صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۶۴۰۷۶
لطیفی ادامه داد: این زن در همان تحقیقات اولیه عنوان کرد که پس از خوردن شیرموز مسموم توسط مقتول، وی جسد بی جان او را لای یک پتو پیچیده و آن را در کیسه‌ای قرار داده و برای پنهان کردن ماجرا، کیسه حاوی جسد همسرش را به پشت بام کشانده و کیسه را از 15 پله ای که تا پشت بام فاصله داشته کشان کشان، بالا کشیده است.
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۲ - ۲۸ خرداد ۱۳۹۷

بوی تعفن و نشت خون آبه از بشکه‌ای بزرگ روی پشت بام خانه‌ای در خیابان اسکندری تهران، پرده از راز جنایتی هولناک برداشت.

سرهنگ پیمان لطیفی در گفت‌وگو با تسنیم، با اعلام این خبر اظهار کرد: ساعت 21 شب گذشته وقوع یک قتل در خیابان اسکندری شمالی به ماموران کلانتری 148 اطلاع داده شد که پس از این گزارش، ماموران پلیس به سرعت در صحنه حاضر شدند و تحقیقات اولیه را در خصوص مرگ مردمی حدود 53 ساله آغاز کردند.

رئیس کلانتری 148 انقلاب گفت: در تحقیقات اولیه انجام شده، ماموران به همسر این مرد مشکوک شده و در همان دقایق اولیه این زن به قتل همسرش اعتراف کرد و انگیزه این قتل را اختلافات قبلی با مقتول عنوان کرد.

وی با اشاره به نحوه قتل این مرد افزود: بر اساس اظهارات این زن 43 ساله، روز عید فطر و پس از مراجعت مقتول به خانه، زن با شوهرش مشاجره کرده و این مشاجره به درگیری منجر شده است؛ و از آنجا که زن قبلاً تجربه مورد ضرب و شتم قرار گرفتن از سوی همسرش را داشته، زن 43 ساله داخل شیرموزی که برای خود، همسرش و دو دخترشان آماده کرده بود، تعدادی قرص ریخته و آن را به همسرش داده است.

لطیفی ادامه داد: این زن در همان تحقیقات اولیه عنوان کرد که پس از خوردن شیرموز مسموم توسط مقتول، وی جسد بی جان او را لای یک پتو پیچیده و آن را در کیسه‌ای قرار داده و برای پنهان کردن ماجرا، کیسه حاوی جسد همسرش را به پشت بام کشانده و کیسه را از 15 پله ای که تا پشت بام فاصله داشته کشان کشان، بالا کشیده است.

رئیس کلانتری 148 انقلاب افزود: پس از انتقال جسد به پشت بام، متهم اقدام به انداختن جسد همسرش به داخل یک بشکه 220 لیتری کرده و در همان بشکه، جسد را به آتش می‌کشد. در نهایت هم برای پنهان کردن او، روی بشکه را با سیمان و ماسه و ملات می پوشاند.

وی با بیان اینکه به گفته متهم از ساعت 6 بعداز ظهر تا 2 بامداد فردا در حال پنهان کردن جسد داخل بشکه روی پشت بام بوده گفت: پس از این ماجرا، روز بعد از این جنایت، همسایگان این خانواده با توجه به خون‌آبه‌هایی که از بشکه به بیرون نشت کرده و بوی تعفنی که از داخل بشکه می‌آمد، با پلیس 110 تماس می‌گیرند.

لطیفی با اشاره به حضور بازپرس منافی آذر و کارآگاهان پلیس آگاهی و اکیپ بررسی صحنه قتل در محل این جنایت گفت: پس از حضور ماموران در محل و انجام تحقیقات اولیه، این زن 43 ساله به صراحت به قتل همسرش اعتراف کرد و به دنبال آن عوامل آتش نشانی برای شکافتن بشکه و خارج کردن جسد مقتول در صحنه حاضر شدند و جسد مقتول نیز برای انجام تحقیقات تکمیلی به پزشکی قانونی انتقال داده شد.

بر اساس اخبار اعلام شده، مقتول و همسرش صاحب دو دختر 21 و 29 ساله بودند.

اعترافات همسر مقتول

همسر مقتول با اعتراف صریح به سوزاندن و نهایتا دفن کردن جسد همسرش، در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: از همان آغاز زندگی با همسرم اختلافات شدیدی داشتیم و حتی پس از تولد دخترمان این اختلافات همچنان ادامه داشت. در مورخه ۱۳۹۷/۰۳/۲۴ با همسرم درگیری لفظی پیدا کرده بودم که ناگهان مرا مورد ضرب و شتم قرار داد. می‌دانستم که همسرم علاقه شدیدی به شیرموز دارد؛ یک لیوان شیرموز آماده کرده و داخل آن داروی خواب آور ریختم. زمانی که همسرم آبمیوه را نوشید، بیهوش شد و من پس از چند ساعت به بالای سرش رفتم. بدنش کاملا سرد شده بود و نفس نمی‌کشید؛ ترسیده بودم؛ جسد را داخل پتو پیچیده و از محل سکونتمان در طبقه چهارم به پشت بام خانه منتقل کردم؛ جسد را داخل یک بشکه فلزی قرار داده و روی آن بنزین ریختم. شعله‌های آتش بسیار بلند بود؛ از ترس اینکه همسایه‌ها متوجه موضوع شوند، بلافاصله آتش را خاموش کردم؛ فردای آن روز مجددا به پشت بام رفته و جسد را اینبار به شیوه‌ای دیگر آتش زدم، اما، چون دود ناشی از آتش بسیار شدید بود، همسایه ساختمان روبرو به این موضوع اعتراض کرد و من ناچار به خاموش کردن دوباره آتش شدم. گیج و سردرگم شده بودم که با جسد چه کار کنم؛ ناگهان متوجه کیسه سیمان بالای پشت بام شدم؛ سیمان را داخل بشکه ریخته و با تهیه بتون جسد را داخل آن دفن کردم. دو روز از این موضوع گذشت؛ بوی شدید ناشی از فساد جسد، ساختمان را پر کرده بود و همین موضوع باعث اعتراض شدید همسایه‌ها شده بود؛ در مورخه ۱۳۹۷/۰۳/۲۷ و پس از تاریک شدن هوا، برای پیدا کردن چاره‌ای برای خلاص شدن از بشکه حاوی جسد به پشت بام رفته بودم که ناگهان دخترم نیز برای پیدان کردن علت بوی شدید ناشی از فساد جسد، به پشت بام آمد و با دیدن بشکه، به ناچار موضوع مرگ پدرش را با او در میان گذاشتم؛ سرانجام تصمیم گرفتم تا موضوع را به پلیس اطلاع دهم و به همین علت با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ تماس گرفته و موضوع مرگ همسرم را به پلیس اطلاع دادم.

ارسال نظرات