسن روحانی گزینه استعفا را پیش روی او میگذارد؟ آیا او دولت را در بنبست میبیند؟ عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتگو با فرارو میگوید: من علت اینکه آقای موسویان به این جمع بندی رسیده است که دولت استعفا دهد را نمیفهمم. شاید مهمترین دلیلی که میتوانم برای آن بیان کنم دور بودن او از داخل کشور و صحنه اجتماعی و واقعیات جامعه مدنی ایران است. وگرنه تردیدی ندارم که او قلب تپندهای برای منافع ملی دارد. بسیار هوشمند است و معتقد به دوام و بقای کشور و تمامیت ارضی و نظام سیاسی است. اما به هرحال با دور بودن از واقعیتهای کف خیابانی و دغدغههای جدی جامعه مدنی که باید آنها را از نزدیک مشاهده کرد، معلوم است که جامعه در ساختار قدرت خیلی مشکل دارد.
مشکلات کشور ساختاری است
این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه میدهد: نباید تردید داشته باشیم که تغییر دولت مشکلی را حل نمیکند. اگر آقای روحانی استعفا دهد، افرادی با شاخصهایی خاص برای به دست گرفتن کرسی ریاست جمهوری وارد رقابت انتخاباتی میشوند. مشکلات کشور مشکلات ساختاری است. به این معنا که فقط مشکلات اقتصادی نیست. بسیاری از مشکلات اقتصادی زمینههای سیاسی دارد. یکی از نگرانیهای امروز دولت وجود دولت موازی و رقابت با دولت مستقر است. دولت موازی فقط منافع خود را در نظر میگیرد و اصلا پاسخ گو نیست. در این شرایط استعفای آقای روحانی یا حتی بررسی مجلس برای برکناری او بحران سیاسی - اجتماعی را افزایش میدهد. این بحران وقتی افزایش پیدا کند بحرانهای اقتصادی و بین المللی شدیدتری در پی دارد.
ایمانی: موسویان نگفته دولت استعفا دهد
ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا هم به فرارو میگوید: آقای موسویان نگفته است که آقای روحانی حتما باید استعفا دهد. او گفته یا باید تغییراتی جدی در کابینه داده شود و یا دولت استعفا دهد. باید قسمت اول حرف او را هم مورد توجه قرار داد. او از ضرورت تغییرات صحبت کرده است و گفته اینگونه و بدون تغییرات نمیشود کشور را اداره کرد.
این فعال سیاسی معتقد است: بحث استعفای دولت نباید در این شرایط مطرح شود. هر حرف و عاملی که دولت را تضعیف میکند از سوی هرکس یا جریانی که باشد برای کشور بسیار مهلک است. باید شدیدا به دولت کمک کرد که با اقتدار بایستد و فعالیتش را انجام دهد. اینجا یک «اما»ی بزرگ وجود دارد و این همان چیزی است که آقای موسویان گفته اند: دولت با این وضعیت فعللی امکان ادامه حیات ندارد. یعنی اگر آقای روحانی بخواهد بر نگهداشتن برخی چهرهها در کابینه اصرار کند، خودش، دولت و کشور را به سمت شرایط بسیار بحرانی خواهد برد.
دولت باید سیاستهای اقتصادی خود را تغییر دهد
به اعتقاد این فعال سیاسی اصولگرا اکنون مشخص شده است که این سیاستهای اقتصادی که دولت در چند سال گذشته پیشه گرفته، جواب نمیدهد. برخی چهرهها یا جریانهای سیاسی در چند سال گذشته میگفتند که اتخاذ این سیاستها و روش ها، کشور را به بحران میبرد. الان عملا میبینیم که چنین اتفاقی رخ داده است. شرایط عملا به جایی رسیده است که دولت به صورت روزانه و با توجه به شرایط اقتصادی کشور تصمیم گیری میکند.
ایمانی میگوید: این تغییرات باید در مورد سیاستهای اقتصادی اتفاق بیفتد و نه مجریان اقتصادی. ببینید در دو ماه گذشته در ارتباط با مسائل ارزی چند دستور العمل صادر شده است. این نشان دهنده این است که دولت به روز تصمیم میگیرد. این به آن معناست که فاکتورهای اقتصادی که تیم اقتصادی دولت در چند سال گذشته انجام داده اند پاسخ نداده است و آقای رئیس جمهور باید تغییراتی دهد. اگر او بخواهد بر این اصرار کند که همین تیم بماند ما به شرایطی بحرانی میرسیم که طلیعههای آن از حالا هم مشخص است. اگر کشور به شرایط بحرانی برسد خود دولت مجبور به استعفا خواهد شد. اگر او نخواهد این تغییرات را در دستور کار خود قرار دهد، کشور به بحران عمیقی میرود و اینها هیچ کدام به مساله تحریمها ارتباطی ندارد.
آیا دولت به بن بست رسیده است؟
او در پاسخ به این سوال که آیا دولت به بن بست رسیده است میگوید: من اصلا قبول ندارم که دولت به بن بست رسیده است. دولت اکنون شرایط و امکانات بسیار خوبی در اختیار دارد. دولتی به بن بست میرسد که منابع ارزی و مالی آن تحت فشار شدید قرار بگیرد. در حالی که دولت اکنون هم منابع مالی و هم منابع ارزی دارد و میتواند روی آنها برنامه ریزی کند. البته مسائل تحریم پیش آمده یک برنامه ریزی اضطراری میخواهد که ما سابقه آن را بعد از انقلاب داریم. ما در تمام ۱۰ سال ابتدای انقلاب در شرایط اضطراری به سر میبردیم. در هفت هشت سال گذشته که تحریم وجود داشت هم در شرایط اضطراری بودیم.
مردم به صحبتهای سیف میخندند
ایمانی میگوید: دولت روحانی به بن بست نرسیده است. در مجموع دولت از جانب داخل یا تنگناهای سیاسی تحت فشار نیست. این حرف آقای روحانی که میگویند ما به اندازه کافی هم منابع ارزی و هم کالای اساسی داریم درست است. اما سیاستهای اشتباهی وجود دارد که توسط دولتمردانی پیگیری میشوند که امتحان خود را پس دادهاند. آنها باید تغییر کنند. خود این افراد که استعفا نمیدهند. ظاهرا استعفا دادن داوطلبانه اصلا در جمهوری اسلامی معنا ندارد. اگر استعفا نمیدهند خود رئیس جمهور باید این تغییرات را عملی کند. الان مردم بعد از صحبتهای بعضی از مسئولان مثل رئیس کل بانک مرکزی میخندند. همین تتغییر خود میتواند در بین مردم امید به وجود آورد. چرا اصرار میکنند که چهرهای هشت سال بر سر کار باشد؟